آتش‌نشانان ایران با دست‌های خالی می‌سوزند تا هموطن نسوزد / کمبود ۳۰۰۰ خودرو ، تجهیزات فرسوده؛ آتش‌نشانانی بی حمایت و آینده پر خطر !

رکنا دوشنبه 07 مهر 1404 - 11:47
کسری نزدیک به ۳۰۰۰ خودرو، تجهیزات فرسوده با بیش از ۲۵ سال عمر، کمبود نیروی متخصص و نبود امکانات ابتدایی، واقعیت امروز آتش‌نشانی ایران است. آتش‌نشانان هر سال بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار عملیات انجام می‌دهند، اما مجبورند با پمپ بتن و جرثقیل، جان مردم گرفتار در شعله‌ها را نجات دهند. این دیگر بحران تجهیزات نیست؛ این فاجعه‌ای است که هر لحظه می‌تواند هزینه‌ای جانی به دنبال داشته باشد.
آتش‌نشانان ایران با دست‌های خالی می‌سوزند تا هموطن نسوزد / کمبود ۳۰۰۰ خودرو ، تجهیزات فرسوده؛ آتش‌نشانانی بی حمایت و آینده پر خطر !

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، هر سال هفتم مهر، مقامات با کت‌وشلوار اتو کشیده و دسته‌گل‌های تازه جلوی دوربین‌ها حاضر می‌شوند و درباره «ایثار آتش‌نشانان» سخنرانی می‌کنند. همان‌ها که در بزنگاه، جانشان را سپر مردم می‌کنند. اما واقعیت آن است که هیچ‌کس پشت این لبخندهای رسمی، حقیقت را نمی‌گوید: آتش‌نشانان ایران نه فقط با آتش، بلکه با کم‌توجهی سیستماتیک، تجهیزات فرسوده و نبود امکانات اولیه می‌جنگند؛ با خودروهایی که بیش از ۲۵ سال از عمرشان گذشته، با جرثقیل و پمپ بتن به جای نردبان نجات، و با دستانی خالی در برابر شعله‌های ویرانگر.

در حادثه سبزوار، وقتی مردم در میان شعله‌ها گرفتار شدند، نه نردبان نجات بود و نه امکانات استاندارد. آتش‌نشانان مجبور شدند با جرثقیل جان افراد را نجات دهند و برای خاموش کردن آتش از پمپ بتن استفاده کنند؛ تصویری که هرگونه تعارف و شعار را بی‌معنی می‌کند. این تنها نمونه‌ای از هزاران نقص ساختاری است که هر روز آتش‌نشانان را در خطر قرار می‌دهد.

قدرت‌الله محمدی، مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی تهران، چند ماه پیش در اجلاس همدان اعلام کرد: «کشور با کسری ۳۰۰۰ دستگاه خودرو و ناوگان فرسوده روبه‌روست.» این یعنی اگر فردا زلزله‌ای مشابه بم رخ دهد، هیچ شهری توان مقابله ندارد و وقتی انفجاری یا حادثه بزرگی اتفاق بیفتد، اولین قربانی خود آتش‌نشان‌ها خواهند بود.

 تجهیزات و نیرو در حاشیه

مسأله فقط تعداد خودرو نیست. بسیاری از ایستگاه‌ها در شهرهای کوچک حتی یک شیر هیدرانت کارآمد ندارند. در شهرک‌های صنعتی، روستاها و بافت‌های فرسوده، حادثه کوچک به فاجعه تبدیل می‌شود، چون آتش‌نشانان باید ده‌ها کیلومتر مسیر را با خودروهای فرسوده طی کنند تا به صحنه برسند. این خودروها نه تنها دیر می‌رسند، بلکه هر لحظه احتمال از کار افتادنشان هست.

همچنین کمبود نیروهای متخصص، انتقال نیروهای غیرمتخصص از واحدهای دیگر و فشار فیزیکی بالا، باعث می‌شود توان عملیاتی آتش‌نشانان محدود شود. به عبارتی، آن‌ها مجبورند با بدن‌ها و ذهن‌های خسته، در شرایطی که استانداردهای جهانی رعایت نمی‌شود، جان مردم را نجات دهند.

جان بر کف و بی‌پناه

آتش‌نشان در ایران فقط با آتش نمی‌جنگد؛ او با روح و روان خود نیز در میدان جنگ است. هر بار که وارد ساختمان شعله‌ور می‌شود، هر بار جنازه سوخته کودکی را می‌بیند یا همکارش زیر آوار می‌ماند، زخمی بر روحش وارد می‌شود. در بسیاری از کشورها برای این زخم‌ها نام و درمان مشخصی وجود دارد: PTSD، افسردگی، اضطراب. اما در ایران چه؟ آتش‌نشان خسته یا آسیب‌دیده روانی یا به واحد دیگر فرستاده می‌شود، یا مجبور به ادامه کار با فشار شدید می‌شود و در نهایت به بازنشستگی زودهنگام کشیده می‌شود.

چند مرکز تخصصی روان‌شناسی برای آتش‌نشان‌ها وجود دارد؟ چند برنامه حمایتی واقعی برای مدیریت استرس و فشار روانی آنان طراحی شده است؟ جواب کوتاه است: هیچ. سال‌ها تجربه نشان داده که هیچ سیستم حمایتی پایدار و جامع برای سلامت روان آتش‌نشانان وجود ندارد.

سختی کار و خطرات دائمی

کار آتش‌نشان فقط جسمی نیست؛ روان و جان او در خطر دائمی است. مواجهه با حرارت شدید، ساختمان‌های در حال فروپاشی، انفجارهای ناگهانی و مواد شیمیایی خطرناک، بخشی از روزمرگی شغل اوست. خستگی مداوم، فشار تصمیم‌گیری در شرایط بحرانی و ساعت‌های طولانی کار، ریسک آسیب‌های جسمی و روانی را چند برابر می‌کند. بسیاری از آتش‌نشان‌ها، حتی پس از بازگشت به خانه، نمی‌توانند استرس و اضطراب روز را رها کنند و خانواده‌شان نیز ناخواسته تحت فشار هستند.

پرسش‌های بی‌پاسخ

دیگر جای تعارف نیست. مردم حق دارند بپرسند:

چرا انتهای بودجه مدیریت بحران به آتش‌نشانی نمی‌رسد؟

چرا هزاران خودرو فرسوده، عملیات نجات را به تأخیر می‌اندازد و جان مردم را تهدید می‌کند؟

چرا هیچ برنامه جدی برای سلامت روان آتش‌نشان‌ها وجود ندارد؟

چرا پیشگیری، نصب هیدرانت، نظارت بر ساخت‌وساز و آموزش عمومی نادیده گرفته می‌شود؟

این‌ها پرسش‌هایی هستند که با هر حادثه‌ای دوباره و دوباره روی میز قرار می‌گیرند و پاسخ روشنی برای آن‌ها وجود ندارد.

 آینده‌ای پرخطر

ماجرا فقط آتش‌سوزی نیست. زلزله تهران دیر یا زود رخ می‌دهد. در آن روز، هزاران ساختمان فرسوده فرو می‌ریزند و صدها هزار نفر زیر آوار می‌مانند. همان‌جا است که نبود یک بیل مکانیکی یا یک خودرو مدرن آتش‌نشانی، برابر با مرگ هزاران انسان خواهد بود.

آتش‌نشانان امروز با جانشان خلاهای مدیریتی و کمبود بودجه را پر می‌کنند. اما این قهرمانی تا چه زمانی می‌تواند ادامه داشته باشد؟ اگر امروز این بحران دیده نشود، فردا دیگر مجال گریه و دسته‌گل فرستادن هم نخواهد بود.

 

وبگردی

منبع خبر "رکنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.