به گزارش همشهری آنلاین، خسرو معتضد گفت: سعدی به مدرسه دمشق می رود و درس می خواند که زمانی هم دلخور می شود و به طرف لبنان می رود و گرفتار سربازهای مسیحی می شود.
فکر کنید یک مرد ۵۰ ساله را به کار گل آدم بگمارد خیلی واقعا... نوشته که یک تاجری مرا به ده دینار آزاد کرد و بعد دخترش را به من داد.
این دختر بدعنق بود و مدام می گفت تو همانی بودی که اسیر بودی و بابای من تو را به ۱۰ دینار خرید. به صد دینارم کابین. مهریه اش ۱۰۰ دینار بود، خیلی زیاد بود. گفت بالاخره آن پول را جور کردم دادم تا از دست این راحت بشوم یعنی دانشجو بودن سعدی را ما متوجه می شویم در مدرسه جامع دمشق بوده که قهر کرده و یک روز دعوا می شود و به طرف لبنان می رود.