به نظر کارشناسان بازار سرمایه، بورس تهران در هفته گذشته نسبت به اخبار سیاسی و نرخ ارز واکنش نشان میدهد. به طوری که با مبهم شدن و تاریک شدن افق سیاسی و با افزایش نرخ ارز، مقصد سرمایهگذاران طلا میشود و با یک خبر مثبت نسبت به آینده تحریمهای بینالمللی وضعیت معکوسی رقم خواهد خورد و بازار سهام مثبت و بازار طلا و ارز با کاهش قیمت همراه میشوند. این وضعیت سینوسی در هفته گذشته نشاندهنده اهمیت مسائل سیاسی برای فعالان بازار سرمایه و سرمایهگذاران را نشان میدهد.
به نظر کارشناس بازار سرمایه سه محور اصلی بر بازار سرمایه در شرایط کنونی بیشترین تاثیر را دارند. این سه محور عبارتند از نرخ ارز، سیاست پولی دولت و گزارشها عملکردی میاندورهای شرکتها هستند. نرخ ارز به سرعت در صنایع صادراتمحور و P/E آنها اثرگذار است. همچنین نرخ بهره نیز از مسائل مهمی است که منجر به افزایش هزینه تامین مالی شرکتها شده، همچنین در کنار این دو مساله سوم که گزارشهای میاندورهای شرکتهاست، بسیار مورد توجه فعالان و سرمایهگذاران قرار دارد.
مجید عبدالحمیدی، کارشناس بازار سرمایه و مدیر اجرایی به ارزیابی هفتگی بورس، چشمانداز کوتاهمدت و عوامل اثرگذار بر آن پرداخت و گفت: بازار سرمایه در هفته گذشته مسیری پرنوسان را تجربه کرد. در ابتدای هفته فضای معاملات مثبتتر بود و شاخص کل توانست تحت حمایت بخشی از تقاضا، رشد ملایمی را به ثبت برساند. اما به مرور زمان و با افزایش فشار عرضه، جریان بازار تغییر جهت داد؛ بهگونهای که در دو روز پایانی هفته، بیشتر نمادها در محدوده منفی کامل معامله شدند و شاخص کل نیز بخش قابلتوجهی از دستاوردهای اولیه را از دست داد. ضعف جدی در حجم و ارزش معاملات نشان میدهد که ورود نقدینگی تازه همچنان محدود است.
کارشناس بازار سرمایه اضافه کرد: سرمایهگذاران حقیقی ترجیح دادند در فضایی که ریسک سیستماتیک ناشی از سیاستهای کلان و نرخ ارز بالاست، بیشتر به سمت ابزارهای کمریسکتر حرکت کنند. این موضوع باعث شد شاخص هموزن عملکردی متفاوت از شاخص کل داشته باشد و نوعی واگرایی میان صنایع بزرگ و کوچک ایجاد شود.
وی به سه محور اصلی و مهم در کوتاهمدت اشاره کرد و گفت: نخست نرخ ارز است که بهطور مستقیم بر صنایع صادراتمحور و نسبت P/E تحلیلی آنها اثر میگذارد. تغییرات دلار به سرعت در ارزش ذاتی نمادهای فلزی، معدنی و پتروشیمی منعکس میشود. دوم، سیاستهای پولی دولت است. وقتی بانک مرکزی رویکردی انقباضی در پیش میگیرد و نرخ بهره بینبانکی را بالا نگه میدارد، عملا نرخ تنزیل جریانهای نقدی افزایش یافته و ارزش فعلی سهام کاهش مییابد. سومین عامل هم گزارشهای دورهای شرکتهاست. انتشار صورتهای مالی شفاف میتواند NAV (ارزش خالص داراییها) را برای برخی صندوقها و هلدینگها جذابتر کند و موجب بازگشت نقدینگی شود.
عبدالحمیدی به بررسی وضعیت بازار از نظر تکنیکال پرداخت: در بازه کوتاهمدت، بازار در حالتی بین حمایت و مقاومت تکنیکال نوسان دارد. از منظر بنیادی، اگر بازده بدون ریسک (Risk-free rate) در سطح فعلی بماند و نرخ سود سپردههای بانکی رشد بیشتری نکند، جذابیت سهام نسبت به سپردهها افزایش مییابد. البته باید توجه داشت که ورود نقدینگی جدید نیازمند کاهش نااطمینانیها در سیاستگذاری است. به نظر من صنایع بنیادی مثل فلزات اساسی، پتروشیمیها و بانکها در این دوره پتانسیل بیشتری دارند، زیرا هم پوشش مناسبی در برابر تورم دارند و هم از منظر ضریب فزاینده پولی با افزایش نقدینگی میتوانند سودآورتر شوند.
مدیر اجرایی و کارشناس بازار سرمایه خروج پول از بازار را مورد بررسی قرار داد و گفت: خروج پول حقیقی از بازار نشان میدهد سهامداران خرد نسبت به پایداری تصمیمات کلان تردید دارند. وقتی این سرمایهگذاران منابع خود را به سمت صندوقهای درآمد ثابت یا سپردههای بانکی سوق میدهند، بهنوعی نشان میدهند که فعلا ریسک غیرسیستماتیک صنایع برایشان بالاست. این روند، یک پیام مهم به سیاستگذاران است: بدون ثبات در بازار ارز و نرخ بهره، نمیتوان انتظار داشت سرمایهگذاران خرد به بازار برگردند. البته با بهبود گزارشهای فصلی و انتشار سیگنالهای مثبت، میتوان امیدوار بود بخشی از این خروجها جبران شود.
عبدالحمیدی به سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه توصیه کرد: سرمایهگذاران به جای تصمیمات هیجانی، به مدلهای ارزشگذاری توجه کنند. بررسی نسبتهای مالی مانند P/E، ROE (بازده حقوق صاحبان سهام) و جریانهای نقدی آزاد، میتواند راهنمای خوبی برای انتخاب سهام باشد. تنوعبخشی به پرتفوی هم ضروری است تا ریسک کاهش یابد. همچنین برای افرادی که تجربه و دانش کافی ندارند، سرمایهگذاری غیرمستقیم از طریق صندوقهای سهامی یا سبدگردانهای دارای مجوز سازمان بورس، بهترین گزینه است.
کارشناس بازار سرمایه افزود: نیمه دوم سال معمولا با رشد حجم معاملات و توجه بیشتر سرمایهگذاران حقوقی همراه است. اگر دولت بتواند سیاستهای مالی و پولی خود را هماهنگ کند و نرخ سود در سطح معقول نگه داشته شود، بازار ظرفیت رشد خواهد داشت. ورود نقدینگی جدید به بورس میتواند نسبت P/E فوروارد بسیاری از صنایع را به سطح جذابتری برساند. در کل، من نیمه دوم سال را مثبتتر میبینم، بهویژه برای صنایع بانکی و صادراتی که از ثبات نرخ ارز و سیاستهای تسهیلی بهره میبرند.
وی در پایان افزود: بورس در شرایطی است که بیش از هر چیز به اعتمادسازی و شفافیت سیاستی نیاز دارد. اگر نرخ بهره بینبانکی مدیریت شود و سیاستهای پولی از حالت انقباضی شدید خارج شود، جریان نقدینگی میتواند دوباره به بازار سرمایه برگردد. این بازار پتانسیل بالایی دارد، اما فعال شدن آن وابسته به هماهنگی میان سیاستگذاران پولی و مالی و همچنین تقویت نقش نظارتی سازمان بورس است. سرمایهگذاران هم باید بدانند که موفقیت در بورس با تحلیل بنیادی، مدیریت ریسک و صبر حاصل میشود، نه با تصمیمات هیجانی.