همشهری آنلاین - سیدسروش طباطبایی پور: بد نیست بدانید این کلمه در تهران قدیم، مفهوم دیگری هم داشت؛ در مناسبات حکومتی و اداره تهران، پاتوقها، نام مکانهایی بود که برای اداره و برقراری نظم درنظر گرفته میشد؛ یعنی هر محله توسط کدخدای آن محل، به چند بخش تقسیم میشد و هر پاتوق، به گروهی واگذار میشد تا نظم را در آنجا برپا کنند.
بیش تر بخوانید:
سوختن و ساختن مغولان
اما تهران، چند پاتوق حکومتی داشت و پاتوقها، کجای تهران بودند؟ در اینجا سری به پاتوقهای حکومتی تهران میزنیم.
- مفهوم پاتوق در تهران قدیم
در دوره صفوی، مناسبات حکومتی، بسیار بهقاعده و با حساب بود، اما در دوره زندیه، ایران بیشتر بهصورت ایلاتی اداره میشد. تهران پس از تصرف آقامحمدخان، پایتخت شد و کمی سامان گرفت. در این دوره، هر شهر حاکمی داشت که اداره شهر را بهعهده میگرفت. حاکمان معمولا از بین شاهزادگان قجری انتخاب میشدند؛ اما بیشتر امور شهر، بهدست معاون حاکم انجام میشد که به او، وزیر میگفتند. در اصطلاح امروزی، وزیران همان کلانترهای امروزی بودند که امور حکومتی و نظم شهر را بهعهده داشتند. هر وزیر هم شهر را به چند بخش تقسیم میکرد و نام هر بخش را یک پاتوق میگذاشتند.
- سلسلهمراتب اداری نظام
تشکیلات حکومتی در دوره قاجار متزلزل بود، اما هر چه به اواخر دوره ناصری نزدیکتر میشویم، نظم بیشتری بهخود گرفت. سلسلهمراتب امور اداری از قرار زیر بود:
۱. «حاکم شهر» که بالاترین مرتبه اداری شهر بود و معمولا از میان شاهزادگان انتخاب میشد.
۲. «وزیر تهران» که همان معاون حاکم بود و کار اجرایی شهر بر عهده داشت.
۳. «کدخدا»، همان رئیسکل پاتوقهای شهر بود.
۴. «داروغه» را کدخدا تعیین میکرد و رئیس پاتوقی در شهر بود.
- تهران چند پاتوق داشت؟
علاوه بر ارگ حکومتی، تهران دوره ناصری چهار محله داشت که ۴کدخدا آن را اداره میکرد؛ محله سنگلج، عودلاجان، بازار و چالمیدان که هر محله تعدادی پاتوق داشت که براساس سرشماری سال ۱۲۷۸شمسی، تعداد پاتوقهای تهران به ۳۴ میرسید.
بد نیست بدانید هر پاتوق تعدادی خانه، دکان، کاروانسرا، طویله، باغ، یخچال، مسجد و... داشت که داروغهها و نایبانش، آن را اداره میکردند؛ پاتوقهایی مثل پاتوق سرپولک، پاتوق درب حمام در محله چالمیدان و...
اما اداره برخی پاتوقها، از اهمیت بیشتری برخوردار بود. مثلا بیشتر سرقتها و ناامنیها در پاتوقهای بازار رخ میداد، به همینخاطر داروغهها و نایبان خبرهتری را در رأس پاتوقهای بازار میگذاشتند.
- مسئولیتهای جزء
هر داروغه، با هماهنگی با کدخدا، برخی سمتهای خُرد اما مهم را بین معتمدینش تقسیم میکرد. مثلا گزمه، شبگرد، میر شب، کشیکچی و... و. ازجمله این مسئولیتها بود که معمولا این شغلهای دولتی، خیلی هم خواهان داشت. بهطور مثال، میر شب، مسئولیت امنیت شب را بر عهده داشت و اگر میتوانست دزدی را دستگیر کند، ۱۰درصد مال کشفشده، بهخودش میرسید. کشیکچیها هم بعد از نواختن طبل شب، در محلهها را میبستند و تا صبح اجازه ورود و خروج کسی را نمیدادند، مگر به شرطهها و شروطهها!
- زندانها
زندان، همان انبار بود که در اختیار شاه و البته حاکم شهر بود که در ارگ سلطنتی قرار داشت. این زندان، سیاهچالههایی وحشتناک داشت که دزدان تلاش میکردند کاری نکنند تا گذرشان به آنجا بیفتد. البته کدخدایان در مراحل اولیه، از اسطبل منزل خود یا داروغه، برای حبسکردن دزدان معمولی استفاده میکردند. البته گاهی هم کار به آنجا نمیرسید و مجرم را در همان پاتوق، فلک میکردند.
زندان ارگ، معمولا منتظر زندانیان سیاسی و قاتلان بود که آنها را با غل و زنجیر میبستند و در سیاهچالههای مخوف نگهداری میکردند. البته بعد از زندان ارگ سلطنتی در دوره قاجار، این زندان قصر در دوره پهلوی اول بود که در ۱۱ آذر ۱۳۰۸ با ۱۹۲ اتاق و ظرفیت ۸۰۰ نفر زندانی افتتاح شد و زندان قصر مهمترین و نخستین زندان رسمی شهر تهران است.
- پاتوق اصناف
در تهران دوره ناصری، اصناف هم برای خودشان پاتوق داشتند. در این دوره اغلب اصناف در قهوهخانهها دور هم جمع میشدند و با هم جلسه میگذاشتند. درواقع پاتوقها در این دوره، حکم رسانه هم داشت و افراد در جریان اخبار همصنفیهای خود هم قرار میگرفتند. حتی در پاتوقها دستمزدهای یک صنف با هم هماهنگ میشد و باتجربهها برخی اطلاعات فنی را در اختیار بیتجربهها میگذاشتند.