به گزارش خبرنگار مهر، نشست رونمایی و نقد و بررسی کتاب «بزرگ شدن در آتش» با حضور اصغر فکور؛ کارشناس ادبی، یوسف قوجق؛ نویسنده اثر، سید سجاد موسویروز دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۴ در کافه کتاب فرهنگسرای خاوران برگزار شد.
در ابتدای این نشست، اصغر فکور با اشاره به جایگاه یوسف قوجق در ادبیات داستانی کشور اظهار کرد: آقای قوجق یکی از نویسندگان شناختهشده هستند که سالها در حوزه ادبیات داستانی فعالیت کردهاند و تسلط علمی و عملی او در این زمینه سبب شده آثار متعددی در ژانر نوجوان خلق کنند. کتاب «بزرگ شدن در آتش» ادامه همین مسیر است و توانسته فضایی تازه برای آشنایی نوجوانان با سالهای جنگ ایجاد کند.
وی افزود: این کتاب، داستان نوجوانی به نام علیاکبر را روایت میکند که در یکی از روستاهای جنوب کشور زندگی میکند. خانواده او با مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی روبهرو میشوند و در ادامه مسیر زندگیشان به تهران مهاجرت میکنند. بخش قابل توجهی از روایت به حوادثی اختصاص دارد که علیاکبر و دوستانش در این مسیر تجربه میکنند و نهایتاً شهادت دو تن از دوستان او نقطه عطفی در داستان است.
فکور تأکید کرد: یکی از ویژگیهای قابل توجه این کتاب، بازآفرینی فضای جنگ برای نسلی است که هیچ تجربه مستقیمی از آن سالها ندارد. نوجوانان دهه هشتاد و نود در این اثر میتوانند تصویری از زندگی همسالان خود در روزگار جنگ به دست بیاورند. همین موضوع باعث میشود کتاب بهعنوان یک منبع روایی و ادبی، اهمیت ویژهای برای نوجوان امروز پیدا کند. فضای گرم و صمیمی اثر امکان همذاتپنداری نوجوانان را بیشتر میکند و آنها را به درکی ملموستر از زندگی در شرایط جنگی میرساند.
او در ادامه سخنانش به برخی نکات انتقادی اشاره کرد و گفت: در بخشهایی از کتاب، استفاده از برخی کلمات یا توصیفها میتواند ذهن مخاطب را دچار تغییر مسیر کند. بهعنوان نمونه، در جایی از متن به وقوع ناگهانی جنگ اشاره شده است. استفاده از واژه ناگهانی شاید برای یک روایت نوجوانانه ساده باشد، اما میتواند باعث برداشتهای متفاوتی از سوی مخاطب شود. بهتر است در چنین بخشهایی از واژههایی مانند حمله یا یورش دشمن استفاده شود تا هم به واقعیت نزدیکتر باشد و هم از نظر بار معنایی با فضای جنگ هماهنگتر جلوه کند.
این کارشناس افزود: نمونه دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، موضوع حملات موشکی است. در بخشی از داستان، صحنهای از اصابت موشک به یک مرغداری روایت میشود، در حالی که بنا بر واقعیتهای تاریخی، در ابتدای جنگ تحمیلی عراق از موشکباران استفاده نمیکرد و حملات محدود به توپخانه و خمپاره بود. چنین جزئیاتی ممکن است برای مخاطب نوجوان شائبه ایجاد کند و لازم است در ویراستهای بعدی مورد بازبینی قرار گیرد.
این کارشناس ادبی به موضوع تشکیل لشکر محمد رسولالله در داستان نیز اشاره کرد و توضیح داد: در بخش دیگری از کتاب زمانی که خانواده علیاکبر به تهران مهاجرت میکنند، پیرمردی درباره تشکیل لشکر محمد رسولالله سخن میگوید. این در حالی است که به لحاظ تاریخی، تشکیل این لشکر مربوط به سال ۱۳۶۱ است و در سالهای ابتدایی جنگ هنوز چنین اتفاقی رخ نداده بود. به نظر میرسد اینگونه اشارات نیازمند بازنگری و هماهنگی بیشتر با تقویم تاریخی جنگ باشند.
فکور درباره ساختار اثر نیز نکاتی را مطرح کرد و گفت: از نظر فرم و ساختار، کتاب ظرفیتهای قابل توجهی دارد، اما در برخی بخشها میتوانست انسجام بیشتری داشته باشد. برای مثال، فصلبندیهای کتاب اگر با دقت بیشتری طراحی میشد و پیوستگی زمانی و مکانی بیشتری میان بخشها برقرار میشد، مخاطب نوجوان ارتباط روانتری با متن برقرار میکرد.
او افزود: گاهی فصلها با تیترهایی چون علیاکبر در خاکریز یا یاسر بیدار میشود آغاز میشوند. این سبک میتواند جذاب باشد، اما اگر ارتباط منطقیتر و خطیتری میان این فصلها وجود داشت، به درک بهتر روند داستان کمک میکرد.
یکی دیگر از نکات مورد توجه فکور، نگاه نویسنده به شخصیتپردازی بود. او گفت: این کتاب به شکل متداول به دنبال قهرمانسازی فردی نیست. در واقع هیچ شخصیت واحدی بهعنوان قهرمان مطلق معرفی نمیشود. بلکه همه شخصیتها در کنار هم حرکت میکنند و هرکدام سهمی در روایت دارند. همین ویژگی باعث میشود که نوجوان امروز که در پی شناخت جمعی از تاریخ است، احساس نزدیکی بیشتری به شخصیتها پیدا کند.
وی افزود: این نگاه مانع از آن میشود که مخاطب انتظار داشته باشد صرفاً یک شخصیت خاص به قهرمان تبدیل شود یا تنها با شهادت یک فرد به اوج برسد. در عوض، روایت نشان میدهد که همه شخصیتها در یک مسیر مشترک و با انگیزههای مشابه حضور دارند.
فکور با وجود بیان برخی نکات انتقادی، بر نقاط قوت اثر تأکید کرد و گفت: این کتاب توانسته روح نوجوان را بهخوبی بازتاب دهد. فضای داستان آمیخته با محبت، دوستی و همبستگی است و میتواند برای نوجوانان محبوبیت زیادی داشته باشد. به همین دلیل، توصیه میکنم نوجوانان حتماً این اثر را بخوانند.
او ادامه داد: نویسنده توانسته از عشق و عاطفه در کنار فضای جنگ استفاده کند و این ترکیب به داستان حالوهوای متفاوتی بخشیده است. همین ویژگی سبب میشود نوجوانانی که شاید با فضای خشن جنگ ارتباطی نداشته باشند، بتوانند از زاویهای انسانیتر به آن نگاه کنند.
معصومیت در این کتاب یک مساله است
در ادامه نشست نقد و بررسی کتاب، یوسف قوجق نویسنده اثر، با ابراز خرسندی از حضور در جمع مخاطبان گفت: خوشحال هستم که فرصتی فراهم شد تا با مخاطبان کتاب از نزدیک آشنا شوم. همچنین لازم میدانم به مسئولان فرهنگی، ناشر این اثر و همه دوستان حاضر تبریک بگویم. برای من بازخورد مخاطب اهمیت ویژهای دارد و ترجیح میدهم بیش از هر چیز از نظرات خوانندگان بشنوم، زیرا این بازخوردها علاوه بر ایجاد انگیزه، میتواند در بهبود آثار بعدیام نقش داشته باشد.
قوجق با اشاره به سابقه نویسندگی خود اظهار کرد: تاکنون حدود ۴۰ تا ۴۵ عنوان کتاب در حوزههای مختلف کودک و نوجوان منتشر کردهام و همیشه تلاش کردهام در آثارم به نیاز و علاقه مخاطب توجه داشته باشم. جامعه امروز با کاهش میزان کتابخوانی روبهروست و به همین دلیل ضروری است نوجوانان بیش از پیش با کتاب آشنا شوند و مطالعه را به بخشی از زندگی خود تبدیل کنند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به ساختار و محتوای رمان پرداخت و گفت: یکی از موضوعاتی که در این کتاب مطرح شده، مسأله معصومیت است. در بخش آغازین قصه، بمباران یک مرغداری به تصویر کشیده میشود. این مرغها نمادی از معصومیت هستند و نابودی آنها آغاز فروپاشی زندگی خانواده در داستان است. در حقیقت تلاش داشتم از این نماد برای نشان دادن آسیبپذیری و از دست رفتن آرامش یک خانواده بهره ببرم.
این نویسنده همچنین درباره روند شکلگیری شخصیت اصلی توضیح داد: بلوغ فکری علیاکبر، نوجوان قصه، برایم اهمیت داشت. او ابتدا دانشآموزی علاقهمند به نوشتن و یادداشتبرداری است، اما با ورود به تهران و مواجهه با حوادث، بهتدریج به پختگی فکری میرسد. این سیر تدریجی رشد، به مخاطب نوجوان امکان میدهد با شخصیت همزادپنداری کند و تجربهای ملموس از شرایط جنگ را درک نماید.
قوجق تأکید کرد: در نگارش این اثر بهدنبال قهرمانسازی نبودم. علیاکبر شخصیتی خاکستری دارد؛ او هم ترس را تجربه میکند و هم در موقعیتهایی شجاعت نشان میدهد. این ترکیب باعث میشود مخاطب شخصیت را واقعیتر ببیند. حتی در شخصیت شیرعلی نیز که پدر خانواده است، تلاش کردم وجه انسانی و عاطفی او بهعنوان پدری نگران و مراقب فرزندانش بهخوبی نشان داده شود.
وی با اشاره به نگاه کلی خود در خلق داستان گفت: این کتاب برای نوجوانان نوشته شده تا ضمن آشنایی با فضای دفاع مقدس، بتوانند با شخصیتها همراه شوند و درک کنند که امنیت امروز کشور بهسادگی به دست نیامده است. هر عملیات و هر خاکریز یادآور سختیها و فداکاریهایی است که نباید فراموش شود. امیدوارم نوجوانان با مطالعه این کتاب به اهمیت تاریخ معاصر و ارزش تلاش رزمندگان پی ببرند.
قوجق در پایان بار دیگر بر جایگاه مخاطب در فرآیند نویسندگی خود تأکید کرد و گفت: بازخورد خوانندگان، بهویژه نوجوانان، نه تنها مرا تشویق و ترغیب میکند، بلکه موجب میشود در آثار بعدی دقت بیشتری در پرداخت جزئیات و رفع کاستیها داشته باشم. امیدوارم این ارتباط دوسویه میان نویسنده و مخاطب همچنان تداوم داشته باشد.