مواضع و اظهارنظرهایی در باره جنگ۱۲روزه مطرح شد که علاوه برآنکه روایت پیروزی ارائه نمیکرد، در مواردی غیردقیق بود و حتی پاس گلی به دشمنان صهیونی میداد.
به گزارش فرهیختگان، به نظر میرسد برخی از سیاستمداران، روایت جنگ را با بیان جزئیات فعالیت نظامی که شاید مطرح کردن آنها ضرورتی نداشته باشد، اشتباه گرفتهاند. با گذشت بیش از سه ماه از پایان جنگ اما گویی هنوز پروتکل و چهارچوب مشخصی برای بیان اطلاعات نظامی و روایت جنگ تعریف نشده آنهم در شرایطی که رسانههای صهیونیستی انتشار کوچکترین اخبار و اطلاعات در مورد جنگ را با اداره سانسور رژیم، هماهنگ میکنند.
بیتوجهی به چهارچوبهای ضروری برای بیان روایتها و جزئیات در وهله اول روان افکار عمومی را تحت تأثیر قرار خواهد داد و علاوه برآن در شرایطی که دشمن در حال رصد دقیق صحبتها و اظهارنظرها در داخل کشور است، برخی از ابهام اطلاعاتی دشمنان را رفع و پازل آنها را تکمیل میکند.
همزمان با رد قطعنامه ادامه تعلیق تحریمهای ایران در جلسه شورای امنیت، تصاویری از انجام آزمایش موشکی در ایران، منتشر شد. یکی از نمایندگان مجلس نیز به فاصله یک روز در اظهارنظری به آزمایش موشک قارهپیما اشاره کرد که در واقعیت مخاطب را متوجه میکرد انتشار این تصاویر مربوط به آزمایش موشک قارهپیما بوده است. سؤال اساسی که در این میان مطرح میشود این است در شرایطی که نیروهای مسلح اشارهای به جزئیات این آزمایش موشکی نداشتند، آیا لازم بود، جزئیات این ماجرا در رسانه مطرح شود، نکته دیگر آنکه چرا این موضوع با اهمیت نظامی، از زبان یک نماینده مجلس مطرح شده است؟ به نظر میرسد در بیان این موضوع به این گزاره توجه نشده که بیان این روایت چه تأثیری روی دشمن خواهد گذاشت و چه پیامی را به او منتقل میکند.
برخی از اظهارنظرها نیز غیردقیق و نادرست بوده است. برای مثال در میانه جنگ 12 روزه رئیس فراکسیون زنان مجلس، مدعی شد بهزودی اعتراف یکی از خلبانان جنگندههای اسرائیلی منتشر میشود، ادعایی که واقعی نبود علاوه برآن یکی دیگر از نمایندگان مجلس هم خبر خرید جنگندههای روسی را منتشر کرد. اما سؤال اصلی این بود که اساساً چرا باید این موضوعات با این حساسیت از زبان یک نماینده مجلس که حتی عضویتی در کمیسیون امنیت ملی مجلس ندارد، بیان شود. تعدد و تکرار این اظهارنظرها اثر منفی روی افکار عمومی میگذارد و در وهله اول مردم را نسبت به اظهارات مسئولان بدبین میکند و دیگر اظهارات نیز باورپذیر نخواهد بود. نکته دیگر آنکه احساس نگرانی و ترس را به مردم منتقل میکند و به این تصور دامن میزند که مسئولان ایران هر لحظه در آستانه ترور قرار دارند.
نکته عجیبتر آنکه برخی از کارشناسان اظهارنظرها و قضاوتهایی را مطرح میکنند که بهنوعی اصل اقدامات نیروهای مسلح را زیر سؤال میبرد. برای مثال یکی از کارشناسان بینالملل [فواد ایزدی]با طعنهای به دو نفر از فرماندهان شهید گفت که این افراد در جریان جنگ نبودند. به همان اندازه که بیان اظهارات غیردقیق میتواند روان افکار عمومی را مخدوش کند، بیان این اظهارات نیز احساس منفی به مردم منتقل میکند و برداشت این است که نیروهای نظامی هوشمندی لازم را نداشتند. این اظهارات حتی اگر با نیت دلسوزی مطرح شود هم پازل دشمن را در ارائه تصویر ضعف از نیروهای نظامی، تکمیل میکند و پاس گلی به دشمن میدهد که برای تضعیف نیروهای مسلح باید به این روایتها تکیه کند. باید به این نکته توجه کرد که در طراحی ترور فرماندهان و مکان حضور آنها، تعمدی برای ارائه این تصویر وجود داشته است.