به گزارش اقتصادنیوز، مسعود پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران در حالی راهی نیویورک شده است که احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای ششگانه شورای امنیت سازمان ملل جدی تر شده است.
سوال آنجاست که در این واپسین لحظات کاری از تیم دیپلماسی برای جلوگیری از برگشت تحریمها ساخته است؟ اقتصادنیوز این سوال را با قاسم محبعلی، دیپلمات بازنشسته به میان گذاشته است.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
**********
* آقای محبعلی! ما در روزهای منتهی به ضربالاجل فعالسازی مکانیسم ماشه قرار داریم که با سفر رئیسجمهور به نیویورک مقارن شده است. فکر میکنید سفر رئیسجمهور میتواند اقدامی مثبت برای جلوگیری از فعال شدن ماشه باشد؟
بستگی دارد به اینکه ایشان چه، به قول معروف، مجوز و دستورالعملی داشته باشد و اینکه آیا ایران آمادگی دارد انعطافهای لازم را آنطور که اروپاییها خواستند انجام دهد یا خیر. یعنی آن سه شرطی که اروپاییها گذاشتند، آیا امکان پیشنهادی وجود دارد که به یک توافق مورد قبول دو طرف برسند یا نه؟
در این صورت ممکن است اروپاییها از تصمیم خود برگردند و فعلاً بهجای فعال کردن به اصطلاح اسنپبک، زمان قطعنامه ۲۲۳۱ را تمدید کنند. در غیر این صورت چنین چشماندازی نمیبینم.
*اروپاییها سه شرط داشتند؛ یکی مذاکره با آمریکا بود، دو شرط دیگر هم همکاری با آژانس و روشن کردن تکلیف ۶۰ درصد اورانیوم غنیشدهای که وزن آن به ۴۰۹ کیلو هم میرسد. روز گذشته سخنگوی دولت گفت این اورانیوم ۶۰ درصدی زیر زمین مدفون شده است. در مورد همکاری با آژانس هم آقای عراقچی توافق قاهره را با آژانس امضا کرده است. ارزیابی شما چیست؟
از نظر اروپاییها آژانس باید به ایران بیاید و بازرسیهای خود را مستقیماً از سر بگیرد. از نظر آنها، این آژانس است که باید گزارش کند که آیا این اورانیوم به قول معروف در زیر زمین سایتهای مورد حمله واقع شده و آیا تحت کنترل است یا نه؟ همچنین باید مشخص کند حجم آن چقدر است، اندازهگیری شود، چه مقدار از آن باقی مانده، و آیا ممکن است آسیب دیده باشد یا خیر. همه اینها منوط به گزارش آژانس است.
طبیعی است که ما نظر خود را اعلام کنیم و طرف مقابل هم نظر خودش را اعلام میکند. اما آژانس طبق انپیتی و توافقی که هم در برجام و هم در قطعنامه شورای امنیت وجود دارد، ماموریت کارشناسی و اعلام نظر را بر عهده داشته باشد .
* در سفر رئیسجمهور چه ظرفیتهای دیپلماتیکی وجود دارد؟ مثلاً ایشان چه در مذاکره با کشورهای اروپایی و چه در صورتی که دیداری در سطوح پایینتر بین ایران و آمریکا صورت بگیرد، میتواند این ظرفیت را فراهم کند؟
یکی از ابتکارات این است که دیداری بین ایران و اروپاییها یا با آمریکاییها صورت بگیرد. مساله دیگر این این است که دستور عمل چه خواهد بود؛ یعنی چه مجوزی وجود داشته باشد. ملاقات بهتنهایی مهم نیست، بلکه محتوایی که ایران قرار است مطرح کند و طرف مقابل بیان کند اهمیت دارد؛ اینکه آیا نقطه توافقی وجود دارد یا خیر، و آیا به توافق میرسند یا نه.
البته این سوءتفاهم وجود دارد که شاید زمان آن گذشته باشد، یعنی نباید خیلی خوشبین باشیم که حتی اگر پیشنهادات ایران هم بسیار مثبت باشد، نتیجهای قطعی حاصل شود؛ مگر اینکه به گونهای باشد که اساساً، به قول معروف، دیگر قابل بحث نباشد.
یعنی ایران به طور کامل پیشنهادها اروپا و آمریکا را بپذیرد که طبیعتا چنین انتظاری نمی رود. در غیر این صورت ممکن است که این زمان برای رسیدن به یک توافق کافی نباشد.
*در نشست جمعهشب شورای امنیت، رأی چین و روسیه با بقیه اعضا، یعنی آن ۹ نفر، متفاوت بود. این دو کشور بعد از فعال شدن مکانیزم ماشه چه نقشی میتوانند ایفا کنند؟ آیا اصلاً فکر میکنید با ایران همراهی میکنند یا به تحریمها تن میدهند؟
فکر میکنم در یکی از قطعنامهها کمیته ای زیر نظر شورای امنیت تعریف شده که وظیفهاش بررسی این است که کشورها چگونه قطعنامهها را رعایت کردهاند. در این کمیته همه اعضای شورای امنیت حضور دارند و تصمیمگیری باید با اجماع انجام شود.
آنجا روسها و چینیها میتوانند مؤثر باشند و به قول معروف روند را دچار مشکل کنند. اما این اثرگذاری محدود است؛ چون این کشورها فقط میتوانند در همان کمیته، در صورت بروز اختلاف، جلوی نتیجهگیری کار را بگیرند. مشابه همین اتفاق در مورد سوریه هم در جلسات مثلاً ژنو رخ داد که روسها اجازه ندادند آن روند به نتیجه برسد.
*شما چه ارزیابی از مسئله دارید؟ فکر میکنید ایران اراده لازم برای حل موضوع را دارد؛ یعنی توافقی صورت بگیرد یا مذاکرهای انجام شود، یا اینکه کلاً پرونده را بسته میبینید؟
به برداشت و محاسبات مسئولان کشور بستگی دارد؛ اینکه اولویت را به چه چیزی بدهند: امنیت ملی، منافع ملی، حلوفصل مسائل اقتصادی و توسعه ملی، یا پیشبرد برنامه هستهای ایران و ادامه غنیسازی. اگر اولویت با اولی باشد، طبیعتاً در غنیسازی و برنامه هستهای انعطاف نشان میدهند.
*یعنی یک راه مرضی الطرفینی ممکن است که این وسط وجود نداشته باشد برای ایران؟
چرا وجود دارد.
*مثل برجام؟
نه به آن شکل دیگر وجود ندارد. زمان برجام یک زمان دیگری بود الان یک زمان دیگری. چون جنگ اتفاق افتاده، به هر حال شرایط بعد از جنگ متفاوت است با شرایطی که هنوز به قول معروف جنگ اتفاق نیفتاده بود.
*دریافت شما چیست؟ فکر میکنید ایران تا الان کدام یک از این اولویتها را بهعنوان پیام ارسال کرده است؟
تاکنون برنامه هستهای برای ایران اهمیت بیشتری داشته است.