خبرآنلاین نوشت: بعدازظهر شنبه، دهم مهرماه ۱۳۳۸، جهان‌پهلوان غلامرضا تختی در چارچوب رقابت‌های جهانی کشتی آزاد، که به میزبانی ایران برگزار می‌شد، موفق شد کولایف، حریف قدرتمند روس خود را شکست دهد.
در این دوره از مسابقات، تیم‌هایی از کشورهایی چون اتحاد جماهیر شوروی، لهستان، پاکستان، ترکیه، سوئیس، مکزیک، ژاپن، عراق، ایتالیا، بلژیک، آلمان، فرانسه و شماری دیگر از کشورها حضور داشتند. ترکیب کشتی‌گیران ایرانی شامل جهان‌پهلوان تختی، سروری، حبیبی، شورورزی، تاجیک و بابااولادی بود و حبیب بلور هدایت تیم ملی را به‌عنوان سرمربی بر عهده داشت.
آن‌چه در ادامه می‌آید، گزارش لحظه‌به‌لحظه دیدار تختی با حریف روسی، به نقل از روزنامه کیهان مورخ یازدهم مهر ۱۳۳۸ است.
وقتی کشتی تختی با بوریس کولایف شوروی اعلام شد، همه آن‌ها که در قسمت چپ جایگاه بودند به سمت راست هجوم آوردند تمام کشتی‌گیران خارجی و داخلی کنار رینگ اجتماع کردند صدای همهمه، «هورا»، کف زدن و«جانم جانم» به هوا بلند شد. واقعا صدای مردم کرکننده بود.
دو حریف فرو کوبیدند. تختی با نگاهی تیز آمد جلو، گارد کولایف خیلی پایین بود و تختی از بالا نگاه می‌کرد. عده زیادی شروع کردند به صلوات فرستادن و از هر گوشه زمین صدای صلوات بلند شد.
گزارش لحظه به لحظه روزنامه کیهان از مبارزه تختی با رقیب روسی در یازدهم مهر ۱۳۳۸
تختی و کولایف خیلی‌خیلی دقیق کشتی می‌گرفتند و عجیب مواظب هم بودند. یک دقیقه می‌گذشت هیچ کاری نکرده بودند. باز هم سرشاخ بودند تا اینکه تختی یک خم او را در کنار تشک گرفت و داور که ترک بود اخطار کرد که کار کنند.
حمله روی‌هم‌رفته با تختی بود. داور باز به هر دو گفت که کار کنند. باز صدای صلوات بلند شد. صدای چکاچک دست‌های این دو کشتی‌گیر شنیده می‌شد. در دقیقه دوم ناگهان تختی زیر گرفت، کنده حریف را کشید بالا و کولایف را زمین زد. تمام مردم از جا بلند شدند. امواج شدید احساسات از هر طرف بلند شد. کولایف یک لحظه در وضع خیلی بدی بود ولی فورا به تشک چسبید تا تختی او را سگک نکند. سعی تختی در آن بود کولایف را از جا بکند و او را سگک کند. کولایف به تشک چسبیده بود.
۴ دقیقه گذشت، تختی اوج‌بند گرفت ولی بعد مجبور شد رها کند. تختی روی او خیمه زد ولی هرچه زور می‌زد کولایف را از جا بکند نمی‌توانست. یکبار کنده او را کمی بالا آورد ولی رفتند بیرون. کشتی آمد وسط، کولایف خاک نشست و تختی اوج‌بند کولایف را گرفت و همان‌طور که فشار می‌آورد خارج شدند.
باز کولایف وسط خاک نشست. کولایف هیچ کار نمی‌داد تا آن‌که تختی کمی کنده او را بالا آورد و خواست سگک کند مایه سگک گرفت ولی باز نشد. داور سرپا داد و شش دقیقه تمام شد مساوی بودند. تختی خاک نشست، کولایف مایه بارانداز گرفت و کوشش داشت که پایش را در سگک بگذارد اما تختی نمی‌گذاشت. کولایف سگک کرد و کنده دیگر تختی را کشید و سگک را بالا برد.
تختی با متانت در جهت مخالف می‌چرخید یک دقیقه گذشت تختی در مقابل سگک خوب ولو می‌شد. احساسات مردم حد وصف ندارد و همه عربده می‌کشیدند و دیوانه‌وار ابراز احساسات می‌کردند. باز کولایف سگک را بالا برد نشد. کنده را کشید بالا نشد. تختی همان‌طور در خاک مقاومت می‌کرد. فریاد مردم کرکننده بود همه از شادی می‌لرزیدند. دو دقیقه تختی تمام شد و کولایف خاک نشست. کولایف فورا ولو شد و پاهایش را کیپ کرد.
تختی دو کنده او را از ران بغل کرد نشد. کولایف سخت مقاومت می‌کرد و به تختی سگک نمی‌داد. تختی اوج‌بند کرد ولی باز کاری صورت نداد و کولایف ولو شد تا آن‌که ناگهان فریاد مردم بلند شد که همه با هم گفتند «سگک» و تختی سگک کرد، اما خارج شدند. کشتی از وسط شروع شد. کولایف خاک نشست باز کولایف پاهایش را قفل کرد و هر کار تختی می‌کرد او را از جا بکند نشد و ۲ دقیقه آخر شروع شد.
یک نفر که صدایش گرفته بود فریاد می‌زد: «تختی! تمام ایران منتظرند...» تختی و کولایف باز سرشاخ شدند و فشار را شروع کردند. عده‌ای داد می‌زدند: «تختی دیر شد» ولی فراموش کرده بودند این دو هردو یکدیگر را خوب می‌شناختند. ۱۱ دقیقه شد. هردو به هم فشار می‌آوردن سرشاخ می‌شدند باز خارج شدند و هردو روی شیب کنار رینگ سر خوردند.
مجددا رفتند وسط و سرشاخ شدند و زور ورزی می‌کردند تا آن‌که داور یک اخطار به کولایف داد و در همان حال ۱۲ دقیقه تمام شد و پس از چند لحظه پرهیجان در میان فریادهای کرکننده مردم سه چراغ قرمز به نفع تختی روشن شد. در بیرون تشک قهرمانان ایران تختی را سر دست بلند کردند و عده زیادی کنار او اجتماع کردند و کولایف با ۶ امتیاز از جدول خارج شد.
