انقلاب‌ دیجیتال «نسل زد» علیه فساد و نابرابری‌های اقتصادی | حکومت‌هایی یکی پس از دیگری سرنگون می‌شوند

اقتصادنیوز یکشنبه 30 شهریور 1404 - 15:52
اقتصادنیوز: جنوب آسیا شاهد موجی بی‌سابقه از اعتراضات خیابانی به رهبری جوانان نسل «زد» است که با استفاده از ابزارهای دیجیتال و خشم ناشی از فساد گسترده، نابرابری‌های اقتصادی و غیره دولت‌های مستقر را یکی پس از دیگری سرنگون می‌کند.

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، جنوب آسیا شاهد موجی بی‌سابقه از انقلاب‌ها به رهبری جوانان است. از سریلانکا در سال۲۰۲۲ و بنگلادش در سال۲۰۲۴ تا نپال در هفته‌های اخیر، نسل «زد» با استفاده از ابزارهای دیجیتال و خشم ناشی از سرخوردگی، دولت‌های مستقر را یکی پس از دیگری سرنگون کرده و می‌کند. 

بنا بر گزارش الجزیره، این جنبش‌ها، هرچند در بسترهای متفاوتی شکل گرفته‌اند، اما ریشه‌های مشترکی دارند: فساد گسترده، خویشاوندسالاری، نابرابری‌های اقتصادی و شکاف عمیق میان نسل جوان و رهبران سالخورده. جوانانی که با بحران‌های اقتصادی متعدد و همه‌گیری کرونا بزرگ شده‌اند، دیگر وعده‌های توخالی را برنمی‌تابند. آنها با مشاهده سبک زندگی مجلل فرزندان سیاستمداران در شبکه‌های اجتماعی، بیش از پیش به این باور رسیده‌اند که آینده‌شان توسط نسلی دیگر به سرقت رفته است.

پل استانیلند، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو، این پدیده را «سیاست جدید بی‌ثباتی» می‌نامد و معتقد است این جنبش‌ها از یکدیگر الهام می‌گیرند. در نپال، معترضان حتی نخست‌وزیر موقت خود را از طریق نظرسنجی در پلتفرم «گیمینگ دیسکورد» انتخاب کردند که نشان‌دهنده تغییر بنیادین در کنشگری سیاسی است. برخلاف اعتراضات سنتی، این جنبش‌ها ساختاری غیرمتمرکز دارند و با مهارت از ابزارهای دیجیتال برای سازماندهی و بسیج عمومی استفاده می‌کنند. تلاش دولت‌ها برای سرکوب، از جمله قطع اینترنت، تنها به تشدید بحران منجر شده است. این تحولات پرسش مهمی را مطرح می‌کند: آیا پرجمعیت‌ترین منطقه جهان به کانون اصلی انقلاب‌های نسل زد تبدیل شده است؟ درحالی‌که پاسخ قطعی نیست، یک چیز مسلم است: جوانان جنوب آسیا با دیدگاهی روشن برای آینده‌ای بهتر، قدرت را به دست گرفته و اعلام کرده‌اند که دیگر حاضر به تحمل سیستم‌های سیاسی ناکارآمد نیستند. سوال اصلی این است که این موج اعتراضات، در آینده کدام کشور را در بر خواهد گرفت.

پارادوکس توسعه و انفجار جمعیت جوان

جنوب آسیا جوان‌ترین ساختار جمعیتی جهان را دارد؛ برای مثال، بیش از ۴۷درصد از جمعیت بنگلادش و 40درصد از جمعیت نپال زیر ۲۵سال سن دارند. این جمعیت جوان که باید «فرصتی طلایی» برای توسعه باشد، به‌طور متناقضی با بیکاری گسترده، نابرابری و فساد روبه‌رو شده است. در بنگلادش، نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان جوان دانشگاهی در سال۲۰۲۳ به 33درصد رسید. در نپال نیز میلیون‌ها جوان برای یافتن کار به خارج از کشور مهاجرت می‌کنند و با وجود سهم ۲۷درصدی حواله‌های ارزی در تولید ناخالص داخلی، احساس می‌کنند از پیشرفت ملی به حاشیه رانده شده‌اند. این سرخوردگی از برآورده نشدن انتظارات برای اشتغال و عدالت اجتماعی، جوانان را به قوی‌ترین نیروی مقاومت تبدیل کرده است.

به گزارش «مدرن دیپلماسی»، جوانان جنوب آسیا، مسلح به سطح بالاتری از آموزش و دسترسی به فناوری، حامل آرمان‌های دموکراسی، شفافیت و برابری هستند. تاریخ منطقه سرشار از نقش‌آفرینی دانشجویان در تحولات سیاسی است. در بنگلادش، دانشجویان در جنبش استقلال (۱۹۷۱) و سرنگونی رژیم نظامی (۱۹۹۰) نقشی تعیین‌کننده داشتند و در سال۲۰۲۴ نیز اعتراضات علیه فساد را رهبری کردند که به سقوط دولت شیخ حسینه انجامید. در نپال نیز، دانشجویان در جنبش‌های دموکراتیک ۱۹۹۰ و ۲۰۰۶ نقشی محوری ایفا کردند و در سال۲۰۲۵، سرخوردگی از بحران حکمرانی و فساد، بار دیگر آنها را به هسته اصلی اعتراضات تبدیل کرد.

جوانان دیگر تنها ابژه‌های تاثیرپذیر نیستند، بلکه بازیگران سیاسی قدرتمندی هستند که می‌توانند پویایی قدرت را تغییر دهند. فناوری دیجیتال به «سلاح سیاسی» نسل جوان تبدیل شده است. پلتفرم‌هایی مانند فیس‌بوک، تیک‌تاک و ایکس (توییتر) به ابزارهای موثری برای بسیج سیاسی و ارتباطات تبدیل شده‌اند. در داکا (۲۰۲۴)، ویدئوهای سرکوب اعتراضات به سرعت وایرال شد و واکنشی زنجیره‌ای را برانگیخت. در کاتماندو (۲۰۲۵)، گروه‌های دانشجویی توانستند در عرض چند ساعت تظاهرات ده‌ها هزار نفری را سازمان‌دهی کنند. رسانه‌های اجتماعی به جوانان کمک می‌کنند تا سانسور سنتی را دور بزنند، ارتباطات فرامرزی ایجاد کرده و فشار بین‌المللی بر دولت‌ها وارد کنند.

این کنشگری بر بستر سنت دیرینه «سیاست خیابانی» در منطقه استوار است. جنبش‌های دانشجویی از دهه۱۹۶۰ همواره نیروی تعیین‌کننده‌ای در تغییر رژیم‌ها بوده‌اند و جامعه اغلب آنها را «وجدان ملی» می‌داند. این میراث تاریخی به اعتراضات امروز مشروعیت می‌بخشد و حمایت عمومی را جلب می‌کند. جنبش‌های جوانان به سرعت ابعاد بین‌المللی پیدا می‌کنند. انتشار تصاویر سرکوب در رسانه‌های جهانی، فشار جامعه بین‌المللی، سازمان‌های حقوق بشری و قدرت‌های خارجی را بر دولت‌ها افزایش می‌دهد. همان‌طور که در مورد بنگلادش (۲۰۲۴) دیده شد، فروپاشی یک دولت را نمی‌توان از فشار خارجی جدا دانست. این امر جوانان را نه تنها به یک مساله داخلی، بلکه به متغیری تاثیرگذار بر روابط بین‌الملل و جایگاه کشور در منطقه تبدیل کرده است.

ظهور جوانان به‌عنوان کانون بحران، تغییرات ساختاری مهمی را نیز به همراه داشته است:

۱. احزاب سیاسی مجبور به بازنگری در رویکرد خود نسبت به جوانان شده‌اند؛ زیرا حمایت یا مخالفت آنها مشروعیت دولت را تعیین می‌کند.

۲. جامعه مدنی و رسانه‌ها با انرژی جوانان تقویت شده و فضای دموکراتیک گسترش یافته است.

۳. نخبگان سیاسی دریافته‌اند که حکمرانی ضعیف می‌تواند به فروپاشی سریع منجر شود.

 این پدیده پیامدهای گسترده‌ای برای کل منطقه جنوب آسیا دارد. اولا، آسیب‌پذیری رژیم‌ها را در برابر فشارهای اجتماعی آشکار می‌سازد. ثانیا، با توجه به سرعت انتشار اعتراضات از طریق رسانه‌های اجتماعی، عدم قطعیت سیاسی در منطقه افزایش می‌یابد. ثالثا، نقش جوانان سیاست داخلی را به روابط خارجی گره می‌زند و قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی را وادار به تعدیل سیاست‌هایشان می‌کند. در بستر رقابت‌های ژئوپلیتیک، جوانان جنوب آسیا به یک «عامل ناشناخته» تبدیل شده‌اند که می‌تواند توازن قدرت منطقه‌ای را تغییر دهد. از بنگلادش تا نپال، نسل جوان ثابت کرده است که با جمعیت انبوه، آرمان‌های دموکراتیک و تسلط بر فناوری، توانایی تغییر نظم سیاسی را دارد. آنها هم معیار مشروعیت دولت، هم نیروی اصلاحات و هم متغیری در روابط بین‌الملل هستند. رویدادهای اخیر نه تنها بی‌ثباتی داخلی، بلکه یک تغییر عمیق در پویایی‌های سیاسی کل منطقه را نشان می‌دهد. هر دولتی در این منطقه که نتواند انرژی و انتظارات جوانان را در فرآیند توسعه ملی ادغام کند، با خطر تکرار بحران روبه‌رو خواهد بود. جوانان جنوب آسیا دیگر فقط آینده نیستند؛ آنها حال و واقعیت انکارناپذیر سیاست منطقه‌ای هستند.

به گزارش سی‌ان‌ان، همزمان با اعتراضات گسترده‌ای که به سرنگونی دولت نپال منجر شد، نمادی غیرمنتظره بر دروازه‌های «کاخ سینگها دربار» کاتماندو به اهتزاز درآمد: پرچم جمجمه‌ای با کلاه حصیری، برگرفته از مانگای محبوب ژاپنی «وان پیس» (One Piece). این نماد که متعلق به شخصیت اصلی داستان، مانکی دی. لوفی، و خدمه دزدان دریایی اوست، به سرعت از مرزهای دنیای انیمه فراتر رفته و به فریاد اتحاد و مقاومت نسل زد در سراسر آسیا تبدیل شده است.

«وان پیس» داستان مبارزه لوفی علیه یک «حکومت جهانی» خودکامه و تلاش برای آزادی مردم تحت ستم را روایت می‌کند. این مضمون به شدت با احساسات جوانان معترض در کشورهایی چون نپال، اندونزی و فیلیپین همخوانی دارد که علیه فساد، خویشاوندسالاری و نابرابری قیام کرده‌اند. به گفته یکی از سازمان‌دهندگان اعتراضات نپال، استفاده از این نمادها به جنبش هویتی منطبق با نسل زد بخشید و پیام «عزم راسخ برای کنار زدن موانع» را منتقل کرد.

 

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.