علی حسننژاد، در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به بررسی روند شعرهای تبری از قرن چهارم به بعد در متون کهن (بویژه در تاریخ اسفندیار، تاریخ میرظهیرالدین، تاریخ مازندران و رویان، و تذکرهها و کنزالاسرار امیرپازوراری به قلم برنهارد دارن، خاورشناس روس)، شعر مازندرانی را دارای پیشینه هزار ساله میداند و میگوید: این پیشینه به یقین ریشههای شکلگیری جریانهای متفاوتتر در شعر مازندران هستند.
این پژوهشگر فرهنگ و ادبیات مازندران با اشاره به اینکه تا پیش از سال ۱۳۰۰ منبع مکتوب محدودی در دسترس است، دلیل این امر را عدم ثبت سرودهها توسط شاعران قدیم برمیشمارد و میگوید: اما از سال ۱۳۰۰ به بعد، منابعی در اختیار داریم که شاعران آن مشخص هستند.
حسن نژاد گفت: با این حال، شعر شاعران پیش از این تاریخ، مانند اشعار منسوب امیر پازواری و منظومه طالبا اشعاری فراگیر و ماندگار هستند که در مکانها و زمانهای مختلف از کوه و جنگل گرفته تا عروسی و عزا خوانده میشود، در مقابل، پس از ۱۳۰۰ با وجود افزایش شمار شاعران بومی اما تعداد شاعرانی که اشعارشان (چه بواسطه قدرت شعر یا نقش رسانه) در اذهان عمومی نفود پیدا کرده، کم است. این موضوع جدای از نقش ترانه و موسیقی است و مشخصاً من از شعر رسمی بومی صحبت میکنم.
وی با بیان ایتکه با ظهور جریان نوگرایانه شعر فارسی توسط نیما یوشیج نوع نگاه شاعران مازندرانی به پدیدههای اطراف متفاوت شد، خاطرنشان میکند: اشعار تبری نیما یوشیج در کتابی به نام "روجا" ثبت شده اما علیرغم ساخت چندین آهنگ از آنها، خوانشهای گوناگون و برگزاری همایشهای مختلف راجع به نیما اما جریان شعر تبری نیما یوشیج با اینکه نوگرایی محتوایی دارد در بین مردم جا نیفتاده است. البته نیما اشعار نیمایی مازندرانی ندارد.
این پژوهشگر موسیقی مازندران با بیان اینکه تنها شعر شمار محدودی از شاعر بومی در اذهان عمومی جا افتاده است، به شاعرانی چون محمدعلی کاظمی، غلامرضا کبیری و کیوس گوران اشاره میکند.