به گزارش همشهریآنلاین، ۲جریان همزمان، به شکل روزافزون به شکلگیری یک شایعه منجر شده است. اگر در تهران ریکاردو ساپینتو با گرانقیمتترین استقلال تاریخ در حال درجا زدن است و نتایج ضعیفی کسب کرده، در امارات هم فرهاد مجیدی کمکم حوصله مدیران باشگاهش را سر برده. مجیدی از ابتدای فصل هدایت البطایح را بر عهده داشته و فعلا از ۵بازی صاحب یک برد و ۴باخت شده؛ نتایجی که این تیم را در ردههای پایینی جدول ردهبندی قرار داده و باعث شده زمزمه برکناری فرهاد به گوش برسد. طبیعتا جریان داشتن این دو روند در کنار هم، احتمال اخراج هر دو مربی و جایگزینشدن مجیدی با ساپینتو را تقویت میکند؛ حتی اگر این موضوع مخالفان و منتقدان زیادی هم داشته باشد. فراموش نکنیم مجیدی هم هرگز ابایی از اینکه در میانه راه جانشین سرمربیان استقلال شود نداشته و هر زمان موقعیت کاری مطلوبی نداشته، به آسانی خودش را به نیمکت آبیها رسانده؛ ازجمله وقتی جانشین استراماچونی، محمود فکری و وینفرد شفر شد. بنابراین هیچ بعید نیست چنین اتفاقی برای مرتبه چهارم رخ بدهد. هرچند حضور احتمالی مجیدی در استقلال سفید و سیاههای خاص خودش را دارد.
بخش روشن
به هر حال فرهاد مجیدی یکی از اسطورههای استقلال به شمار میرود و محبوبیت قابلتوجهی هم بین هواداران دارد. مهمتر اینکه آخرین قهرمانی لیگی آبیها هم با این مربی بوده و همین مسئله میتواند اعتمادها به او را افزایش بدهد. مجیدی با تیمی قهرمان شده که نفرات آن قابل مقایسه با استقلال پرستاره فعلی نبود؛ بنابراین حتما این بار شانس موفقیت او میتواند بیشتر باشد. از سوی دیگر بزرگترین مشکل تیم فعلی استقلال، ساختار دفاعی ضعیف و متزلزل آن است. نوع فوتبال مجیدی اما طوری است که احتمالا خواهد توانست در مدت کوتاه این مشکل را برطرف کند. تیم او در لیگ بیستویکم بدون شکست قهرمان لیگ برتر شد. اگر در استقلال فعلی استراتژیهای دفاعی مناسبتری بهکار گرفته شود، تیم در فاز هجومی بهقدری ستاره دارد که به آسانی کار را در بیاورد و استقلال به سمت موفقیت پیش برود. به همه اینها این نکته را اضافه کنید که اگر واقعا جدایی ساپینتو جدی باشد، یافتن گزینه مطلوب به جای او در این شرایط کار آسانی نخواهد بود.
بخش تاریک
در بحث فنی، مسئله زیبایی و طراوت فوتبالی که مردم دوست دارند از تیمشان ببینند مطرح است. آنچه مجیدی ارائه میدهد، در نهایت خوشایندترین محصول برای خیلی از مخاطبان نیست. استقلال مجیدی با وجود قهرمانی در بهار۱۴۰۱، قابهای ماندگار زیادی خلق نکرد و تنها شاید پیروزی دیرهنگام دربرابر پدیده ازجمله خاطرات شیرین و حماسی آن تیم بود. همین ساپینتو سال بعدش در استقلال فوتبال بهمراتب هجومیتری ارائه داد. بنابراین شاید بازگشت فرهاد، بیشتر آنهایی را خوشحال کند که به هر قیمتی خواهان کسب نتیجه هستند. در بحث غیرفنی هم بالاخره یک بار، یک جا باید تکلیف فرهاد با استقلال روشن شود. او چه در زمان بازی و چه بعد از شروع مربیگری، همیشه از استقلال بهعنوان پاتوق پارهوقت استفاده کرده و هر زمان صلاح دانسته یا میلش کشیده، به آسانی از این تیم رفته؛ درست مثل همان قهرمانی کذایی که فرهاد بدون هیچ توضیحی، از روی استیج پایین رفت و مستقیم در امارات قراردادش را با الاتحاد کلبا بست! در تمام این سالها هر زمان مجیدی به استقلال نیاز داشته، تیم دربست در اختیارش بوده، اما خیلی از مواقعی که استقلال محتاج فرهاد بوده، او پای کار نیامده. مجموعه اینها شاید بعضی هواداران را نسبت به بازگشت این مربی، بددل و بدگمان کند.