همشهری آنلاین- علیالله سلیمی: از نغمهپردازان و آهنگسازان ایرانی، هستند هنرمندانی که همّ و غمشان تبدیل نغمههای ایرانی به قطعاتی در طراز و استانداردهای جهانی است. یکی از آنها، بهزاد عبدی، آهنگساز، متولد ۱۳۵۲ تهران و سازنده انواع متعدد قطعات موسیقیایی و همچنین موسیقی فیلم است که آثار گرانسنگی مانند اپراهای حافظ، مولوی و عاشورا را در کارنامه کاری خود دارد. امید مهدی نژاد، شاعر و مجری برنامه «صد» تلویزیون همشهری با بهزاد عبدی گفتوگو کرده که گزیدهای از این برنامه را با هم مرور میکنیم.
- چرا بهزاد؟ و چرا عبدی؟
چون مادرم اسمم را گذاشت بهزاد و عبدی هم نام خانوادگی پدرم بود.
- ریشه این نام خانوادگی عبدی از کجا میآید؟
فکر کنم پدربزرگ پدرم موقعی که سجل میگرفتند نامش عبدالعلی بوده که طبعا عبدی را از آن گرفتهاند.
- میزان تحصیلاتتان؟
فوق لیسانس آهنگسازی از دانشگاه هنر خارکوف.
- گویا مدرک لیسانس شما در رشته موسیقی نبوده است؟
بله، من لیسانس خود را در مهندسی متالوژی دانشگاه صنعتی شریف گرفتم.
- چرا از اول رشته موسیقی را انتخاب نکردید؟
چون پدرم اجازه نمی داد موسیقی کار کنم. پدرم ارتشی بود و دوست داشت من مهندس شوم. خدابیامرز دوست داشت مهندس تحویل جامعه شوم. مهندس شدم اما تحویل جامعه نشدم!
- همه مشاغلی که تا به امروز داشتید؟
به خاطر رشته تحصیلیام که متالوژی بود، مدت کوتاهی ناظر پروژه بودم. سانتریفیوژها بود مثل اینکه یادم نیست خیلی وقت پیش بود. بعد رفتم حدود ۱۲ سال معلم مدرسه شدم. فیزیک و ریاضی و ادبیات درس میدادم. یک مدتی هم یاد میآید یک دستگاه فتوکپی بود که برای دانشآموزان کپی میگرفتم. بعد هم رفتم کلاسهای آهنگسازی را دنبال کردم و این هنر را جدی گرفتم.
- از همان اول موسیقی را از منظر آهنگسازی می دیدی؟
اولش با تکخوان سرود شروع کردم. بعد نوازندگی بود و همین طوری پیش رفتم تا رسیدم به آهنگسازی.
- اولین موسیقی که توجه شما را به طور جدی به خود جلب کرد؟
میشل استروگف بود. ملودی قشنگی داشت. معلم سرود ما در مدرسه یک آقای نابینایی بود که این ملودی را با پیانو قشنگ می نواخت. برایم جذاب بود.
- اولین سازی که دست گرفتی؟
یک ارگ کوچک و قدیمی بود.
- اولین تشویق به خاطر موسیقی؟
جایزه تک خوانی را در کلاس دوم راهنمایی گرفتم.
- اولین تنبیه به خاطر موسیقی؟
اگر بشود اسمش را تنبیه گذاشت، موقعی بود که وقتی بابام فهمید موسیقی کار می کنم، به خاطر این که فکر میکرد از درسم میافتم، اجازه نداد ساز را به خانه بیاورم، اما بعد وقتی دید به درسم لطمه نمی زند و اتفاقا به درسم کمک هم می کند، اجازه داد ساز را به خانه بیاورم.
- اولین باری که شما را به اثر موسیقیاییتان شناختند؟
یک قطعه برای «کر» نوشته بودم در سال ۷۱ که در سطح کشور برگزیده شد. آقای فرهاد فخرالدینی، استاد و پیشکسوت موسیقی داور این مسابقه بود. خلاصه از این که یک نفر از جوانان آن زمان با جدیت وارد دنیای موسیقی شده بود تشویقم کردند.
- هیچ وقت مطرب و مذقونچی خطاب شدی؟
بله خیلی زیاد. اغلب هم از طرف دوستانی که خیلی به موسیقی عنایتی ندارند.
- چه شد اپرای عاشورا را ساختی؟
همیشه تعزیه برای من یک اثر نمایشی بود، چون خودم هم نمایش بازی می کردم. اتفاق آوازی خوبی بود. تلفیق این دو، نمایش و آواز، برای من جذاب بود. حتی قبل از کار حرفهای در زمینه آهنگسازی به این موضوع علاقه مند بودم. وقتی رفتم دروس آهنگسازی خواندم و به طور جدی موسیقی کلاسیک کار کردم و اپراهای مختلف را شنیدم تصمیم جدی گرفتم اپرای عاشورا را بسازم. به این معنا که اپرای عاشورا بر مبنای تعزیه و خود تعزیه هم بر مبنای سیاوشکشان یا سووشون، یک واقعه دراماتیک است و یک اپرای ملی محسوب میشود. خلاصه این که اپرای ملی ما ریشه در تعزیه دارد.
- از کدام شاعر بیشتر شعر حفظ هستی؟
حفظیات شعری من خوب نیست اما شعر بیشتر می خوانم. تقریبا آثار بیشتر شعرای معاصر و کلاسیک را میخوانم و به نظرم قویترین اشعار برای حافظ و سعدی است.
- کوتاه درباره مدرسه البرز؟
خاطرات تاریخ.
- تالار وحدت؟
شکوه موسیقی و تئاتر.
- مرکز موسیقی صدا و سیما؟
سه نقطه!
- ای ایران ای مرز پر گهر؟
سرود غرور.
- سرود مورد علاقه؟
هوا دلپذیر شد.
- جنگ دوازده روزه؟
سره از ناسره مشخص شد.
- چند تا فالور دارید؟
۲۵ هزار تا.
- سه تا آلبوم موسیقی که هر ایرانی باید بشنود؟
کیش مهر، استاد محمدجلیل عندلیبی؛ گل صد برگ، استاد جلال ذوالفنون و ترکمن، استاد حسین علیزاده.
- شما چرا بسیاری از کارهای خود را در کشور اوکراین ضبط کردید؟
یکی از دلایلش این که در آن جا زندگی می کردم. دوم این که ارکستر خیلی بزرگی در آن جا بود که دَم دستم بود. امکانات ضبط خیلی خوبی داشت و میشد از آن ظرفیتهای خوب بهره برد.
- بهزاد عبدی در یک عبارت؟
آدمی که مجهولاتش اجازه نمیدهد خواب راحتی داشته باشد.