مهرزاد علیجانی در اکوایران نوشت: طبیعی است که در چنین شرایطی نگاهها به سمت نسخههایی برای درمان قطعی بحران جلب شود. تجربه خاویر میلی در آرژانتین ـ که با «اره» مشهور خود به معنای کوچکسازی قاطع و بیملاحظه بدنه دولت شناخته میشود ـ یکی از این نمونههاست؛ تجربهای که نشان داد بدون جسارت در اصلاح ساختارهای فرسوده، مهار تورم به رؤیایی دستنیافتنی بدل میشود.
با این حال، شرایط ایران تفاوتهای بنیادین دارد؛ اقتصاد متکی بر نفت، شبکه پیچیده نهادهای شبهدولتی، فشارهای ژئوپولیتیک و حساسیتهای اجتماعی موجب میشود که نسخه میلیوار بهطور کامل قابل اجرا نباشد و نیازمند بومیسازی دقیق باشد.
در این مسیر، توجه به تقویت نقش بانک مرکزی و ایجاد انضباط مالی اهمیت ویژهای دارد. مدیریت متوازن منابع، پرهیز از فشارهای مالی کوتاهمدت و حرکت به سمت درآمدهای پایدار، میتواند مسیر سیاستگذاری ضدتورمی را هموارتر سازد. همچنین بازآرایی ساختار شرکتهای دولتی و شبهدولتی باید بهگونهای دنبال شود که هم بار مالی کمتری بر اقتصاد تحمیل کند و هم کارایی بیشتری در استفاده از منابع ملی به همراه داشته باشد. این امر با ارتقای شفافیت و واگذاری تدریجی وظایف به بخشهای کارآمدتر، میتواند گامی مهم در اصلاح ساختاری به شمار رود.
همچنین، سرمایهگذاری در زیرساختهای انسانی و فناوری باید همزمان با کوچکسازی دولت در دستور کار قرار گیرد. تجربه جهانی نشان میدهد که دولتهای چابکتر نه تنها کارآمدترند، بلکه با تکیه بر تحول دیجیتال میتوانند خدمات عمومی را با هزینه کمتر و کیفیت بالاتر ارائه کنند.
در ایران نیز حرکت به سوی دولت دیجیتال میتواند از یکسو هزینههای اداری را کاهش دهد و از سوی دیگر، بستر مناسبی برای شفافیت، مقابله با فساد و بهبود رابطه دولت با شهروندان فراهم کند. این رویکرد، همراه با بازتوزیع هدفمند یارانهها و تقویت شبکههای حمایتی برای اقشار آسیبپذیر، میتواند مسیر اصلاحات ساختاری را برای جامعه قابل تحملتر سازد. به بیان روشنتر، جراحی اقتصادی در ایران نه فقط به جسارت تصمیمگیران، بلکه به طراحی دقیق، تدریج سنجیده و همراهی اجتماعی نیاز دارد.