خبرگزاری مهر، گروه استانها - محراب علوی: نشانههای بروز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از تابستان ۵۹ در مرزهای غربی و جنوبی کشور آشکار شده بود؛ تحرکات مرزی، تهدیدهای علنی و هشدارهای امنیتی اما آنچه بسیاری از مردم هنوز باور نداشتند، تحقق یک تجاوز همهجانبه بود. سرانجام در ۳۱ شهریورماه، رژیم بعث عراق با پشتیبانی قدرتهای جهانی، جنگی نابرابر را علیه ایران آغاز کرد. سه روز بعد، آبادان شاهد یکی از اولین کشتارهای جمعی غیرنظامیان در تاریخ هشت سال دفاع مقدس شد.
دوم مهرماه ۱۳۵۹، اداره آموزش و پرورش آبادان میزبان جلسهای فوقالعاده با حضور ۲۵ نفر از مسئولان و کارکنان بود. دستور جلسه روشن بود: آیا در شرایط جنگی امکان بازگشایی مدارس وجود دارد یا باید سال تحصیلی را به تعویق انداخت؟ ریاست جلسه بر عهده شهید صمد صالحی، رئیس وقت اداره بود اما دقایقی از شروع نشست نگذشته بود که صدای غرش جنگندههای عراقی آسمان آبادان را شکافت. بمبها بر ساختمان اداره و محله اطراف فرود آمد و لحظاتی بعد، ادارهای که قرار بود برای آینده دانشآموزان تصمیم بگیرد به تلی از خاک و آهن بدل شد.
«تنها صدای اللهاکبر مردم به گوش میرسید و برگههای پرندهشده پروندهها که در هوا میچرخیدند. هیچکس تصور نمیکرد جلسه فرهنگیان به صحنه شهادت جمعی تبدیل شود.» این روایت یکی از شاهدان عینی آن روز است.
نخستین شهدای فرهنگی
بمباران ساعت ۱۱ و ۳۴ دقیقه رخ داد. دود و بوی باروت تمام فضای شهر را پر کرد. مردم هراسان خود را به محل رساندند؛ برخی با دست خالی، برخی با سطل آب یا پتویی برای نجات زخمیها. اما چیزی جز اجساد تکهتکه و آوار فرو ریخته پیش رویشان نبود.
مکی یازع از رزمندگان دفاع مقدس که جزو اولین نیروهای مردمی حاضر در صحنه بود، در گفتگو با خبرنگار مهر میگوید: وقتی رسیدیم، تنها تیرآهنهای بیرونزده و خاک بود. شهدا قابل شناسایی نبودند. فقط ۱۵ نفر از پیکرها امکان شناسایی داشتند و باقی در اثر شدت انفجار متلاشی شده بودند. ما تلاش کردیم حتی تکههای جداشده را جمعآوری کنیم تا حرمت شهدا حفظ شود.
به گفته وی، پیکر شهدا با همکاری نیروهای امدادی و مردم از زیر آوار بیرون کشیده شد و با آمبولانسها و حتی وانتها به بیمارستانهای شهید بهشتی و طالقانی منتقل شدند.
نتیجه جلسهای که برای آینده دانشآموزان تشکیل شده بود، شهادت تمامی ۲۵ نفر حاضر بود. از جمله: صمد صالحی (رئیس اداره آموزش و پرورش آبادان)، صدیقه کاظمی اسفه، نصرالله ذبیحی سامانی، عبدالجلیل هرمزینژاد، محمد خواستگار، غلامعلی باقرزاده، علیکرم صداقت، عبدالرسول سعیدی، علی صیادی، محمدحسن برمایون و جمعی دیگر از معلمان و کارمندان که چراغ راه فرهنگیان ایران شدند.
چرا در تقویم جایی ندارند؟
با وجود اهمیت این رویداد، دوم مهر هنوز در تقویم ملی کشور به نام شهدای آموزش و پرورش آبادان ثبت نشده است. این موضوع به گفته خانواده شهدا و فعالان فرهنگی، نوعی کمتوجهی به جایگاه فرهنگیان شهید محسوب میشود.
اعظم قاسمیزاده، رئیس سابق اداره آموزش و پرورش آبادان در گفتگو با خبرنگار مهر تصریح میکند: سالهاست برای نامگذاری دوم مهر به نام شهدای فرهنگی آبادان تلاش شده است. حتی وزیر وقت آموزش و پرورش با این طرح موافقت کرد و به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع دادیم اما تاکنون پاسخی نگرفتهایم. چرا باید چنین مطالبه حقیقی بیپاسخ بماند؟
وی با اشاره به شهادت تعدادی از والدین و دانشآموزان حاضر در اداره آن روز اضافه میکند: این بمباران فقط جان معلمان را نگرفت، بلکه دانشآموزان و والدینی هم که برای امور آموزشی مراجعه کرده بودند شهید شدند. برخی هم گمنام دفن شدند.
در شش سال متوالی یادوارههایی در آبادان برای گرامیداشت این شهدا برگزار شده است. رونمایی از کتیبه کاشیکاری شده با تصویر شهید صمد صالحی در مرکز و ۲۴ شهید دیگر در اطراف، چاپ تمبر یادبود و برگزاری برنامههای فرهنگی بخشی از این تلاشهاست. با این حال، فعالان فرهنگی معتقدند که این اقدامات محلی نمیتواند جای ثبت ملی این واقعه را بگیرد.
ایرج جلیلیان، یکی از بازماندگان حادثه در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص این فاجعه روایت میکند که هواپیماهای عراقی پس از بمباران اولیه، حتی برگشتند و مردمی را که برای کمک آمده بودند به رگبار بستند. این جنایت باید در تاریخ رسمی کشور ماندگار شود. ما از مسئولان میخواهیم یادمانی در گلزار شهدای آبادان برای این فرهنگیان بسازند تا آیندگان بدانند آموزش و پرورش آبادان چگونه به خون کشیده شد.
صدای فرزندان شهدا
فرزند شهید غلامعلی باقرزاده نیز در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار میکند: پدرم و دو نفر دیگر از شهدای دوم مهر در بهشت شهدای اهواز دفن شدند. این شهدا نخستین غیرنظامیانی بودند که به دست رژیم بعث شهید شدند. انتظار ما این است که دوم مهر در تقویم رسمی کشور بهعنوان روز شهدای فرهنگی ثبت شود. معلمان ما برای آموزش و فرهنگ شهید شدند، نه در میدان جنگ. آیا این کم ارزشی است که در تقویم یادی از آنان نشود؟
وی تأکید میکند: نام این شهدا تنها در آبادان زنده است اما کشور باید بداند نخستین فرهنگیان شهید در کدام روز و چگونه به شهادت رسیدند.
فرهنگیان آبادان تنها در سال ۵۹ شهید نشدند؛ بسیاری از دانشآموزان آن دوران نیز قلمها را زمین گذاشتند و راهی جبهه شدند. بنا بر آمار، ۳۳ هزار دانشآموز شهید در طول دفاع مقدس جان خود را برای دفاع از میهن تقدیم کردند.
قاسمیزاده با اشاره به این موضوع میگوید: امروز در جنگ نرم قرار داریم. قلمهای فرهنگیان همان نقشی را دارند که سلاحها در جبهه داشتند. اگر نام شهدای فرهنگی در تقویم ملی ثبت شود، به نسل جدید یادآوری میشود که آموزش و پرورش از آغاز جنگ تا امروز در خط مقدم ایستاده است.
خواستهای شدنی
اکنون دبیرستان شاهد خدیجه کبری (س) روی ویرانههای همان اداره بمبارانشده ساخته شده و دانشآموزان روزانه از کنار یادمانهای محلی عبور میکنند. فرهنگیان و خانواده شهدا میگویند ثبت دوم مهر به نام «شهدای فرهنگی آبادان» نه تنها ادای دین به گذشته است، بلکه گامی برای تقویت هویت ملی و فرهنگی کشور خواهد بود.
«فراموشی، بدترین نوع شهادت است.» این جملهای است که در پایان گفتگوها بارها تکرار میشود. خانواده شهدا و فرهنگیان آبادان چشمانتظار همت شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند تا روزی که قلمها در آتش خاموش شد، در تقویم ملی ایران جاودانه شود.