این عکس العمل متفاوت، شرایط بازار سهام پس از خارج شدن ترامپ از برجام در دوره اول خود را یادآوری میکند که پس از آن، بورس رشد خوبی را از خود نشان داد. پرسشی که مطرح میشود این است که آیا میان صفهای خرید بازار سهام از ابتدای هفته تاکنون با زمان مذکور (سالهای ۹۸ و ۹۹) یا پاییز سال گذشته شباهتی وجود دارد یا خیر؟
باید گفت که بعد از فعال شدن مکانیسم ماشه و افزایش نرخ دلار، واکنش سرمایهگذاران را میتوان منطقی دانست.
بخش مهمی از فعالان بازار برای حفظ ارزش داراییهای خود به سمت ابزارهای مبتنی بر طلا در بورس کالا یا سهام و ابزارهای مبتنی بر سهام حرکت کردند. با این حال، به دلیل تفاوت ساختاری عرضه و تقاضا در این دو بازار و وجود ابزارهای متنوع اهرمی در بورس، امکان کسب سود کوتاهمدت در بازار سهام بیشتر فراهم است. همین موضوع باعث شد بخش عمده نقدینگی تازه به سمت بورس هدایت شود و موتور رشد شاخصها روشن بماند.
در صندوقهای طلا امکان انتشار واحدهای جدید وجود دارد، بنابراین رشد قیمتها در این بخش، متناسب با تقاضا تعدیل میشود. اما در بازار سهام چنین امکانی نیست و عرضه کوتاهمدت ثابت است.
ضمن اینکه در ماههای گذشته بخش قابلتوجهی از سهام توسط حقوقیها و صندوق تثبیت جمعآوری شده و این موضوع موجب شده کوچکترین موج تقاضا به سرعت به صفهای خرید گسترده منجر شود.
شکاف میان نرخ ارز آزاد و نرخهای رسمی به حدی رسیده که فعالان بازار انتظار تعدیل نرخهای مبادلهای را دارند. این انتظار برای شرکتهای صادراتمحور به معنای افزایش سودآوری ریالی است و انگیزهای تازه برای سرمایهگذاری در این گروهها ایجاد کرده است. همین چشمانداز، رفتار سفتهبازانه را در برخی صنایع تشدید کرده و به رشد اخیر شتاب داده است.
با وجود اخبار سیاسی عمدتا منفی، بازار توانسته این سیگنالها را هضم کند. بخشی از این آرامش را باید ناشی از سیاستهای کنترلی و مدیریت منطقی سازمان بورس دانست. در ماههای گذشته اقداماتی مانند افزایش شفافیت اطلاعاتی، نظارت بر معاملات و حمایت بهموقع حقوقیها، نقش مهمی در کاهش هیجانات ایفا کرده است. این مدیریت باعث شد فضای بازار در برابر شوکهای سیاسی مقاومتر شود و مسیر نقدینگی همچنان به سمت بازار سرمایه حفظ شود.
به نظر میرسد صفهای خرید فعلی بیش از آنکه نشانه یک روند بنیادی باشند، حاصل شرایط خاص عرضه و انتظارات کوتاهمدتاند. مشابه این الگو را در برخی مقاطع سال گذشته هم دیدیم. بنابراین این رشد بیشتر جنبه «انتظاری و مقطعی» دارد تا این که یک مسیر «بنیادی» باشد.
تا زمانی که حمایت حقوقیها و ورود نقدینگی تازه ادامه داشته باشد، موتور رشد روشن خواهد ماند. اما به همان نسبت که سرعت رشد بالاست، خطر بازگشت نیز وجود دارد. بنابراین سرمایهگذاران باید در کنار بهرهگیری از این موج صعودی، مدیریت ریسک را جدی بگیرند.
بازار سهام در شرایط کنونی ظرفیت رشد دارد. نکته مثبت این دوره آن است که برخلاف سالهای قبل، بازار با مدیریت هوشمندانهتری همراه بوده و هیجانات شدید کمتر دیده میشود. ادامه همین رویکرد مدیریتی، به همراه حمایت حقوقیها و سیاستهای تدریجی در حوزه ارز، میتواند مسیر بازار سرمایه را باثباتتر کند. از این منظر، عملکرد مدیران سازمان بورس در ماههای اخیر قابل تقدیر است و حمایت از این سیاستها میتواند به تعمیق بازار و افزایش اعتماد سرمایهگذاران کمک کند.
* کارشناس بازار سرمایه