همشهری آنلاین: استهبان سالهاست بهعنوان «پایتخت انجیر جهان» شناخته میشود؛ شهری که باغهای دیم انجیر آن با تکیه بر بارشهای طبیعی و بدون نیاز به آبیاری، الگویی کمنظیر از کشاورزی پایدار بود. این شیوه سنتی نه تنها نمونهای از سازگاری انسان با اقلیم خشک ایران است، بلکه نمادی از خرد بومی در مدیریت منابع طبیعی به شمار میآید. انجیر دیم استهبان به دلیل شرایط خاص رشد، کیفیتی استثنایی دارد و در بازارهای جهانی جایگاهی بیبدیل پیدا کرده است. اما امروز این میراث گرانبها با تهدیدی جدی روبهروست؛ بحران آب و تغییر الگوی کشت. رسول حاجیباقری، بازرس شورای هماهنگی تشکل های میراث فرهنگی کشور و دیدهبان استهبان در یادداشتی توضیح می دهد که چطور این روش از سازگاری با اقلیم به ضد خود تبدیل شده است:
در سالهای گذشته بخش قابل توجهی از باغهای انجیر دیم به آبیاری وابسته شدهاند. این تغییر، مغایر با ماهیت تاریخی و اکولوژیک انجیر استهبان است. درختی که طی قرنها به کمآبی و بارشهای محدود خو گرفته بود، اکنون ناخواسته وارد چرخهای پرمصرف و پرخطر شده است. فشار بر سفرههای آب زیرزمینی روزبهروز بیشتر میشود و نشانههای نگرانکنندهای مانند افت شدید سطح آب چاهها، خشک شدن قناتها و حتی فروچاله و فرونشست زمین در منطقه مشاهده میشود. تجربه مناطق دیگر ایران نشان داده که برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، سرانجامی جز نابودی کشاورزی و مهاجرت گسترده ندارد.
از طرفی اثرات تغییرات اقلیمی وضعیت را پیچیدهتر کرده است. بارشهای امسال نه تنها بسیار اندک بوده، بلکه در زمان مناسب نیز رخ نداده است. بارندگیهایی که باید در فصل زمستان و اوایل بهار زمین را سیراب کنند، یا به تأخیر افتادهاند یا پراکنده و بیاثر بودهاند. درخت انجیر بهویژه در باغهای دیم، به بارشهای بهموقع نیاز دارد تا هم رشد رویشی مناسبی داشته باشد و هم میوهها کیفیت مطلوب خود را پیدا کنند. امسال اما نتیجه چیز دیگری بوده است: افزایش آفات، ریزش زودرس برگها، کاهش چشمگیر محصول، کوچک و بیکیفیت شدن دانههای انجیر؛ اینها همه نشانههایی از تنش آبی شدید هستند که آینده باغات را تهدید میکند. البته مشکل تنها کمبارشی نیست. روندهای جهانی نشان میدهند که دمای متوسط سالانه در ایران طی نیمقرن گذشته بیش از یک درجه افزایش یافته و این تغییر کوچک ظاهری، تأثیرات بزرگی بر چرخههای زیستی داشته است. گرمایش اقلیمی باعث افزایش تبخیر و تعرق، کوتاه شدن فصل رشد، افزایش طغیان آفات و بیماریها و تشدید تنش گرمایی درختان میشود. اگر روند کنونی ادامه یابد، مناطق مستعد کشت انجیر دیم در فارس و بهویژه استهبان به سرعت محدودتر خواهد شد. این تغییر نه تنها تهدیدی برای تولید انجیر است، بلکه آینده زیستبوم منطقه را نیز با خطر جدی مواجه میسازد.
بیشتر بخوانید:
شهرت این انجیرستان ایران جهانی است + فیلم
تصاویر دیدنی آبگیری بزرگترین انجیرستان جهان در ایران
شغل ۹۰ درصد انجیرکاران در خطر است
نکته مهم دیگر این که متاسفانه سطح آگاهی عمومی در این زمینه پایین است. بسیاری از باغداران با نیت خیر و از سر دلسوزی، به سمت آبیاری باغهای دیم رفتهاند و گمان میکنند این کار، راهی برای نجات محصول است. اما پژوهشهای علمی و تجربههای جهانی نشان میدهد که وابستگی انجیر به آب، در بلندمدت نه تنها کیفیت میوه را کاهش میدهد بلکه ریشههای عمیق و مقاوم درخت را نیز ضعیف میکند. به عبارت دیگر، آبیاری درختی که ذاتا برای زیستن در خشکی سازگار شده است، مانند پرورش گیاهی کویری در گلخانهای پرآب است. در کوتاهمدت شاید سبزتر به نظر برسد، اما در بلندمدت توان زیستی خود را از دست میدهد.
یکی از نقاط قوت استهبان، وجود «مرکز تحقیقات انجیر» است که طی سالهای گذشته پژوهشهای ارزشمندی درباره اکولوژی، اصلاح نژاد، آفات و شیوههای بهینه باغداری انجام داده است. این مرکز میتواند بازوی علمی و تخصصی برای مدیریت بحران امروز باشد، به شرطی که یافتههایش در سیاستگذاریها به کار گرفته شود. توصیههای کارشناسی این مرکز درباره حفظ ماهیت دیم انجیر، مدیریت بهینه باغها و روشهای علمی مقابله با خشکسالی باید جدی گرفته شود و در برنامههای اجرایی و ترویجی گنجانده شود. متأسفانه تاکنون پیوند مؤثری میان پژوهش و مدیریت در این زمینه ایجاد نشده است.
در کنار این عوامل، ضعف مدیریتی نیز به وضوح دیده میشود. تاکنون طرحی عملیاتی و جامع، برنامه حفاظتی یا راهبرد پیشگیرانهای برای صیانت از باغهای دیم و مدیریت منابع آب ارائه نشده است. نهادهای مرتبط بیشتر درگیر مسائل روزمرهاند و کمتر به آیندهنگری میپردازند. این در حالی است که تجربه کشورهایی مانند اسپانیا و مراکش نشان میدهد با ترویج کشاورزی خشکمحور، آموزش باغداران، حمایت بیمهای در برابر خسارات اقلیمی و سرمایهگذاری در تحقیقات علمی میتوان کشاورزی را در اقلیمهای خشک پایدار نگه داشت. امروزه بیش از هر زمان دیگری نیازمند یک نقشه راهبردی حفاظتی هستیم.
این نقشه باید در سطوح محلی، استانی و ملی طراحی شود و شامل برنامههایی برای حفاظت از منابع آب، صیانت از باغهای دیم، آموزش و توانمندسازی باغداران و تقویت مراکز پژوهشی باشد. چنین نقشهای میتواند چشمانداز ۱۰ تا ۲۰ سالهای برای آینده انجیر و آب منطقه ترسیم کند و جلوی تصمیمهای مقطعی و پرخطر را بگیرد. بیتردید بدون وجود یک چارچوب راهبردی، بحرانها یکی پس از دیگری رخ خواهند داد و سرمایه ملی انجیر استهبان به تدریج از دست خواهد رفت.
نباید فراموش کرد که بحران آب و آسیب به باغهای انجیر تنها یک مسأله کشاورزی نیست. اقتصاد استهبان به شدت به انجیر وابسته است و هزاران خانواده از این راه امرار معاش میکنند. کاهش محصول و افت کیفیت به معنای کاهش درآمد، افزایش بیکاری، گسترش فقر و در نهایت مهاجرت است. این چرخه میتواند پیامدهای اجتماعی گستردهای به همراه داشته باشد؛ از فروپاشی ساختارهای سنتی گرفته تا افزایش آسیبهای اجتماعی.
نجات انجیر استهبان نیازمند اقدام فوری و جدی است. نخستین گام، افزایش آگاهی عمومی و تغییر نگرش باغداران است. باید روشن شود که آبیاری باغهای انجیر دیم نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه آینده محصول و منابع آب را نابود میکند. در کنار آن ایجاد سازوکارهای حمایتی برای باغداران ضروری است؛ از بیمه محصولات گرفته تا آموزش روشهای نوین مدیریت خشکسالی. همچنین نهادهای محلی و ملی باید برای حفاظت از منابع آب زیرزمینی وارد عمل شوند و نظارتی دقیق بر برداشتها، تدوین طرحهای مدیریت جامع و سرمایهگذاری در پروژههای پایدار داشته باشند. انجیر استهبان فقط یک محصول کشاورزی نیست؛ سرمایهای ملی و جهانی است که هم ارزش اقتصادی دارد و هم هویت فرهنگی منطقه را شکل میدهد. اگر امروز برای نجات انجیرستانها اقدام نکنیم، فردا با سرزمینی بیآب، درختانی خشکیده، اقتصادی فروپاشیده و فرهنگی از دسترفته روبهرو خواهیم شد.