فرمان جدید ضد ایرانی ترامپ

افکار نیوز چهارشنبه 02 مهر 1404 - 14:52
فرمان جدید ترامپ و محدودیت‌های مهاجرتی از سوی ایالات متحده در حالی اجرا می‌شود که دولت ایران همزمان سیاست‌هایی برای تسهیل بازگشت نخبگان و جلوگیری از مهاجرت آنان در پیش گرفته است.

۲۱ سپتامبر فرمان جدید دونالد ترامپ در خصوص ویزای H-۱ B اجرا خواهد شد؛ فرمانی که مربوط به نیرو‌های کار خارجی در آمریکاست.

با فرمان تازه دونالد ترامپ برای ویزای H ۱-B، هزینه ورود نیرو‌های متخصص خارجی به آمریکا به ۱۰۰ هزار دلار رسیده است؛ این تصمیم ممکن است مسیر مهاجرت نخبگان را دگرگون کند. این تغییر در حالی رخ می‌دهد که ایران همزمان با فرار مغزها، به دنبال سیاست‌هایی برای بازگرداندن نخبگان است. پرسش اصلی اینجاست: آیا این دو روند می‌توانند آینده مهاجرت و بازگشت نخبگان ایرانی را تغییر دهند؟

آمریکا دیگر مقصدی جذاب نیست؟

فرمان اجرایی جدید ترامپ موجی از واکنش‌ها در داخل آمریکا و میان متقاضیان خارجی به‌راه انداخته است. او با امضای این قانون، هزینه‌ای ۱۰۰ هزار دلاری برای متقاضیان ویزای کاری H ۱-B وضع کرد؛ اقدامی که هم مخالفان و هم مدافعانی دارد.

برخی همچون ایلان ماسک تأکید دارند که این ویزا برای جذب بهترین استعداد‌های جهان ضروری است و حذف یا محدودسازی آن به زیان اقتصاد دانش‌بنیان آمریکاست. در مقابل، مخالفان این طرح معتقدند حضور گسترده نیرو‌های خارجی موجب تضعیف نیروی کار داخلی و کاهش دستمزد‌ها شده است.

این فرمان در تضاد با وعده‌های انتخاباتی ترامپ هم هست؛ او پیش‌تر وعده داده بود روند جذب استعداد‌ها را تسهیل کند و حتی اعطای گرین‌کارت به فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های آمریکا را مطرح کرده بود. حالا اما، هزینه ۱۰۰ هزار دلاری نه تنها مهاجرت متخصصان از کشور‌هایی مثل هند و چین را با مانع روبه‌رو می‌کند، بلکه باعث سردرگمی شرکت‌های کوچک و استارتاپ‌ها نیز شده است.

با وجود صدور فرمان تازه، روایت‌های میدانی نشان می‌دهد مسیر مهاجرت بسته نشده، بلکه تنها شکل و ابعاد جدیدی به خود گرفته است. یک فارغ‌التحصیل ایرانی رشته مهندسی برق که پذیرش کاری از یک استارتاپ آمریکایی دریافت کرده، در گفت‌و‌گو توضیح می‌دهد: «کارفرما همچنان به جذب من علاقه‌مند است. آنها خوب می‌دانند چه کسی را باید نگه دارند و چه کسی را به خانه بفرستند. برای شرکتی که از حضور افرادی مثل من چند برابر آورده مالی دارد، ۱۰۰ هزار دلار اهمیتی ندارد.»

بیشتر بخوانید:دو چهره غرب در قبال فلسطین؛ مواضع کاملا متضاد مکرون و ترامپ در سخنرانی سازمان ملل

در واقع، اگرچه این فرمان محدودیت‌هایی ایجاد کرده، اما جذابیت آمریکا برای نخبگان همچنان پابرجاست. پیش از این هم ایالات متحده به‌عنوان یکی از مهاجرپذیرترین کشور‌ها شناخته می‌شد و در مقابل، ایران در فهرست کشور‌هایی قرار دارد که با پدیده مهاجرفرستی مواجه‌اند.

رسول صادقی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، سال گذشته در گفت‌وگویی تأکید کرده بود: «بر اساس تحقیقات گالوپ، حتی در کشور‌های توسعه‌یافته میل به مهاجرت وجود دارد و آمریکا همچنان مقصد اصلی است. این میل در کشور‌های در حال توسعه و میان جوانان بسیار بیشتر است و ایران جزو کشور‌هایی با نرخ بالای مهاجرفرستی محسوب می‌شود.»

یک شرکت مهاجرتی نیز در این خصوص گفت: «این سیاست در کوتاه‌مدت جلوی موج مهاجرت را نمی‌گیرد، اما باعث می‌شود مهاجران تنها به سمت شرکت‌های بزرگ مثل گوگل و آمازون بروند. در نتیجه رقابت بیشتر می‌شود و مهاجرت به جای توقف، طبقاتی خواهد شد.»

در مقابل این رویکردها، فرید، فارغ‌التحصیل علوم کامپیوتر که به تازگی برای کار در یک شرکت آمریکایی اقدام کرده، گفت: «اگر در ایران چشم‌انداز روشنی باشد ترجیح می‌دهم بمانم؛ مهاجرت برای من به معنای از صفر شروع کردن است. حداقل در دریافت فرهنگ کشور مقصد در نقطه آغازین هستم و این مساله را دشوار می‌کند. اما برای بسیاری از کامپیوتری‌ها، شرکتی مثل مایکروسافت، شرکت فرصت‌ها و رویاهاست و فرمان جدید ترامپ برای شرکت‌هایی مثل مایکروسافت یا گوگل مشکل‌تراشی نمی‌کند.»

تلاش‌های ایران برای بازگرداندن نخبگان

فرمان جدید ترامپ و محدودیت‌های مهاجرتی از سوی ایالات متحده در حالی اجرا می‌شود که دولت ایران همزمان سیاست‌هایی برای تسهیل بازگشت نخبگان و جلوگیری از مهاجرت آنان در پیش گرفته است. حسین افشین، معاون رئیس‌جمهور، چندی پیش گفت: «تمرکز ما افزایش نرخ بازگشت است. درحالی‌که میانگین جهانی حدود هفت درصد است، این نرخ در ایران تنها یک درصد است. هدف ما رساندن آن به حداقل ۱۰ درصد برای بهره‌برداری مؤثر از ظرفیت علمی کشور است.» با این حال، کارشناسان معتقدند اجرای این برنامه‌ها با موانع جدی روبه‌روست.

مهم‌ترین انتقاد‌ها به ضعف زیرساخت‌های پژوهشی و کمبود امکانات آزمایشگاهی بازمی‌گردد؛ موضوعی که باعث شده بسیاری از پژوهشگران حتی پس از بازگشت، امکان ادامه تحقیقات خود را نداشته باشند. شاهین آخوندزاده، معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، در این باره گفته است: «هر چقدر چراغ پژوهش روشن‌تر باشد، از میزان مهاجرت جلوگیری خواهد کرد.

بخش زیادی از دانشجویان رتبه‌های برتر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی که با من کار تحقیقاتی انجام می‌دهند، معتقد هستند اگر شرایط پژوهش کشور شاداب و مهیا بود، مهاجرت نمی‌کردند.» به گفته برخی اساتید، فضای پژوهشی کشور بیش از آنکه خلاقیت و نوآوری را تقویت کند، به بازتولید مطالب قبلی محدود شده و تنها افراد را برای رسیدن به هیات علمی آماده می‌کند.

با این وجود چندی پیش داوود مختاریانی به عنوان فردی که سال‌ها خارج از ایران زندگی کرده است در روزنامه اطلاعات نوشت: «تعداد زیادی از این نخبگان در بهترین شرایط می‌توانند به عنوان یک کارمند ساده در شرکت‌ها استخدام شوند و اگر بااستعداد و خوش‌شانس باشند، رئیس یا مدیر قسمتی از شرکت خواهند شد. همان‌طور که گفتم قوانین و شرایط چنان ماهرانه در کنار هم چیده شده‌اند که بدون آن که محسوس باشد، یک مهاجر نتواند مانند یک فرانسوی یا اروپایی رشد کند.»

معیشت؛ دغدغه همیشگی بازگشتی‌ها

مسئله معیشت همچنان در صدر دغدغه‌های نخبگان قرار دارد. متین، فوق دکترای علوم آزمایشگاهی که چهار سال پیش از آمریکا به ایران بازگشته بود، تلاش کرد در یکی از استان‌ها آزمایشگاهی تخصصی راه‌اندازی کند. او توضیح داد: «سعی کردم بهترین دستگاه‌ها و متخصص‌ترین افراد را به کار بگیرم. به عنوان مثال برای بخش خون‌گیری از ربات‌های پیشرفته استفاده کردم. اما نتیجه ورشکستی بود. حالا از جایی که بودم به کرج نقل مکان می‌کنم. اما اگر شرایط اقتصادی به همین شکل پیش برود، به همراه تیمم به آمریکا بازمی‌گردیم.»

یکی از هم‌تیمی‌های او هم با اشاره به مشکلات معیشتی گفت: «با ماهی ۱۵ میلیون تومان چطور زندگی کنیم؟ دکتر هم می‌داند زندگی با چنین حقوقی دشوار است و مدام خود را سرزنش می‌کند. او به عنوان کارآفرین می‌تواند تمامی ما را به آمریکا ببرد، اما حتی اگر این فرمان سد راه ما شود، کشور‌های دیگری هستند که ما را می‌پذیرند.» در همین زمینه وزیر بهداشت نیز پیش‌تر تأکید کرده بود بخش مهمی از دلایل مهاجرت نخبگان به شرایط اقتصادی کشور برمی‌گردد و این مهاجرت نوعی «سرمایه‌سوزی» است که به معنای از دست رفتن ژنتیک برتر کشور خواهد بود.

مهاجرت فراتر از علوم پایه و فنی

چالش مهاجرت نخبگان صرفاً به علوم پزشکی و مهندسی محدود نمی‌شود. فرهاد، دانشجوی ارشد ادبیات نمایشی، با اشاره به نبود چشم‌انداز روشن برای آینده گفت: «اولا در ایران برای مقطع دکتری شاخه تخصصی ادبیات نمایشی وجود ندارد، ثانیا اگر بخواهم دکتری بخوانم انگار دارم فرصت‌های شغلی و جوانیم را می‌سوزانم. چطور هم پژوهشگر خوبی برای نوشتن رساله باشم هم کار کنم؟ حداقل اگر شغلی مرتبط با رشته تحصیلیم پیدا می‌شد خوب بود! اصلا نمی‌دانم چرا چنین رشته‌ای سالیانه صد‌ها ورودی می‌گیرد و هیچ بازار کاری برای آن وجود ندارد! اگر توانستید برای یک نمایشنامه‌خوانی ساده جواز بگیرید به شما تبریک می‌گویم! هزاران مانع وجود دارد؛ بنابراین باید رفت! امیدوارم روزی بتوانم بازگردم و سرنوشتم شبیه به بهرام بیضایی‌ها نباشد.»

منبع خبر "افکار نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.