به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، پویانمایی «فلو»(جریان) با کارگردانی گینتس زیلبالودیس، اثری از سینمای لتونی است که سال ۲۰۲۴ در بخش «نوعی نگاه» جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد. بعد هم در سینماهای لتونی اکران و تبدیل به پرمخاطبترین تاریخ سینمای اینکشور تبدیل شد. «فلو» در جایزه اسکار امسال (۲۰۲۵) هم جایزه بهترین انیمیشن بلند را به دست آورد. ایناثر اولینفیلم از سینمای لتونی است که نامزد و برنده جایزه اسکار شد. عنوان بهترین فیلم بلند پویانمایی از جشنواره گلدن گلوب هم از دیگر جوایزی است که اینفیلم برای سازندگانش به ارمغان آورده است.
بررسی جشنوارههایی که به اینپویانمایی جایزه دادهاند، باعث نتیجهگیریهایی درباره مفاهیم و محتوای آن میشود اما به اینمساله نمیپردازیم چون خود گویای همهچیز است.
نکته مهم و متفاوت «فلو» این است شخصیتهایش همگی حیوانات هستند و دیالوگی هم ندارند. یعنی بهخلاف پویانماییهای دیگر که از صنعت جانبخشی به حیوانات و دادن شخصیت به آنها بهره میبرند، حیوانات اینانیمیشن واقعا حیوان هستند و صدایشان هم همانآواهای حیوانی است که واقعا ضبط شدهاند.
سطح کیفی تصویر محیط و فضاهای اینانیمیشن، کیفیت بالا دارند اما کاراکترهای آن که همگی حیوانات مختلف جنگل هستند، طوری پرداخت شدهاند که پویانماییبودن اثر را به مخاطب تذکر میدهند. داستان با حضور یکگربه سیاه در جنگلی زیبا و چالشش با دستهای سگ شروع میشود. دستهای گوزن هم به محیط جنگل اضافه میشوند اما با وقوع یکسیل بزرگ، گربه و سگها هستند که نجات پیدا میکنند و موفق میشوند به مناطقی بروند که هنوز زیر آب نرفتهاند.
هرکدام از حیوانات داستان، شخصیت حیوانی خود را دارند و از اینجهت در پرداختشان به ترسها و نگرانیها و دغدغههایشان توجه شده است. مثلا سگ لابرادور رتریور، بهواسطه ویژگی اخلاق مهربان و اعصاب آرامش شخصیتی حمایتگر دارد. گربه هم در مقام شخصیت اصلی، کنجکاو و ترسو است و احتیاط را شرط عقل میداند.
اما جدا از ویژگیهای ساختاری، محتوای اینپویانمایی قابل توجه و بررسی است. فضای آخرالزمانی اثر در هماهنگی با دیگر آثار آخرالزمانی جریان غالب سینمای جهان یعنی هالیوود است. فیلم تولید مشترک لتونی، فرانسه و بلژیک است اما در هماهنگی کامل با هالیوود است. سیل عظیم و اینکه ۹۰ درصد فیلم رو و زیر آب جریان دارد، یادآور داستان نوح پیامبر (ع) و البته فیلم تحریفگر (با نگاه یهودی) دارن آرنوفسکی با بازی راسلکرو در نقش نوح است که سال ۲۰۱۴ اکران شد. شخصیت نهنگ حاضر در داستان هم که در چند بزنگاه مهم گربه را نجات میدهد در نهایت خود به گل مینشیند، یادآور دیگر پیامبر الهی یعنی حضرت یونس (ع) است. نهنگ در پایان فیلم پس از فرو نشستن سیل، به گل مینشیند و در حال احتضار است که گربه کنارش آمده و آرامش میکند. پس از پایان فیلم و در انتهای تیتراژ نیز در تصویری بدون منطق، در حال بالاآمدن از سطح اقیانوس است.
در «فلو» هیچانسانی وجود ندارد اما علائم آدمها همهجا وجود دارد. این هم یکی دیگر از مولفههای آخرالزمانی ایناثر است که نمونههای مشابهش را در فیلمهای سینمایی دیگر هالیوود دیدهایم؛ شهرهای خالی و ویرانشده که نگرانی انقراض نسل انسان را تلقین میکنند.
به اینترتیب اینپویانمایی با ظاهری که شبیه به جریان غالب انیمیشنهای آمریکایی و هالیوودی نیست و خود را شبیه آثار سینمای مستقل نشان میدهد، از نظر محتوا و پیام در خدمت آنسینماست و به قول معروف از بغل و به آهستگی، حرکت خزشوار خود را در جهت مفاهیم آخرالزمانی یهودی و صهیونی انجام میدهد.
صادق وفایی