جنگ اقتصادی روسیه و آمریکا علیه اروپا واقعی است / ترامپ و پوتین درحال حمله گازانبری علیه قاره سبز هستند / خرس روسی با کمک ترامپ بازگشته است

خبرآنلاین دوشنبه 07 مهر 1404 - 13:32
علی رغم مشاجره بر سر اوکراین، اهداف دو رهبر روسیه و آمریکا بسیار نزدیک بهم بوده و اروپا به عنوان طعمه سیاسی، شبیه اوت ۱۹۳۹ شده، زمانی که آلمان و شوروی لهستان را تقسیم کردند.

به گزارش خبرآنلاین، سیمون تیسدال مفسر امور خارجه در یادداشتی برای روزنامه گاردین به این موضوع پرداخته و با اشاره به گزارش شورای روابط خارجی اروپا  که به طور خوش بینانه از نزدیکی اروپایی‌ها با توجه به حمله روسیه و آمریکا گفته، تاکید دارد که: در اروپا رهبری قوی و متحدی وجود ندارد و این حس وجود دارد که آمریکا دیگر دوست قابل اعتمادی نیست و در حال تبدیل شدن به دشمنی تمام عیار بوده و خرس روسی هم با حس انتقام جویی بازگشته است.

وی معتقد است که بر اساس شواهد رو به افزایش و تهدیدات موجود، چه برنامه‌ریزی شده باشد چه نباشد، ترامپ و پوتین – به عنوان شکارچیان راس قدرت، غیراخلاقی و اقتدارگرا - با هم یا حداقل به موازات هم کار می‌کنند تا دموکراسی، امنیت، رفاه و ارزش‌های مترقی اروپا را تضعیف کنند و این شبیه یک حرکت گازانبری هماهنگ به نظر می‌رسد و انگار جهان در این قسمت در سال ۱۹۳۹ زندگی می‌کند.

به گفته نویسنده ترامپ و پوتین در حال انجام یک حرکت گازانبری علیه دموکراسی‌های اروپایی هستند و هر دو مشکل را ناشی از دموکراسی لیبرال اروپایی می‌دانند.

این لحظه‌ها یادآور توافق مخفیانه هیتلر و پوتین در اوت ۱۹۳۹ است که لهستان را بین خود تقسیم کرده و جمهوری‌های مستقل بالتیک و فنلاند را به زور در "حوزه‌های نفوذ" خود قرار دادند و البته بعد  از آن همه می‌دانیم چه اتفاقی در جهان افتاد.

آیا تاریخ در حال تکرار شدن است؟ منتها این بار، آمریکای ترامپ و روسیه پوتین هستند که بازی قدرت ژئوپلیتیک بزرگ را انجام داده و تمام اروپا طعمه بالقوه آن‌ها است.  

برخلاف ونزوئلا، کانادا یا گرینلند، شاید "از آن خود کردن" فیزیکی قاره اروپا هدف ترامپ نباشد اما تلاش‌ها برای تسلط بر این قاره از طریق مداخله سیاسی، براندازی ایدئولوژیک، باج‌گیری اقتصادی، غارت‌ غیرقانونی فناوری‌های بزرگ و طرح باورهای فرهنگی محافظه‌کار، ملی‌گرایی مسیحی، ادامه دارد.

 روش‌های پوتین ناپخته‌تر است، اما به هر حال نوع برنامه‌های او آینه برنامه‌های ترامپ است. او اوکراین را رها نخواهد کرد و تهدید نظامی روسیه را از کشورهای بالتیک تا دریای سیاه، از جمله در مولداوی، رومانی و گرجستان، تشدید خواهد کرد. جنگ هیبریدی روسیه - خرابکاری، حملات سایبری، ترولینگ آنلاین و اطلاعات نادرست - اکنون یک واقعیت در زندگی روزمره مردم در اروپای غربی است.

 ترامپ، رهبر کودتای نافرجام، و پوتین، متهم به ارتکاب جنایات جنگی، رسما متحد هم نیستند. آنها با یک پیمان عدم تجاوز به سبک مولوتوف-ریبنتروپ که در سال ۱۹۳۹ بسته شد، موافقت نکرده‌اند اما نقاط مشترک گسترده‌ای بین آنها وجود دارد.  

هر دو رهبر،  لیبرال دموکراسی اروپایی، حقوق برابر و چندفرهنگی را تحقیر می‌کنند. هر دو به شدت با اتحادیه اروپا دشمنی دارند و هر دو مشتاق افتخارات امپراتوری گذشته هستند. هر دو "جهان گرایی" سازمان ملل و قوانین بین‌المللی را رد می‌کنند.  فراملی گرایی ضد دموکراتیک آنها ایده‌های ناپسند برتری قومی و نژادی را پرورش می‌دهد، در حالی که اغلب اروپایی‌ها مدت‌هاست آن را به تاریخ سپرده‌اند.

 ترامپ تمایل خود را برای عادی سازی روابط آمریکا با روسیه پنهان نمی‌کند بلکه ادعا می‌کند که این امر به سودآوری گسترده دوطرفه و متقابل منجر می‌شود. وقتی ترامپ هفته گذشته شکایت کرد که پوتین «من را ناامید کرده است»، درباره شکست خجالت‌آور نشست صلح آلاسکا صحبت نکرد، بلکه درباره امتناع رئیس‌جمهور روسیه از امضای توافق و پول نقد صحبت کرد.

جنگ اقتصادی روسیه و آمریکا علیه اروپا واقعی است / ترامپ و پوتین درحال  حمله گازانبری علیه قاره سبز هستند / خرس روسی با کمک ترامپ بازگشته است

 تغییر عقیده ترامپ در حمایت از کی‌یف، نمونه سیاست‌گذاری پینبال اوست که به‌طور تصادفی از یک ایده حیرت‌انگیز به ایده دیگر تغییر می‌یابد. هشدار او مبنی بر اینکه روسیه با «مشکلات بزرگ اقتصادی» مواجه است، روشی بود که پوتین را به سمت تجارت سوق داد و در عین حال اوکراین و اعضای اروپایی ناتو را تنها گذاشت تا تهدید بلندمدت روسیه را مدیریت کنند.

 رئیس جمهور آمریکا از دیگران می‌خواهد که خرید نفت از روسیه را قطع کنند، اما خود آمریکا هیچ کاری انجام نمی‌دهد. وعده تحریم‌های سخت‌تر علیه روسیه همه حرف است. او از، از سرگیری کمک نظامی مستقیم به کی‌یف، یا مجازات تهاجم روسیه به خاک ناتو امتناع می‌ورزد. در این زمینه، پیش‌بینی او مبنی بر اینکه اوکراین به نحوی تمام قلمرو از دست رفته خود را به دست خواهد آورد هم، تمسخر بی‌رحمانه‌ای است.

کارزارهای فشار سیاسی ترامپ و پوتین به طور متقابل یکدیگر را علیه اروپا تقویت می‌کنند. هر دو از احزاب و سیاستمداران راست افراطی و پوپولیست-ملی‌گرای اروپایی حمایت می‌کنند.

 در ماه فوریه، جی. دی. ونس، معاون ترامپ، مستقیماً در انتخابات آلمان مداخله کرد و از حزب راست افراطی «آلترناتیو برای آلمان» حمایت کرد. 

حمایت ترامپ از کارول ناروکی، نامزد ریاست جمهوری لهستان، ممکن است به این ملی‌گرای محافظه‌کار کمک کرده باشد تا پیروزی ضعیفی کسب کند.

کارزارهای نفوذ مشابه روسیه، به علاوه ترفندهای کثیف و ادعای خرید رأی، انتخابات رومانی و مولداوی را که این آخر هفته برگزار می‌شود، خدشه‌دار کرده است.

 آیا ترامپ و پوتین برای اطمینان از پیروزی یک پوپولیست راست افراطی به جای امانوئل ماکرون به عنوان رئیس جمهور فرانسه در سال ۲۰۲۷ توطئه خواهند کرد؟ این یک نگرانی مشروع است.

هر دو رهبر از جوامع باز اروپا سوءاستفاده می‌کنند و آتش اختلافات سیاسی را شعله‌ور کرده و افراد مورد علاقه خود را تبلیغ می‌کنند. 

در مورد ترامپ، یکی از این افراد جورجیا ملونی، نخست وزیر راست‌گرای ایتالیا است. دیگری نایجل فاراژ، پوپولیست ضد مهاجرت انگلیسی، احمقِ مفیدِ تمام‌عیار است. 

در مورد پوتین، رهبران طرفدار مسکو افرادی مانند ویکتور اوربان از مجارستان و رابرت فیکو از اسلواکی هستند.

اما در بعد اقتصادی، آشکارترین جلوه فشار خصمانه آمریکا، تعرفه‌های یکجانبه ترامپ است که از توافق تجاریِ به طرز مضحکی نامتوازنِ اتحادیه اروپا و ایالات متحده در تابستان خبر می‌داد. سرمایه‌گذاری ۳۱ میلیارد پوندی شرکت‌های بزرگ فناوری آمریکایی در انگلیس، که در جریان سفر رسمیِ تقریباً سلطنتی ترامپ اعلام شد، بوی استعمار نو می‌دهد. 

خریدن کشور انگلیس خوب است اما آیا میلیاردرهای آمریکایی حاضرند انگلیس را بخرند؟ 

به هر حال باید این واقعیت را قبول کرد که جنگ آمریکا و روسیه بر سر اروپا واقعی است و باید دید برنده کیست؟

*ترجمه از علیرضا خراسانی

315 315

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.