به گزارش گروه ترجمه رکنا، به نقل از گاردین، گزارش تازه نشان میدهد رئیسجمهور آمریکا به دنبال دخالت در انتخابات اروپا و «جابجایی مرکز ثقل ایدئولوژیک» در سیاست اروپایی است.
به گزارش یک مطالعه مشترک «شورای روابط خارجی اروپا» (ECFR) و «بنیاد فرهنگی اروپا»، دولت ترامپ با ترویج تهاجمی جنبش ماگا و متحدان سیاسی و ایدئولوژیک آن در قاره اروپا و با تحقیر علنی اتحادیه اروپا در عرصه بینالمللی، جنگی فرهنگی را علیه اروپا آغاز کرده است.
این مطالعه استدلال میکند که رئیسجمهور آمریکا بهطور فعال در پی دخالت در انتخابات اروپایی، دگرگونسازی روابط فراآتلانتیک بهسوی ارزشهای محافظهکارانه و بسیج پوپولیستهای راستگرای اروپا حول محور آزادی بیان است.
گزارش یادآور میشود که رویکرد تفرقهآمیز، مردد و سیاست «چاپلوسی، تطمیع و انحراف» رهبران اتحادیه اروپا در قبال ترامپ، تنها به تشدید این روند انجامیده است.
با استناد به تحقیقات و نظرسنجیهای انجامشده در تمامی ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا، گزارش میگوید که دولتهای کافی با رویکرد طرفدار اروپا در قدرت هستند و احساسات عمومی نیز بهاندازه کافی قوی است تا اتحادیه اروپا بتواند بایستد و «اروپایی را که سناریوی خود را مینویسد» دفاع کند.
این مطالعه موقعیت اروپا را به شخصیت اصلی فیلم نمایش ترومن تشبیه کرده است که سرانجام درمییابد زندگیاش بخشی از یک برنامه تلویزیونی برای بالا بردن رتبهبندی است و باید تصمیم بگیرد آیا از دنیای آشنای خود خارج شود یا خیر.
به باور نویسندگان، رهبران اروپایی انرژی بیش از حدی را صرف واکنش به بحرانهایی میکنند که توسط ترامپ و متحدان اروپاییاش – همچون ویکتور اوربان در مجارستان، جورجیا ملونی در ایتالیا یا روبرت فیکو در اسلواکی – طراحی میشود؛ از تهدید تعرفهها و جدلهای آزادی بیان گرفته تا هزینههای امنیتی و نگرانیهای مهاجرتی.
پاویل زرکا از ECFR گفت: «در جنگ فرهنگی ترامپ، خودِ اروپا هدف است.» او به سخنرانی جی.دی. ونس در فوریه ۲۰۲۵ در کنفرانس امنیتی مونیخ اشاره کرد که اروپا را به «عقبنشینی از ارزشهای مشترک بنیادی» متهم کرد و آن را لحظهای دانست که جنگ فرهنگی آشکارا اعلام شد.
به گفته زرکا، این سخنرانی نشان داد که واشنگتن قصد دخالت در انتخابات را دارد، روابط آمریکا و اروپا را به عنوان «شکاف ارزشی» بازتعریف میکند و آزادی بیان را به شعار گردهمآورنده احزاب هوادار ماگا در اروپا بدل میسازد.
وی افزود ترامپ از آن زمان «دست خود را بیشتر آشکار کرده است»؛ از جمله با کنار گذاشتن رهبران اتحادیه اروپا از مذاکرات آینده اوکراین، حمله به احزاب جریان اصلی در سراسر قاره و تحت فشار قرار دادن نهادهای بروکسل در مذاکرات تجاری.
این گزارش لهستان را نمونهای دانست که چگونه ترامپ میکوشد «مرکز ثقل ایدئولوژیک سیاست اروپایی» را جابجا کند؛ از طریق استقبال از کارول ناوروتسکی، نامزد ملیگرای ریاستجمهوری، در کاخ سفید و تبلیغ وی در شبکههای اجتماعی.
همچنین به اظهارات ساموئل سامسون، یکی از کارکنان وزارت خارجه آمریکا، اشاره میکند که خواستار اتحاد با «متحدان تمدنی در اروپا» شده بود و قاره سبز را «کانون سانسور دیجیتال، مهاجرت انبوه، محدودیت آزادیهای مذهبی و سایر حملات به خودفرمانی دموکراتیک» توصیف کرده بود.
زرکا جنگ فرهنگی را دارای دو بُعد دانست: نخست، نزاعی ایدئولوژیک بر سر ارزشهای زیربنای سیاست اروپایی؛ و دوم، «مبارزه برای حیثیت، اعتبار و هویت اروپا بهعنوان یک بازیگر مستقل در صحنه جهانی».
وی تأکید کرد بروکسل و پایتختهای ملی باید «بپذیرند که در یک جنگ فرهنگی قرار دارند – با اروپا بهعنوان هدف اصلی» و بر این اساس عمل کنند. او افزود: «این به معنای تحریک ترامپ در هر مقطع نیست. گاهی خریدن زمان لازم است.»
به باور وی، با تکیه بر نقاط قوت، اتحادیه اروپا میتواند «در نظمی جهانی که بیثباتسازی آن توسط رئیسجمهور آمریکا تسریع شده، شکوفا شود نه اینکه رنج ببیند.»
مطالعه میافزاید شرایط برای رهبران اروپایی جهت ترک «صحنه فیلم» ترامپ «مهیاست». نظرسنجیها نشان میدهد احساس تعلق به فضای مشترک، آینده مشترک و ارزشهای مشترک در میان اروپاییان قوی است.
بر اساس دادههای یوروبارومتر، اعتماد شهروندان به اتحادیه اروپا به بالاترین سطح از سال ۲۰۰۷ رسیده و در ۱۲ کشور – بهویژه در سوئد، فرانسه، دانمارک و پرتغال – از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید افزایش یافته است. اکثریت مردم در تقریباً همه کشورها خود را وابسته به اتحادیه اروپا میدانند.
تقریباً هیچ حزبی دیگر خواستار خروج از اتحادیه اروپا نیست و در همه کشورها جز سه کشور (رومانی، لهستان و جمهوری چک) اکثریت بر این باورند که نقش اتحادیه اروپا در حفاظت از شهروندان اروپا در برابر بحرانها و تهدیدهای امنیتی جهانی باید پررنگتر شود.
نظرسنجی ECFR در ماه مه نیز نشان داد حمایت گستردهای از افزایش هزینههای دفاعی اروپا و استقلال نظامی از آمریکا وجود دارد و همچنین احساس رو به رشدی مبنی بر اینکه اروپا و آمریکا نمایانگر «دو مدل متفاوت دموکراسی» هستند.
زرکا هشدار داد که هیچ کشور عضو از پیامدهای جنگ فرهنگی در امان نخواهد بود و حتی رهبران یوروسپتیسک نیز باید بپذیرند که اتحادیه اروپا «تنها چارچوبی است که در آن میتوانند از حاکمیت ملی و رفاه خود دفاع کنند.»
وی تأکید کرد رهبران ملی باید چاپلوسی را بهعنوان راهبرد در برابر ترامپ کنار بگذارند، حتی اگر این امر به افزایش تنشهای فراآتلانتیک بیانجامد. همچنین کمیسیون اروپا «باید جسورانه عمل کند» و از ابزارهایی همچون قانون خدمات دیجیتال و اهرمهای تجاری بهره گیرد.
آندره ویلکنز از بنیاد فرهنگی اروپا نیز گفت: «شعار این فرهنگ است، احمق! باید فوراً وارد ذهنیت رهبران اروپایی شود.» او افزود: «احساس اروپایی نوعی آرمانگرایی انتزاعی نیست. بلکه درباره احساسات واقعی نسبت به اروپا و آمادگی اروپاییان برای دفاع از آن است.»