مشکل آمریکا با ایران؛ غنی‌سازی یا دین و دانش ایرانی؟

خبرگزاری مهر جمعه 04 مهر 1404 - 19:37
برخی تحلیل‌های ساده‌انگارانه در داخل، صحبت از واگذاری غنی‌سازی اورانیوم و ذخایر ۶۰ درصدی ایران در ازای جلوگیری از فعال‌سازی مکانیسم ماشه می کنند، اما مشکل آمریکا با ایران فقط غنی سازی نیست.

خبرگزاری مهر، مهدی پناهی*: در حالی که بعد از ده سال پر فراز و نشیب به غروب برجام نزدیک می‌شدیم، رژیم صهیونیستی با همدستان آمریکایی و اروپایی خود به ایران اسلامی حمله نظامی و پاسخی بیچاره کننده دریافت کرد اما این باند تبهکار در توطئه‌ای دیگر با استفاده از مکانیسم ماشه به دنبال رسیدن به اهداف خود هستند.

هرچند هدف اصلی آن‌ها براندازی و ویرانی ایران اسلامی است اما امروز با هدف فرعی نابودی دانش و صنعت غنی‌سازی در حال فشار حداکثری به ایران هستند.

برخی خوش خیالانه در داخل نیز با پروپاگاندای رژیم و آمریکا و اروپا همراهی می‌کنند و می‌پرسند غنی سازی اورانیوم چه فایده‌ای برای ایران دارد؟

یا ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده ۶۰ درصد را واگذار کنیم تا اروپا مکانیسم‌ماشه را فعال نکند و تحریم‌های سازمان ملل برنگردد.

پاسخ به این تحلیل ساده‌انگارانه ابعاد مختلفی دارد؛ اولین نکته اینکه غرب و غربگرایان روزی مدعی بودند که حق غنی سازی ایران را حفظ کردند و امروز کار را به جایی رسیدند که می‌گویند اصلاً غنی سازی به چه درد ایران می‌خورد!

نکته دوم اینکه غربگرایان داخلی به این سوال پاسخ بدهند اگر مشکل غرب با ایران غنی‌سازی اورانیوم است چرا در جنگ جهانی اول و دوم که ایران نه هسته‌ای داشت و نه طرفدار کسی توسط اشغالگران غربی اشغال شد؟ و میلیون‌ها ایرانی در هولوکاستی واقعی به واسطه قحطی و بیماری قتل عام شدند.

غربگرایان بی توجه به این واقعیت تاریخی دشمنی غرب با ایران می‌گویند همواره جمهوری اسلامی مقصر بوده است و الان هم هزینه هسته‌ای بیشتر از فایده اش است! برای غربگرایان چیزی به اسم استقلال معنا دارد؟

آن‌ها از خود نمی‌پرسند که چرا امریکا باید چند میلیارد دلار خرج کند، موشک مخصوص فردو بسازد، بمب افکن بیاورد و هزینه‌ای میلیاردی برای جنگ کند تا به حساب خودش صنعت هسته‌ای ایران را نابود کند؟

اگر همین هزینه یا کمترش را با رفع تحریم‌ها به خود ایران می‌داد آیا ایران از غنی‌سازی و هسته‌ای کوتاه نمی‌آمد؟ اتفاقاً ایران تجربه کوتاه آمدن و تعامل را داشت از توافق با برزیل و ترکیه تا همین برجام اما نتیجه بازهم جنگ نظامی بود!

آیا آمریکا و اروپا عقل هزینه فایده‌ای ندارند تا پول جنگ افروزی را صرف همراه کردن مردم ایران کنند؟ پاسخ در این است که غرب همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند با دین و دانش ایرانی دشمن است. دشمنی آن‌ها با هر ملت مستقل و آزاده‌ای است که در چارچوب نظم استعمارگرایانه غرب قرار نگیرند.

حتی از این منظر هم صحبت نکنیم مثال ژاپن جلوی چشم ماست؛ چرا آمریکا در جنگ جهانی دوم با اینکه می‌دانست ژاپن تسلیم می‌شود باز هم بمب هسته‌ای زد؟ یا بعد از اولین بمب، دومین بمب هسته‌ای را هم زد؟ پاسخ مشخص است؛ آمریکا به عنوان شیطان بزرگ فقط خواهان نابودی و تسلیم ملت‌های دیگر است. یک روز به بهانه حقوق بشر یک روز به بهانه هسته‌ای یک روز هم موشک و کشورهای مقاومت.

نکته مهم دیگر در این حوزه مسئله دستاوردهای هسته‌ای برای کشور است؛ در حالی که همه دنیا در حال استفاده از دانش و انرژی هسته‌ای هستند غرب برای ایران مانع تراشی کرده است؛ البته که این موانع نتوانسته ایران را به طور کامل از مزایای هسته‌ای و غنی‌سازی محروم کند و میلیون‌ها ایرانی در حال استفاده از مزایای دانش هسته‌ای هستند و علیرغم شهادت دانشمندان هسته‌ای، دانشمندان و نیروهای بهتری تربیت شده‌اند.

حال اگر غربگرایان بگویند هسته‌ای دستاوردی برای ایران نداشته است؛ خنده تلخ فقط پاسخ آن است.

البته ایران تجربه مشابهی برای نفت هم داشته است؛ زمانی غرب و غربگرایان می‌گفتند نفت برای چه می‌خواهید؟ هزینه نفت از فایده اش بیشتر است!

اما در انتها برای اینکه پاسخ عینی‌تر درباره مزایا و دستاوردهای دانش‌هسته‌ای داده شود، از تعابیر دانشمندان این حوزه استفاده می‌کنم. به گفته متخصصین، صنعت هسته‌ای یک صنعت مادر هست که منجر به رشد سایر علوم هم می‌شود.

به طور نمونه، رشد علوم راهبردی و بین‌رشته‌ای غنی‌سازی اورانیوم مستلزم تلفیق علوم و مهندسی‌های پیشرفته است که در توسعه فناوری هسته‌ای نقش حیاتی دارند مثل:

فیزیک هسته‌ای: پایه علمی درک اصول جداسازی ایزوتوپی، رفتار هسته‌ها و ویژگی‌های اورانیوم ۲۳۵ و ۲۳۸، و تعیین روش‌های بهینه غنی‌سازی.

مهندسی مکانیک: طراحی و ساخت سانتریفیوژهای با دقت بالا و مقاومت مکانیکی لازم برای عملکرد پایدار.

علم مواد و متالورژی: تولید مواد و آلیاژهای مقاوم در برابر شرایط محیطی و پرتابش‌های هسته‌ای.

مهندسی برق و کنترل: توسعه سیستم‌های کنترل دقیق، حسگرهای هوشمند و اتوماسیون فرآیند غنی‌سازی.

فناوری خلأ و نانو: فراهم آوردن محیط خلأ و کنترل در مقیاس نانو برای افزایش دقت و بازده فرآیند.

ارزش این رشد در ایجاد اکوسیستم علمی و فناورانه‌ای است که موجب پیشرفت همزمان در حوزه‌های مختلف تخصصی شده و امکان توسعه فناوری‌های نوین و صنعتی‌سازی آنها را فراهم می‌سازد. این همکاری بین‌رشته‌ای باعث ارتقای دانش بنیادی و مهارت‌های عملی کشور در حوزه‌های کلیدی شده و سرریز فناوری‌ها به صنایع پیشرفته دیگر را تسهیل می‌کند.

علاوه بر این دانش هسته‌ای منجر به ارتقای علوم پایه می‌شود. فناوری غنی‌سازی، نیازمند درک عمیق از مفاهیم پایه‌ای در فیزیک هسته‌ای، ریاضیات پیشرفته، مکانیک سیالات، و ترمودینامیک است. این فرآیند باعث ارتقای سطح آموزش و پژوهش در دانشگاه‌ها و مراکز علمی کشور شده و به توسعه دانش بومی در حوزه‌های بنیادین کمک می‌کند.

همچنین دانش هسته‌ای باعث سرریز فناوری‌های پیشرفته به سایر حوزه‌ها می‌شود. فناوری دوربالای مرتبط با غنی‌سازی اورانیوم، از جمله سیستم‌های خلأ پیشرفته، مواد نوین، سامانه‌های کنترلی و حسگرهای دقیق، قابلیت استفاده در صنایع هوافضا، الکترونیک دقیق، پزشکی، و نانوفناوری را دارد. این سرریز فناوری، کشور را در مسیر توسعه صنعتی و فناورانه چندمنظوره قرار می‌دهد.

تضمین تأمین سوخت راکتورهای تحقیقاتی و اهمیت حیاتی تولید رادیوداروها و قابلیت تولید سوخت راکتورهای قدرت از دیگر مزایای دانش هسته‌ای است. توان بومی غنی‌سازی اورانیوم، به‌عنوان رکن اساسی در تضمین تأمین پایدار سوخت برای راکتورهای تحقیقاتی کشور، اهمیت راهبردی بالایی دارد. این راکتورها نقشی کلیدی در تولید رادیوداروهای حیاتی ایفا می‌کنند که بیش از یک میلیون بیمار ایرانی سالانه به آن‌ها وابسته‌اند؛ رادیوداروهایی که در درمان بیماری‌هایی چون سرطان، بیماری‌های قلبی و اختلالات عصبی کاربردهای حیاتی دارند.

اما مخالفت غرب با دانش ایرانی در حوزه هسته‌ای مثل این است که بگوییم علم هوافضا یا مکانیک سیالات خوب است ولی حق نداری ماهواره و ماهواره بر بسازی! اگر ماهواره نسازی چگونه علوم کسب شده تبدیل به دستاورد شود؟

البته این مزایا و دستاوردها فارغ از مباحث سیاسی و استقلال و هویت و بازدارندگی امنیتی است.

به عنوان نکته پایانی این یادداشت هم به مسئله درصد غنی سازی و ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد غنی می‌پردازم.

اگر دامنه غنای اورانیوم را به دو محدوده زیر ۲۰ درصد و بالای ۲۰ درصد تقسیم کنیم.

دامنه زیر ۲۰ درصد، باز به دو محدوده Low-Enriched Uranium)LEU) اورانیوم کم غنی شده معمولاً بین ۳ تا ۵ درصد و HALEU (High-Assay Low-Enriched Uranium )اورانیوم با درصد غنی‌سازی بالاتر از حد معمول LEU استاندارد که به عبارت دیگر هنوز کم غنی شده است ولی غنای آن بیشتر از LEU است که معمولاً بین ۵ تا ۲۰ درصد هست.

کاربردهای LEU: سوخت نیروگاه‌های برق هسته‌ای (PWR, BWR) مثل نیروگاه بوشهر

کاربرد HALEU: سوخت راکتورهای تحقیقاتی و آموزشی مثل راکتور تحقیقاتی تهران، سوخت راکتورهای مدولار کوچک (SMRها)، تولید رادیو ایزوتوپ‌های صنعتی و پزشکی و پژوهش‌های تحقیقاتی با شار نوترونی کم و انالیز مواد.

در کاربرد غنی سازی بالای ۲۰ درصد هم باید گفت اولاً ۶۰ درصد یا غیر آن مهم نیست؛ مهم غنی سازی بالای ۲۰ درصد است.

نکته‌ای که در سطوح غنی سازی بالای ۲۰ درصد مطرح هست این است که هر سطحی می‌تواند دستاوردهایی داشته باشد چون بالای ۲۰ درصد است. به عنوان مثال فلز طلا که الان ۱۸ عیار و ۲۴ عیار داریم که در یک گرم فلز طلا ۱۸ درصدش طلا و بقیه ناخالصی هست و هرچقدر خلوص بالاتر برورد کاربردی تر و با ارزش تر است.

از آنجایی یکی از کاربردهای مهندسی هسته‌ای پرتودهی در حوزه‌های صنعتی و کشاورزی هست که از دو طریق امکان انجام این فرایند انجام میشه یکی از طریق چشمه رادیوایزوتوپ و دیگری از طریق شتابدهنده ها. چون معمولاً چشمه‌های مورد استفاده در این صنعت کبالت و سزیم با اکتیوته بالا مورد نیاز هست که باید از طریق راکتورهای با غنی بالای ۲۰ درصد تولید شود علت آن هم شار نوترونی بالا جهت تولید آن مورد نیاز است.

از طرفی سوخت مصرف شده آن به اصطلاح اشتباه رایج پسماند، اورانیوم تهی شده کاربردهای بسیار زیادی در مصارف به دلیل چگالی بالا در مصارف کشتی سازی، هواپیما سازی و موشک‌ها و کاربردهای تحقیقاتی بسیار کاربرد دارد.

یکی دیگر از کاربردهای غنی سازی بالای ۲۰ درصد ایجاد سوخت راکتورها پرانرژی با مقیاس کوچک است به عنوان مثال تأمین انرژی یک زیردریایی است.

از طرفی با توجه به کمبود انرژی در کشور خودمان و جهان باید افق‌های پیش روی ما در حوزه‌های تحقیقاتی ساخت نیروگاه‌های کوچک مقیاس باشد تا با کمترین هزینه بیشترین بازدهی رو داشته باشد.

برای اینکه مطلب قابل درک باشد اگر راکتور شارنوترونی بالا از لحاظ ابعادی مثل یک کارتون ۵۰ در ۵۰ در ۵۰ سانتی‌متر فرض شود، توان حرارتی حدوداً بالای ۵۰ مگاوات برای ما ایجاد خواهد کرد.

* کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.