روزنامه ایران نوشت: ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل متحد هفته آینده با دستور کار و هدف مشخص در مجمع عمومی این سازمان گرد هم خواهند آمد و قاعدتاً و قطعاً دستور کار ویژه جمهوری اسلامی ایران هم حفظ منافع ملی بر مبنای واقعیات موجود خواهد بود.
در حال حاضر ایران با چالش؛ بازگشت تحریمهای شورای امنیت، تهدیدات رژیم اسرائیل و تنشهای منطقهای در نتیجه جنگطلبیهای رژیم اسرائیل روبهروست.
برای شکستن این فضا، ایران بیش و پیش از میدانخوانیهای شعاری نیازمند نگاه دقیق، واقعبینی و آیندهنگرانه به موضوع است.
پاسخ کوتاهمدت، میان و بلندمدت به هریک از پرسشهای زیر در واکنش به رفتار اروپا و بازگشت تحریمها میتواند مختصات نحوه برخورد با این اقدام را مشخص کند.
الف) پایان همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی جز با خروج از NPT معنا نمیدهد و خروج از این پیمان به عنوان تعهد قانونی ایران به آژانس بینالمللی انرژی اتمی، شاید در کوتاه مدت پاسخی به اقدام اروپا باشد اما پرسش اصلی برای طرفداران خروج این است که «بعد چه خواهند کرد»، پلن بییا پساخروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای چیست؟
خروج از این معاهده حتی در میان مدت هم نمیتواند تأمین کننده منافع ایران باشد از آن رو که تهران تصمیمی برای ساخت سلاح هستهای ندارد و با این خروج تبعات و تحریمها و فشارها و حتی خطر حمله نظامی را به جان میخرد فقط برای اقدامی واکنشی که تأثیر چندانی بر منافع طرفهای غربی هم نخواهد داشت.
ب) تداوم بنبست دیپلماتیک و بستن تمام درهای گفتوگو، چیزی جز انزوای ایران را در پی نخواهد داشت و این نسخه قهر با جهان پر از ظلم و بیانصافی، چیزی از آن ظلم را نخواهد کاست، بلکه فشار غیرقانونی بیشتری بر مردم ایران وارد خواهد کرد. این نسخه حتی برای کوتاهمدت هم نمیتواند به نفع کشور و مردم تعریف شود.
پ) تلاش برای حفظ دیپلماسی کمرمق باقی مانده در نیویورک و تمرکز بر آنچه این روزها از آن به عنوان طرح ارائه شده از سوی ایران به آمریکا نام برده میشود. چنین ابتکاری حتی اگر تاکنون وجود نداشته از این پس باید روی میز دیپلماتهای ایران قرار گیرد.
تیم دیپلماتیک همراه رئیسجمهوری با تمام محدودیتهایی که آمریکا پیش و در حین سفر برای هیأت ایرانی تدارک دیده میتواند از دیپلماسی عمومی و رسانهای به منظور جلب توجه افکار عمومی جهان بهره برده و از این فرصت برای انتقال آنچه ایران در جنگ ۱۲ روزه با آن روبهرو بود استفاده کند. حضور در نیویورک در شرایطی میتواند به نفع کشور باشد که تنها اصل مورد توجه در این حضور منافع ملی باشد.
نه ترس از مذاکره و نه خوشبینی بیش از اندازه به آن، هیچکدام نمیتواند تأمین کننده منافع ملی تحلیل شود و گام نهادن در این جاده باریک نیازمند هوشیاری دیپلماتیک از یک سو و یکصدایی در داخل است. فرصت حضور رئیسجمهوری در نیویورک میتواند با دیپلماسی هوشمندانه و حداکثری، سبب کاهش فشارهای بینالمللی و ارتقای همکاریهای منطقهای و جهانی باشد؛ حضوری که پس از جنگ ۱۲ روزه و دفاع ایران، مقتدرانهتر از همیشه است.