همشهری آنلاین - زهرا رفیعی: پارک ملی بوجاق اولین «پارک ملی خشکی ـ دریایی» ثبتشده در ایران است که شامل عرصههای دریایی، تالابی و زمینهای ساحلی، جلگهای و علفزار میشود.
پارکهای ملی اصولا به مناطقی با اکوسیستمهای بکر و یا نزدیک به بکر گفته میشود که گونهها و چشماندازهایی دارند که ارزش حفاظت و استفاده بسیار محدود برای آموزش داشته باشند؛ گردشگر در پارک ملی با تعداد بسیار محدود اجازه ورود دارد چه برسد به بهرهبرداری از راه شکار و صید. از آنجایی که ورود به پارکهای ملی و عبور از آنها مستلزم کسب اجازه از سازمان حفاظت محیط زیست است، مسئولیت آنچه در پارکهای ملی رخ میدهد نیز با این سازمان است.
هیچ سالی نیست که گردشگران یک جای پارک ملی بوجاق را به آتش نکشند. همین امسال دو گروه گردشگری مقصر در آتش سوزی سیزدهبهدر به دلیل به آتش کشیدن پارک راهی دادگاه و زندان شدند. در هر تعطیلات، دری که گلهداران شهرهای اطراف آن را برای جلوگیری از دامهایشان نصب کردهاند و نه سازمان حفاظت محیط زیست، چهارطاق به روی خودروها باز است تا کرانه سفید رود و پهنه خشکی «پارک ملی بوجاق» را تا جایی که خشک است بروند و هر جا که میلشان کشید آتش به پا کنند. حفاظت اکولوژیک، منع بهرهبرداری صنعتی، معدنکاوی، کشاورزی، گردشگری کنترلشده البته با حضور و مشارکت جوامع محلی در کنار نظارت و پایش مداوم جزو اصول و استانداردهای یک پارک ملی است اما آنچه در مورد پارک ملی بوجاق رخ میدهد شامل اینها نمیشود.

برنامه مدیریت جامع زیست بومی تالاب بین المللی پارک ملی بوجاق سال شهریور ۱۴۰۲ توسط پژوهشکده محیط زیست جهاد دانشگاهی تدوین شد و امسال برنامه های مدیریت زیست بومی این تالاب در اولین جلسه کارگروه زیربنایی، توسعه روستایی، عشایری، شهری و آمایش سرزمین و محیط زیست مصوب شد و هنوز نتایج عملی این مصوبات مشخص نشده است.
محمد (رامین) محمدیان در مورد آنچه در روزهای تعطیل بر سر پارک ملی بوجاق میآید میگوید:
از یک سال گذشته تا امروز، دیگر فقط آخر هفتهها نیست، بلکه هر روزی که هوا آفتابی باشد، جمعیت زیادی وارد منطقه میشود. مسافران و مردم شهرهای اطراف مثل رشت، همه به بوجاق میآیند. بهویژه در ایام پیک سفر، وقتی ماشینها وارد گیلان میشوند، جایی برای سوزن انداختن در پارک ملی باقی نمیماند. به جای دوسه هزار اسب و گاو و گامیش در منطقه، شما خودرو میبینید. هیچگونه مدیریتی روی این وضعیت وجود ندارد.
او در مورد دلایل بروز چنین وضعیتی را ساختار مدیریتی سازمان محیط زیست میداند و میگوید: مدیران تنها در دفاتر خود نشستهاند و در جلساتی شرکت میکنند که خروجی آن روی کاغذی است. درحالی که شما میدانید ۸۰درصد حفاظت محیط زیست در عرصههای طبیعی رخ میدهد. ورود به پارک ملی بوجاق تنها از ورودی کنار سفیدرود نیست. بخش شرقی چند ورودی دیگر دارد؛ از جمله ورودی صدا و سیمای امیرکیاسر و ورودی اسکله و پیست موتورسواری در منتهیالیه شرقی پارک ملی. سمت غرب ورودی کنار رودخانه اوشمک در زیباکنار قرار دارد.
بی معنا کردن پروژههای حفاظتی
محمد (رامین) محمدیان، تورلید طبیعتـگردی در گیلان میگوید: زون امن و زون حفاظتی پارک ملی بوجاق، بخشی از جنگلهای متراکم در شرق و دشت بوجاق را شامل میشود که به جای اسب شما ماشین در آن میبینید طبق زونبندی، از ورودی اصلی به سمت زون امن و سپس به زون حفاظت میرسیم؛ جایی که اکنون پروژههای احیای تالاب و بازسازی برای نگهداری آب دشت و ایجاد شرایط مناسب برای پرندگان مهاجر زمستانه در حال انجام است. هزینههای زیادی در این بخش صرف میشود، اما همزمان خودروهای گردشگران و مسافران نیز در همان محدوده دیده میشوند و این وضعیت بیمعنی است. زون حفاظت تنها وقتی از حضور خودروها خالی میشود که بارندگی زمین را گلآلود کند و گردشگران نتوانند تردد کنند. در غیر این صورت، به ویژه در بخشهایی با بافت خاک نزدیک رودخانه که آب جمع نمیشود، همیشه محل رفتوآمد خودروها و گردشگران باقی میماند.
اینجا سوئیس و یا آفریقا نیست
ورود به همه پارکهای ملی معتبر دنیا شرایط مشخصی دارد؛ از ماهها قبل باید نوبت رزرو کنید، تعداد محدودی گردشگر میتوانند در روز وارد پارک شوند، فقط وسایل ضروری مثل قمقمه همراه داشته باشند، آتش روشن نکنند و ... اما آیا سازمان حفاظت محیط زیست توان فیزیکی یا تجهیزاتی لازم را دارد که این ورودیها را کنترل کند؟
محمد (رامین) محمدیان میگوید: از یک دهه پیش چالش حضور بیرویه گردشگران در پارک وجود داشته و بارها در جلسات یا فضای مجازی این مشکلات را گوشزد کردهایم، اما بیتوجهی همچنان ادامه دارد. از ورودی غربی پارک ملی (سمت زیباکنار و رودخانه اوشمک) زیر ۵۰ خودرو میآیند که قابل مدیریت است. اما ورودی کنار سفیدرود در دشت بوجاق به چالش اصلی تبدیل شده است. پنج یا ده سال پیش تعداد خودروها بسیار کمتر بود، اما حالا دو سه سالی است که تبلیغات فضای مجازی منطقه را «بهشت ایران» یا «سوئیس» معرفی میکند و همین تبلیغات سیل جمعیت را به آنجا کشانده است. در حالی که هر پارک ملی باید ظرفیت برد مشخصی داشته باشد. در سال ۱۴۰۲ به مدیرکل پیشنهاد دادم که روز ۱۳ بدر، وقتی سههزار خودرو وارد پارک میشود، یک مسیر مشخص علامتگذاری کنیم تا پس از آن هیچ ماشینی اجازه ورود نداشته باشد و مردم پیاده ادامه دهند. اما مدیرکل و معاونانش بیتفاوت بودند. بارها گفتهایم اگر دست بخش خصوصی بدهند یا از تشکلهای مردمی کمک بگیرند نتیجه بهتری میگیرند ولی اجازه حضور تشکلها را هم نمیدهند. خود من از سال ۹۶ تا ۱۴۰۰ ممنوع الورود بودم به پارک. محیطبانان اگرچه ضابط دستگاه قضایی هستند اما بهتر است بومی نباشند. همین چند وقت پیش یکی از تورهای گردشگری در زون امن، در نزدیکی حدود ۴۰۰ فرد گونه خروسکولی چادر زده و آتش روشن کرده بود به محیط زیست خبر دادیم و در نهایت چند تذکر ساده به آنها دادند. ۸۰ درصد چالشها به خود بدنه محیط زیست برمیگردد. نیروها عملاً یا کمکارند یا درگیر مسائل شخصی. پاسگاهها تعطیل میشوند، نیروها جابهجا میشوند.
او در مورد طرح تفصیلی پارک ملی بوجاق می گوید: طرح به سازمان رفته تا معاونت طبیعی آن را تصویب کند. قرار است پس از تصویب سرمایهگذار بخش خصوصی گردشگر را در این منطقه مدیریت کند. این طرح تصویب هم شود، دوسه سالی طول میکشد و در این فاصله، ماشینها همینطور پارک را تخریب میکنند. در زونهای حساس پارک تابلوهای ورود ممنوع نصب نشده و گردشگران نمیدانند تا کجا اجازه ورود دارند.
جامعه محلی به اعتقاد محمد محمدیان، در بوجاق احساس مالکیت دارد و اکثریت آنها دلشان میخواهد اینجا حفظ شود، سازمان محیط زیست مدام از "حفاظت مشارکتی" صحبت میکند، اما در عمل هیچ استفادهای از ظرفیت جامعه محلی یا تشکلهای محیط زیستی نمیشود. بارها پیشنهاد دادیم حداقل در تعطیلات آخر هفته چند نفر از نیروهای محلی یا داوطلبان را کنار محیطبانان قرار دهند تا ورودیها را کنترل کنند. محیطبانها میتوانند دری را که گلهدارها برای دزدیده نشدن گلههایشان در ورودی سفیدرود زندهاند را در تعطیلات ببندند و نگذارند گردشگران با ماشین به دل پارک ملی وارد شوند.