شاخص کل با صعود روز سهشنبه به سطح ۲میلیون و ۷۳۵ هزار واحد رسید. چهار روز رشد متوالی و قابلتوجه شاخص کل در کنار ارزش معاملاتی که بین ۵ تا ۷ همت بود، امید را به بازار سهام بازگرداند، البته در روز چهارم یعنی سهشنبه ارزش معاملات ۱۴ همتی در سهام، حقتقدم و صندوقهای سهامی به ثبت رسید. روز سهشنبه، تمام بخشهای بازار سرمایه اعم از سهام، درآمدثابت و طلا با خروج پول همراه بودند. به عقیده کارشناسان و فعالان بازار سرمایه، رشد شاخص کل در چهار روز متوالی انعکاسدهنده جاماندگی بازار سهام نسبت به سایر بازارها است، البته ارزنده و جذاب بودن بازار سهام در برابر رقبا نیز عامل دیگری است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
رشد بورس بازتاب افزایش قیمتها است
محمدمهدی وکیلی، کارشناس بازار سرمایه به ارزیابی وضعیت فعلی پرداخت و گفت: بازار سهام ایران در غیاب رشد تولید و بهرهوری در بخش واقعی اقتصاد، عمدتا از مسیر متغیرهای اسمی مانند تورم و نرخ ارز رشد کرده است. در واقع، رشد بورس در هر برهه طی سالهای اخیر، بیشتر بازتابی از افزایش قیمتها و انتظارات تورمی بوده تا انعکاسی از عملکرد واقعی شرکتها. سرمایهگذاران نرخ ارز را به عنوان متغیر تعیینکننده سودآوری شرکتها، بهویژه شرکتهای صادراتمحور، دنبال میکنند و این عامل همواره نقش کلیدی در اقبال به بازار داشته است. مادامی که ریسکهای سیاسی و نظامی در سطحی معمول قرار داشته باشند، این رابطه نسبتا مستقیم عمل میکند، اما وقتی تهدیدهای غیرعادی مانند جنگ یا تحریمهای شدید مطرح میشود، واکنش بازار پیچیدهتر و گاه غیرمنتظره میشود و روندهای کوتاهمدت میتوانند با انتظارات کلاسیک مخالف باشند.
وی در ادامه افزود: در دو، سه سال اخیر، سیاستهای پولی انقباضی بانک مرکزی به منظور مهار تورم، همراه با سیاستهای مالی دولت، منجر به افزایش نرخ بهره در بازار بینبانکی و رشد بازدهی اوراق بدهی شده است. این شرایط به کاهش نسبت P/E بازار و کاهش جذابیت سهام نسبت به اوراق بدهی انجامیده و نقش نرخ بهره را به یکی از متغیرهای کلیدی در تصمیمگیری سرمایهگذاران تبدیل کرده است. نرخ بهره بالا در کنار تورم بالا، به عنوان یک عامل بازدارنده، مانع از شکلگیری جهشهای پایدار در بورس شده و عملا سرمایهگذاران را محتاطتر میکند.
کارشناس بازار سرمایه اضافه کرد: با فعال شدن مکانیسم ماشه، اگرچه در ابتدا ترس و نگرانی شدیدی در بازار ایجاد شد، اما پس از مشخص شدن وضعیت و خروج از حالت تعلیق، بخشی از عدم قطعیت رفع شد. بسیاری از سرمایهگذاران اثرات این شوک را پیشتر در قیمتها پیشخور کرده بودند و همزمان رشد نرخ آزاد ارز و انتظار برای تعدیل نرخ ارز مبادلهای، چشمانداز سودآوری شرکتها را بهبود بخشید و نقدینگی را بار دیگر به سمت سهام هدایت کرد. این امر باعث شد در روز شنبه بازار به جای واکنش منفی، با صفهای خرید و افزایش شاخص مواجه شود، هرچند باید توجه داشت که این رشد بیشتر از جنس پیشبینیهای تورمی و واکنش به نرخ ارز است و کمتر به اصلاحات بنیادی واقعی در عملکرد شرکتها یا حتی افقگشاییهای سیاسی در سطح روابط بینالمللی ارتباط دارد.
با وجود این، شرایط کلان اقتصادی هنوز فشار قابلتوجهی بر بازار وارد میکند. دادههای تورمی شهریور که رکوردی ۲۸ماهه ثبت کردهاند، همراه با تنگنای مالی دولت و احتمال افزایش انتشار اوراق بدهی، نشان میدهد که نرخ بهره در بهترین حالت ثابت یا احتمالا بالاتر تثبیت خواهد شد. بنابراین، بازار سهام تنها در صورتی میتواند به تعادل جدید برسد که اقتصاد خود را با نرخ بهره حدود ۴۰ درصد، تورم میانگین ۵۰ درصد و نرخ ارز متوسط ۱۱۰ هزار تومان وفق دهد تا نسبت P/E بازار در سطح تعادلی بالاتر تثبیت شود. در غیر این صورت، پتانسیل بنیادی برای کلیت بازار محدود خواهد بود. با این حال، برخی صنایع و تکسهمها که به نرخ ارز حساسیت مثبت دارند یا حاشیه سود مقاومتری دارند، میتوانند مسیر متفاوتی را طی کنند و فرصتهای محدودی برای سرمایهگذاری بنیادی فراهم کنند.
ضرورت بازنگری در محدودیت دامنه نوسان
، کارشناس بازار سرمایه به ارزیابی وضعیت بازار سهام پرداخت، به عقیده وی هیچ چیز بدتر از انتظار و هیچ چیز بهتر از قطعیت در بازار سهام نیست. وی گفت: در کشوری چون ایران که همیشه با ریسکهای سیستماتیک گوناگونی مواجه بوده و خواهد بود، همواره انتظار به معنای بدترین اتفاق ممکن است و در نتیجه سهامداران ترجیح میدهند فروشنده باشند.
یکی از انتقادات مطرح شده در بازار سهام وجود دامنه نوسان است. این محدودیت در دامنه نوسان کاملا به نفع افرادی است که نقد هستند. به عنوان مثال اگر دو روز بازار سهام سبز باشد و فردی که نقد بوده و سهمی را در هر قیمتی فروخته، زمانی که از روند تقاضا در بازار سهام اطمینان حاصل کند، با اطمینان خاطر و با استفاده از ابزاریهای موجود به خرید سهام روی خواهد آورد. این موضوع میتواند نوعی سرمایهگذاری بدون ریسک و در نتیجه خروج پول در زمان رکودی شود. بنابراین سازمان بورس بهتر است هرچه سریعتر در دامنه نوسان بازنگری کند و اصلاحات مربوطه را انجام دهد.
از سوی دیگر در ایران مقیاس مهمی به نام p/e مطرح است. در این نگاه بیان میشود که یک شرکت به یک میزان قابلتوجه سودساز است و سود ساخته، همچنین با توجه به نرخ بهره، قیمت آن را ارزشگذاری میکنند و یک قیمت به آن میدهند. اگر به ارزش جایگزینی و سایر متغیرهای فاندامنتال که در ارزشگذاری شرکتها به کار برده خواهد شد، نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم این شرکتها بسیار ارزنده هستند و شاید بازار سهام درجا بزند، ریزش کند یا از همین سطح فعلی خود، چندبرابر شود. در اینجا یک نظر قاطع وجود دارد؛ هیچ بازاری ارزندهتر از بازار سهام نیست.
ارزندگی به تنهایی نمیتواند عامل افزایش تقاضا باشد، ممکن است هر بازاری در هر زمانی ارزنده باشد. روند صعودی بازار سهام، به کاهش تنشهای نظامی در منطقه وابسته است. با وجود شرایط فعلی در منطقه، بازار سهام میتواند گزینه مناسب سرمایهگذاری باشد، چرا که موقعیت خاورمیانه بهگونهای است که اجازه تنشهای طولانیمدت و گسترده را نمیدهد. در نتیجه پرتفوی متنوع در سرمایهگذاری میتواند در آینده مثمر ثمر باشد.