وقتی پای پاییز تهران با نسیم رو به خنکی شهریورماه، درهای گالری هنری فکه را در باغ موزه دفاع مقدس میگشاید، انگار روحی از جنس ایثار و عشق، فضا را پر میکند. دستها و ذهن های خلاق از دروازه هنر وارد شده و اینگونه قدردانی از مدافعان کشور در برابر تجاوز اسرائیل را به نمایش گذاشتند.
به گزارش تابناک، نمایشگاه کمپین ملی «دستمریزاد»، این رویداد مردمی که از دل جنگ ۱۲ روزه زاده شده، نه فقط مجموعهای از آثار هنری است، بلکه فریاد خاموش دلهای هزاران ایرانی؛ مادرانی که اشکهایشان را به رنگهای نقاشی بدل کردهاند، کودکانی که با دستهای کوچکشان، ستارههای شجاعت را روی کاغذ کشیدهاند، و زنانی که در سکوت شبهای بیقراری، صنایع دستیشان را با نخهای امید بافتند. هر تکه کاغذ، هر خط دلنوشته، هر نقاشی لرزان، بویی از خاک وطن میدهد – بویی که خاطره رزمندگان را زنده میکند، آن سربازانی که با دستهای خالی، سپر ایران شدند.
نجوای سپاس
قرار بعدی، مهرماه
این نمایشگاه، از ۲۷ تا ۲۹ شهریور، از ساعت ۸ صبح تا ۴:۳۰ بعدازظهر، در آغوش باغ موزه دفاع مقدس باز بود و این گزارش در روز پایانی آن نوشته شده است. در مکانی که خودش نماد حماسههای هشتساله دفاع مقدس است، با تالارهایش که پیروزیها را فریاد میزنند. اما اینجا، در «دستمریزاد»، احساس غرور با بغضی شیرین آمیخته میشود؛ غرور از پیوند عاطفی مردم با سربازان وطن، و بغض از یادآوری آن روزهایی که ایران، مثل مادری زخمی، ایستاد و خندید. در نهایت، همه این آثار، در آیین اختتامیه ۱۰ مهر در میدان هفتتیر، به ستاد کل نیروهای مسلح تقدیم خواهند شد – هدیهای از دل به دل، که میگوید: «ما هستیم، شما بودید، ایران ماند».
اینجا، در سکوت پراحترام این گالری، ملتی خود را تصدیق میکند؛ مردمی که با حضور خود، با نگاههای طولانی بر هر اثر و با اشکی پنهان در گوشه چشمان، نشان دادهاند که در جایگاه خویش، نه تنها فراموشگر نیستند، که حافظان زنده و پاسداران راقی ایثارند. باید برای چنین مردمی سر تعظیم فرود آورد؛ مردمی که تاریخ را نه در کتابهای خاکخورده، که در قلبهای زندهی خود نگه میدارند و سپاس را نه با زبان، که با وجود خویش ادا میکنند.بازدید از این نمایشگاه، فراتر از یک رویداد فرهنگی، سفری است به عمق هویت ایرانی؛ جایی که هنر، اشک و شادی، دست در دست هم، داستان یک ملت مقاوم را روایت میکنند.