مرضیه دارابی - ملیپوش سابق تیم ملی فرنگی میگوید سعید اسماعیلی انسان نیست، انگار روی تشک ربات است که برایش برنامهنویسی شده و مو به مو اجرایش میکند؛ همه جای کشتی، کشتی میگیرد.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، قهرمانی ۱۸۰ امتیازی تیم ملی فرنگی پایانی خوش بر روزهایِ خوب جهانی ۲۰۲۵ زاگرب برای کشتی ایران بود. امیر قاسمی منجزی، عضو سابق تیم ملی، یارِ همیشه وفادار اردوهای تیم ملی که هرگاه کشتی فرنگی به هر شکلی به او احتیاج داشته، به عنوان یک سرباز آمده و حتی باوجود عدم انتخابش برای اعزامها، تا روز آخر به عنوان حریف تمرینی به ملیپوش تیم کمک کرده است.
او که سال گذشته در لیگ برتر تیمداری کرد و در اولین سال مربیگری هم تیمش قهرمان شد، نکات جالبی در مورد ملی پوشان فرنگی و کارنامهشان در گفتوگو با تابناک مطرح کرد.
تابناک: با ۵۵ کیلوگرم فرنگی شروع کنیم، در روزهای پایانی اردو ملیپوش این وزن تغییر کرد و پویا احمدی که جایگزین پویا دادمرز شد، توانست روی سکوی جهانی برود.
به نظر من آقای رنگرز ریسک بزرگی کرد. پویا دادمرز امتحان خودش را پس داده بود و اگر خدای نکرده پیام احمدی بد نتیجه میگرفت به هرحال کادر زیر سؤال میرفت. هزار ماشاءالله به پیام، این بچه ۱۸ ساله که هنوز به بلوغ کاملش هم نرسیده و ببینید ۲۰ سالش بشود، چطور کشتی خواهد گرفت. او هنوز ۲ سال دیگر در تیم ملی جوانان دارد، حداقلش که فینالیست جهانی شد حداکثرش میشود واویلا (با خنده) پویا دادمرز یک سد بزرگ بود که پیام به جهانی رفت، حالا به نظر من این دو نفر با هم در رقابت خواهند بود و همین باعث میشود تا سالها خیالمان بابت ۵۵ کیلو راحت باشد. ما بعد از ژنرال حمید سوریان، همیشه در وزن اول متزلزل بودیم که پویا دادمرز دو مدال در این وزن گرفت و حالا دو تا کشتیگیر گردن کلفت از یک شهر (ایذه) داریم. یعنی رقابت آنها از دم در خانهشان شروع میشود. پیام و پویا از در خانهشان که بیرون بیایند همدیگر را میبینند، هر دو هم عنواندار جهانند. اینطوری زندگی آدم حرفهایتر هم میشود. من این را کاملاً به فال نیک میگیرم.
تابناک: گریههای پیام روی سکو همه را تحت تأثیر قرار داد. اینکه نایب قهرمان جهان شوی، اما موقع مدال گرفتن هم گریهات بند نیاید، چیز سادهای نیست. آن هم در این سن، یعنی چقدر این بچه در خودش احساس مسئولیت میکرده.
من فکر میکنم پیام میتوانست فینال را هم ببرد. شاید بعد از کشتی با الدانیز عزیزلی، غره شد. او نفر اول جهان را برده بود. عزیزلی همه اینها و این گرجستانی را راحت میبرد که پیام آنطور شکستش داد. بچه ۱۸ ساله واقعاً جای چنین اشتباهی را داشت، آن هم در اولین میدان بزرگ جهانی بزرگسالانش، شاید یک کم بار روانی اولین فینال جهانی این رده برای پیام سنگین بود و حریف و فینال را کمتر از آن چیزی که باید، گرفت. من قول میدهم در مسابقات بعدی بهتر از زاگرب کشتی بگیرد.
تابناک: در ۶۰ کیلو هم یک ایذهای دیگر به جهانی رفت، از قبل هم قابل پیشبینی بود که علی احمدیوفا برای ۶۰ کیلو کم بیاورد و شاید خیلی زود بود بلافاصله بعد از جوانان جهانش به وزن بالاتر برود.
احمدیوفا همیشه یکی از بهترین گزینههای وزن اول تیم ملی جوانان و امید بود که به ۶۰ کیلوگرم بزرگسالان آمد. از حق نگذریم ۶۰ کیلوهای ما همه در یک لِوِل بودند، پویا ناصرپور، امیررضا دهبزرگی که البته حالا به ۶۳ کیلو آمده، علی احمدیوفا هنوز مشکل وزنی دارد و وزنش پر نشده ولی روز به روز بهتر میشود. داوران هم کمی در مبارزه او با حریف ژاپنی اجحاف کردند. اگر دوباره به احمدیوفا در همین وزن میدان داده شود، یک جنگ تمام عیار در مسابقات داخلی خواهیم داشت، به هرحال ۶۰ کیلو یکی از اوزان خیلی سخت دنیاست. ما بعد از امید نوروزی در این وزن باثبات نبودیم، احمدیوفا این لیاقت را دارد که در این وزن ما را صاحب مدال جهانی کند.
تابناک: محمدمهدی کشتکار دو بار در چرخه ۲۰۲۵ ملیپوش شد، به همین دلیل یکی از کسانی بود که خیلی روی نتیجه گرفتنش حساب نمیشد، اما یکی از خوبهای تیم بود.
زمانی که من سرمربی تیم شهرداری مسجدسلیمان بودم، همیشه با ۶۳ کیلوی ما کشتی نزدیکی میگرفت. او در چند ماه کشتیاش خیلی متفاوت شد. بعد از آنکه در تورنمنت رنکدار مغولستان که نتوانست خوب نتیجه بگیرد برایش با میثم دلخانی کشتی گذاشتند. خود میثم یکی از بهترینها و کشتیگیران گردن کلفت ۶۳ کیلوست که در این وزن طلای جهانی گرفته، وقتی کشتکار میثم را در انتخابی برد، من گفتم صددرصد روی سکو هم میرود. تازه این اولین جهانیاش بود. از نظر من مدال برنز، حداقل حق کشتکار در زاگرب بود. حقش بود در فینال کشتی بگیرد.
تابناک: سعید اسماعیلی باز هم طلایی شد. بدون نقص و اشتباه.
سعید که دیگر جای هیچ حرفی ندارد. بچههای دزفول قبل از اینکه سعید کشتیهایش را شروع کند هم خیالشان بابت طلا راحت بود. جوان ۲۱ ساله، انگار ۵۰ سال است که در سطح بالا کشتی میگیرد، اینقدر که روی تشک پخته عمل میکند. همه جای کشتی، کشتی میگیرد. در خاک فن نمیخورد، در حالیکه خودش در خاک هم بارانداز، هم سالتو بارانداز، هم فیتو و هم کنده فرنگی میزند. او اصلاً انسان نیست، انگار ربات است که برایش برنامهنویسی کردند و همه را مو به مو روی تشک اجرا میکند. هزار ماشاءالله، فکر کنم او رکورد ژنرال ۷ ستاره ما را بزند. من حمید (سوریان) را خیلی دوست دارم، ولی فکر میکنم سعید اسماعیلی رکورد او را بزند، هرچند که سعید و یا هر کدام از بچههای ما اگر ۱۵ مدال هم بگیرند باز حمید یک چیز دیگر است، چون در کشتی فرنگی ما تابوشکن و خط شکن بوده است.
تابناک: کشتی پر از حرف و حدیث دانیال سهرابی با ابراهیم قانم و بعد هم مبارزه ردهبندی که دانیال با امتیاز عالی تمامش کرد.
دانیال که مالک قلبهاست، او فوقالعاده ظاهر شد. البته که از او همین انتظار هم میرفت، اما گیر این روباه مکار افتاد. البته که دنیا دار مکافات است و این ابراهیم قانم خیلی زود هم تاوان کارش را داد. در فینال با حریف آذربایجانی ضربه زد جلو بود، اما کشتی را باخت. او «ضد کشتی» مبارزه میکند در حالیکه دانیال فنی است و فقط کشتی میگیرد. کشتی دانیال تن به تن است، با توان بالایش حریف را از پا میاندازد. ابراهیم قانم کشتی را با حاشیه و ضربه زدن پیش برد، من دو سال پیش در قهرمان کشوری دو تا ابرو و گونهام پاره شد، آنجا با حریفان سرسختی مثل مهدی علیاری، فردین هدایتی و... کشتی داشتم، همه مبارزههایم سنگین بود. سرم را محکم بسته بودند که فیکس شود و خونریزی نکنم. آنقدر سرم را محکم بسته بودند که وسط کشتی حالم بد شد. حالت تهوع و سردرد داشتم. تا یک ماه به خاطر محکم بستن زخمها که خونریزی نکند و بتوانم کشتی بگیرم، سردرد داشتم. در طول کشتی هم همهش استرس داشتم یک وقت باز نشود و یا خونریزی دوباره نداشته باشم که دیسکالیفهام کنند. من حال دانیال را میفهمیدم، دیدم او را چطور برای کشتی ردهبندی بانداژ کردند، انگار سر خودم دوباره درد گرفت. آدم نمیخواهد ببازد که شرمنده خانواده و مربیانش شود، دانیال هم به دنبال اثبات حقانیتش بود، که بگوید نامبر وان این وزن منم، اما حقم را جلوی قانم خوردند، قانمِ بیمعرفت. او بازندههای قانم را در رپهشارژ با امتیاز عالی برد. با همان بانداژ محکمی که به سرش بود.
تابناک: من خودم به شخصه فکر میکردم علیرضا عبدولی هم مدال بگیرد، هرچند که چشمش دید زیادی نداشت و چند ماه هم بیشتر از جراحیهایش نگذشته بود.
خانواده عبدولی همه استخواندارند، همهشان ماشاءالله خوبند. علیرضا هم قبلا این را اثبات کرده بود. با آن حادثهای که برایش پیش آمد، به آسیایی رفت و آنجا هم خوب کشتی گرفت. ۷۷ کیلوی فرنگی مثل ۷۴ کیلوی آزاد خیلی سنگین و پرترافیک است. عموم مردم دنیا میان وزن هستند. یعنی از هر بچهای که به دنیا میآید ۵-۶ نفرشان بین ۷۰-۸۰ کیلو میشوند، این وزن نرمال مردان در سراسر جهان است؛ بنابراین رقابت در میان وزن واقعا سخت است. علیرضا خوب خودش را به مسابقات رساند، نسبت به ۷۷ کیلوی گذشته ما فقط یک پله پایینتر بود. برنز فرشاد علیزاده، علی گرایی، ما در این وزن طلا نداشتیم، این جوان ۲۱ ساله آمد و پنجم جهان شد، به نظر من علیرضا نوید یک ۷۷ کیلوی خوبی را داد که دلمان به او قرص شود. من قول میدهم، چون همه چیزش درجه یک است. یک مقدار باید روی اجرای خاکش کار کند، پیرمرد عبدولیها هم روی آدم سالتو بارانداز میزند، علیرضا که جای خود دارد. تازه هنوز هم آسیب چشمش اذیتش میکند و تازه هم جراحی دوم را پشت سر گذاشته بود. دکتر گفته بود حداقل ۳-۴ ماه بعد از آن کشتی نگیرد، اما او یک عبدولی است. عبدولیها با یک دست قطع شده هم کشتی میگیرند و فن میزنند. این عبدولیها محکومند به بردن و زیبا کشتی گرفتن. من که فکر میکنم علیرضا حتی بیشتر از سعید عبدولی هم مدال بگیرد و از او هم بهتر شود.
تابناک: غلامرضا فرخی حتی قبلتر از آنکه محمدعلی گراییِ قهرمان جهان را ببرد هم بوی مدال میداد.
او فراتر از انتظار ظاهر شد. کشتیهایش در لیگ یک را به خاطر دارم. بعد کشتی نزدیکی که در فینال لیگ برتر با علی گرایی گرفت. من که فکر نمیکردم اینقدر خوب باشد. آن وقت علی تازه از جهانی برگشته بود و خیلی روی فرم نبود، به گرایی گفتم خیلی باید حواست به فرخی باشد. بعد از انتخابی تیم ملی کار خودش را کرد و به دوبنده تیم ملی رسید. او یک پکیج کامل است، مثل حبیب اخلاقی، سعید عبدولی، قدرتی و به نوعی دوموتوره. فقط یک مقدار باید هیجانش را کنترل کند، تشنه ۸ بر صفر بردن است، باید انرژیاش را تقسیم کند. در آینده هم حتما برای المپیک به ۸۷ کیلو میآید و کشتی قشنگ و جذابی هم حتما با علیرضا مُهمدی میگیرد. محمدرضا مختاری هم در ۸۲ کیلو پای کار است، ضمن اینکه علی گرایی هم هست، من فکر میکنم رقابت در ۸۲ کیلو داخل خود ایران، بُکش بکشی شود.
تابناک: فینال ۸۷ کیلوگرم. دردناکترین صحنهها را علیرضا مُهمدی بعد از فینال رقم زد. جایی که بعد از شکست به الکساندر کوماروف به سروصورتش میکوبید.
یعنی یک جوری این کشتی برای من سنگین و تلخ بود. آخرین بار که به خاطر کشتی خیلی گریه کردم، به خاطر حبیب اخلاقی در المپیک بود، بعد هم همین کشتی علیرضا با کوماروف. ما بختیاریها وقتی با دردی عمیق که اوج آن، از دست دادن عزیز است و از آن بالاتر دردی نیست، مواجه میشویم به زبان خودمان مویه میکنیم، ای پدرم، ای پدرم، این نالهی یک مرد است، علیرضا آن شب همینطور بود. به خاطر صحنهای که از او بعد از فینال دیدم خیلی گریه کردم. تو همهی خوبها را قبل از فینال میبری، کسی که ۵ بر ۲ او را بردهای اینجا به او میبازی، خب این هضمش سخت است. علیرضا ۲۰ مدال جهانی هم بگیرد، باز میگوید چرا آن بیستویکمی را در زاگرب نگرفتم. دیوید لوسونچی کشتیگیر طراز اول ۸۷ کیلوست، علیرضا همه را برد، البته که همه خوبها سمت علیرضا بودند و کوماروف کشتیهای راحتتری گرفت. کوماروف هم روس است و چند سالی میشود آمده صربستان؛ به هرحال اتحادیه جهانی برای رئیسش (نناد لالوویچ که صربستانی است) باید خوشرقصی میکرد و طلاها هم تقسیم میشد! نمیشود همه طلاها را ایران بگیرد. متأسفانه به کمرگیری قشنگ علیرضا پوئن ندادند، این طلایی بود که به رئیس اتحادیه جهانی تقدیم شد!
تابناک: محمدهادی ساروی؛ فکر میکنم او هم خیلی شیک و تمیز طلایش را گرفت.
خیالمان بابت این وزن کاملاً راحت است، هادی در زاگرب ۶ مداله شد. هادی هر سال هم به دنیا نشان میدهد که هر آن یک فن برای رو کردن دارد و همچنان رو به پیشرفت است. هر روز باید آنالیزش کنند، جالب اینجاست که همچنان تشنه مدال است. هر کسی جای او باشد شاید شُل کند و سیراب شود. او قهرمان المپیک و جهان بود، اما مثل یک نوجوان بدون مدال روی تشک میرود. زندگی کاملاً حرفهای دارد. تمرین و تغذیه و زندگی سالم. حواسش به همه چیز هست. دست مریزاد دارد این پهلوان. خیلی آدم سختکوشی است. در ۹۷ کیلو که تلفیقی از قدرت بدنی و اجرای فن است، هادی فول پکیج است. خدا او را به کشتی ایران و خانوادهاش ببخشد. البته حتماً کادرفنی هم حواسشان هست که باید پشتوانهسازی کنیم. در این وزن باید کشتیگیرِ نزدیک به هادی داشته باشیم. بزرگترین معضل ما در ۹۷ کیلو فاصله همه رقبای داخلی با هادی است.
تابناک: امین میرزازاده هم رقیبی در قدوقواره خودش نداشت.
همشهری من، همخونم، امین، او درست مثل سعید اسماعیلی یک کشتیگیر درجه یک است، دفاع خاک، در سرپا، کار با دست، همه جای کشتی فوقالعاده است. برگ برنده او گارد صحیحش هست، به همین راحتی دست زیر کتفش نمیرود، حالا با یکی مثل لوپز که با همه تفاوت ژنتیک داشت و به واقع غیرعادی است و برنده ندارد، امین نتوانسته او را ببرد، اما در بین سایر سنگینوزنها امین برنده ندارد. البته من فکر میکنم آنقدر شرایطمان در سنگینوزن خوب است که هر کسی از ایران برود، چه امین باشد و چه فردین هدایتی، علیاکبر یوسفی و ابوالفضل فتحی تزنگی، در هر رده سنی باز هم ما مدعی هستیم. اینطور هم نیست که ۱۳۰ کیلوی دنیا ضعیف شده باشد، به عقیده من بچههای ما خودشان را از دنیا جدا کردند. بزرگترین معضل سنگینوزن ما، حریف تمرینی است. امین هم این مشکل را دارد. چون اصولاً تعداد سنگینوزنها و این قواره زیاد نیست، منی که دو سال است کشتی را کنار گذاشتم، هر وقت امین به خوزستان میآید به عنوان حریف تمرینی میرفتم. البته که امین یک دستی ما را زمین میزند، اما باز هم افتخاری برای من هست که حتی یک حریف دستگرمی برای او باشم. امیدوارم همچنان عدالت حرف اول را در انتخاب نفرات بزند، همانطور که کشتکار عادلانه صاحب دوبنده تیم ملی شد، میثم دلخانی را برد و در مسابقات جهانی شرکت کرد. عدالت از نظر من بالاتر از مدال است. خداراشکر امسال که رعایت شد و تیم ما هم با اختلاف دو برابر تیم دوم، قهرمان جهان شد.
تابناک: شاید قهرمانی کاملاً در آزاد و فرنگی قابل پیشبینی بود، اما این اختلاف واقعا پیشبینی هیچ کسی نبود و اغلب تصور بر این بود که با فاصله کم نسبت به آذربایجان بر سکوی اولی قرار میگیریم.
هر وقت در مورد این اختلاف امتیاز ایران با سایر تیمها صحبت میکنم احساس غرور میکنم. دست همه کادرفنی هم درد نکند، حسن رنگرز، فرشاد علیزاده، مهدی علیاری، حسن حسینزاده، مجید رمضانی و همچنین دکتر بهمن میرزایی که باید از او بیشتر گفت. من خودم با او به دانشجویان جهان و چند مسابقه دیگر رفتم، واقعاً در کارش پروفسور است. تنها چیزی که میشد راه بچههای ما را در زاگرب سد کند، داوری بود. هرگز به لحاظ بدنی کم نیاوردند. امروز که به باشگاه رفتم جای سوزن انداختن نبود، تازه اول مهر معمولاً بچهها درگیر مدرسه هستند و باشگاهها خلوت میشود، اما به لطف نتایجی که بچهها گرفتند سالنها قطعاً خیلی شلوغ میشود.
تابناک: پیش از اعزام تیم، در خوزستان هم برگزاری مسابقه استانی حاشیهای شده بود، مسئله امکانات و زیرساختها در این استان که مهد کشتی فرنگی است، هرگز درخور قهرمانان و استعدادهایش نیست.
۷ وزن تیم ملی فرنگی ما خوزستانیها بودند، اینجا ما نفت، فولاد، پتروشیمی و... داریم، دهها شرکت بزرگ، اما همه آنها در فوتبال هزینه میکنند. با مدیرعامل یکی از باشگاههای فوتبالی خوزستان که در لیگ دو تیم دارند صحبت میکردم هزینه این تیم را ۱۵۰ میلیارد آنهم نه برای قهرمانی، عنوان میکرد. خیلی بد است که بگویم تیم ما که سال گذشته قهرمان لیگ برتر فرنگی شد، کلا ۸-۹ میلیارد بودجه داشت این اجحاف است. خوزستان نه یک تیم، که چندین تیم خوب باید در لیگ برتر فرنگی داشته باشد و بیمعرفتی است که با اینهمه استعداد و شایستگی که بچهها از خودشان نشان دادند، این کار را نکنیم. افتخارش برای مردم و بچهها ماند و شرمندگیاش برای مسئولان که حمایتی از بچهها نکردند. امیدوارم این مسئولانی که برای استقبال بچهها میروند صرفاً دنبال عکس یادگاری کنار اینها نباشد. باخت صاحب ندارد، اما برد هزار صاحب دارد. یکی مثل علیرضا عبدولی که پنجم شده، باید هوایش را داشت، مدال پیام احمدی ارزش زیادی داشت. علیرضا مُهمدی هم دردناکترین نقره جهان را گرفت.
تابناک: مادر چطور است، او همیشه کشتیهای تو و همه بچهها را دنبال میکرد.
از باخت علیرضا مُهمدی حالش بد شد. کل خانوادهمان با باخت او گریه کردند. ما خانوادگی یک جور دیگر علیرضا را دوست داریم.
تابناک: حرفی ماند؟
خدا توان بدهد به علی دبیر؛ خیلی از مردم در مورد او از ما سؤال میکنند که چه جور آدمی است. من به شخصه میگویم او خیلی به این جوانها میرسد، به کشتی میرسد. خودم در اردوها بودم و کارهایش را دیدهام. از طرف خوزستانیها و همه بچهها از او تشکر میکنم که برای آرامش ذهنی و مالی کشتیگیران همه تلاشش را میکند و در اردوها سنگ تمام میگذارد. از رمضان جمالپور رئیس هیأت کشتی استان خوزستان هم تشکر میکنم که از جیبش برای کشتی هزینه میکند. میگوید وظیفهام هست برای این بچهها کار و هزینه کنم، اما از نظر من ارزشمند است. او خیلی دست تنهاست در استان، خوشبختانه قرار شده همکاری بیشتری بین او و حمید بنیتمیم مدیرکل ورزش استان ایجاد شود. امیدوارم هر اختلافی هم در سطح ورزش و کشتی وجود دارد، همه کنارش بگذارند. خصومت بین مدیرکل ورزش، رئیس هیأت و رئیس فدراسیون، دودش به چشم جوانها میرود. تعامل بین اینها به سود کشتی است.