به گزارش همشهریآنلاین، موضوع فعالسازی مکانیسم ماشه به یکی از مباحث روز محورهای سیاست خارجی کشور تبدیل شده است. اقدام کشورهای اروپایی زنگ خطری جدی برای مناسبات دیپلماتیک ایران بهصدا درآمده است. در چنین شرایطی، پرسشهای اساسی درباره نحوه مواجهه دستگاه دیپلماسی، ابزارهای حقوقی قابل استفاده، نقش مردم و نخبگان، و همچنین تجربههای گذشته بهویژه در برجام، بیش از پیش اهمیت یافتهاند.در همین راستا، در برنامه سپهر سیاست خبرگزاری فارس با برگزاری نشستی تخصصی با عنوان «فعالسازی مکانیسم ماشه؛ چالشها و راهکارها» میزبان سه تن از چهرههای برجسته حوزه سیاست خارجی و حقوق بینالملل بودیم؛ فؤاد ایزدی، استاد دانشگاه تهران، زهره الهیان، نماینده سابق مجلس و دبیرکل جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی و محمد اسماعیلی، استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی. در این نشست، ابعاد حقوقی، دیپلماتیک، و راهبردی این موضوع مورد بحث و واکاوی قرار گرفت.درادامه برخی اظهارات فواد ایزدی را می خوانید:
ایزدی: دشمن برای حمله مجدد نیاز به بند ۴۲ ندارد بلکه محتاج به اطلاعات است
ایزدی در ابتدای این نشست گفت: در خصوص اسنپبک، اگر این سازوکار فعال شود، آیا به معنای بازگشت تحریمهای قطعنامههای سازمان ملل خواهد بود؟ پاسخ این است که بله، اما نکته مهم این است که مسیر مقابله با این بازگشت، نباید از طریق اقداماتی باشد که مخاطره آن از بازگشت تحریمها بیشتر است. استفاده از برخی ابزارها در این مسیر ممکن است صدمات بیشتری به منافع ملی وارد کند.
وی افزود: به بیان دیگر، این موضوع نباید اصلاً در برجام گنجانده میشد. اگر طرف مقابل اصرار بر فعالسازی اسنپبک داشت، شاید میشد از ابتدا مخالفت جدیتری صورت گیرد، اما حالا که گذشتهها گذشته و شرایط کنونی کشور به گونهای است که طرفهای اروپایی ادعا میکنند قادر به فعالسازی اسنپبک هستند، باید گفت؛ اسنپبک گزینه بدی است، اما گزینه بدتر، دادن امتیازات جدید به طرف مقابل است. امتیازاتی که ممکن است خطر جنگ را بیشتر کند. آیا اسنپ بک به معنای مجوز جنگ است؟ خیر. زیرا مجوز جنگ توسط شورای عالی امنیت وقتی صادر میشود که کشوری ذیلل بند ۴۲ باشد، اما ایران هیچ وقت ذیل این بند نبوده است. در واقع با فعال سدن اسنپبک کشور در خطر جنگ قرار نمیگیرد.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: اما حالا سوال این است که آیا احتمال وقوع جنگ با قرار دادن اطلاعات سایتهای هستهای یا میزان اورانیوم غنیشده در اختیار آژانس انرژی هستهای افزایش مییابد؟ بله قطعاً افزایش میدهد. زیرا دشمن برای اقدام نظامی نیاز به مجوز شورای امنیت سازمان ملل تحت بند ۴۲ منشور ندارد. در جنگ ۱۲ روزه نیز که به ایران حمله کردند بند ۴۲ در مورد ایران فعال نشده بود. آنها برای حمله نیاز به بند ۴۲ ندارند بلکه احتیاج به اطلاعات برای حمله بعدی دارند.
ایزدی: خطر واقعی نه اسنپبک، بلکه اطلاعاتدهی استایزدی گفت: در حال حاضر، یکی از دلایل عدم اقدام نظامی علیه ایران، ناکامل بودن اطلاعات درباره برنامه هستهای است. تکمیل این اطلاعات میتواند حمله را تسریع کند. این واقعیتی است که دستگاههای اطلاعاتی آمریکا هم با آن مواجهند. بهعنوان نمونه، یکی از ژنرالهای ارشد آمریکایی اخیراً توسط ترامپ عزل شد، چون گزارشی داده بود که خلاف ادعای ترامپ در خصوص میزان تخریب سایتهای هستهای ایران بود.وی ادامه داد: فعال شدن مکانیزم ماشه از منظر حقوقی و حتی عملی، تحول چشمگیری ایجاد نمیکند. چون اساساً کشورهایی مانند آمریکا برای حمله، منتظر مجوز ماده ۴۲ منشور نمیمانند. آنها هر زمان اراده کنند، اقدام خود را انجام میدهند.این کارشناس مسائل بینالملل بیان کرد: اما آنچه خطر واقعی دارد، ارائه اطلاعات هستهای به آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. چرا؟ چون بر اساس اسناد منتشرشده از سوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، اطلاعاتی که ایران در اختیار آژانس قرار میدهد، خیلی سریع به دست موساد، سیا یا دیگر نهادهای اطلاعاتی میرسد. شاهد این هستیم که هر زمان گزارشی محرمانه به آژانس داده میشود، رسانههایی مانند رویترز بلافاصله آن را منتشر میکنند، حتی پیش از آنکه اعضای شورای حکام به آن دسترسی داشته باشند و به عنوان سند ویژه محرمانهای که به آن دست پیدا کردند منتشر میکنند.
ایزدی گفت: وقتی این مسئله به کرات تکرار شود، دیگر نمیتوان آن را صرفاً ناشی از توانمندی خبرنگاران دانست؛ بلکه مشکل ساختاری در افشای اطلاعات وجود دارد. در چنین شرایطی، دادن اطلاعات حتی بدون ارسال آن به آژانس، صرفاً در فرآیند تهیهاش، میتواند کشور را در معرض جاسوسی قرار دهد. توانمندیهای دشمن در جاسوسی الکترونیک و ابزارهای اطلاعاتی پیشرفته اثبات شده است. تبعات اقتصادی اسنپبک هم جدی نیست مگر از طریق عملیات روانی. اکنون هم سعی کردند بر قیمتها با جنگ روانی تاثیر بگذارند، اما موفق نبوده است.
وی افزود: از نظر اقتصادی، فعال شدن اسنپبک تأثیر چشمگیری بر فروش نفت ایران ندارد. زیرا تحریمهای نفتی عمدتاً توسط کنگره آمریکا وضع شدهاند، نه سازمان ملل. سازمان ملل حتی یک قطره نفت ایران را تحریم نکرده است. تحریمهای بانکی و مالی نیز بیشتر تحت قوانین داخلی آمریکا هستند، نه قطعنامههای شورای امنیت. اگرچه در یکی از قطعنامهها بهطور جزئی به تأسیس بانکهای جدید اشاره شده، اما تأثیر اقتصادی عمدهای ندارد، مگر از طریق عملیات روانی رسانههای وابسته به رژیم صهیونیستی. آنها تلاش میکنند با فضاسازی، نرخ ارز را بالا ببرند. البته این عملیات روانی تاکنون مدیریت شده و تبعات جدی نداشته است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: توافقی در قاهره توسط وزیر امورخارجه امضا شد. عراقچی در بازگشت از این سفر اعلام کرد که هرگونه ارائه اطلاعات یا انجام بازرسیها، صرفاً باید با تأیید شورای عالی امنیت ملی انجام شود. این مسئله در شرایط فعلی از اهمیت بیشتری برخوردار است، چراکه ما تجربه جنگ ۱۲ روزه اخیر را هم داریم و میدانیم که دشمن تنها به جاسوسی انسانی متکی نیست، بلکه ابزارهای پیشرفتهتری در اختیار دارد.ایزدی: تولید گزارش داخلی برای آژانس، میتواند بستر نفوذ اطلاعاتی را فراهم کند
ایزدی بیان کرد: علاقه آنها برای انعقاد توافق به این علت است که میدانند ما به این راحتی به آنها گزارش را به نماینده آژانس تحویل نمیدهیم. او میداند همین فعال شدن نهادهای داخلی برای تولید گزارش فرصت برای نهاد اطلاعاتی طرف مقابل ایجاد میکند. حتی تولید گزارش داخلی برای آژانس، میتواند بستر نفوذ اطلاعاتی را فراهم کند. وی ادامه داد: بنابراین، باید مراقب بود و از هر اقدامی که اطلاعات کشور را در معرض افشا قرار دهد، اجتناب کرد. ما به آقای دکتر عراقچی اعتماد و اعتقاد داریم. ایشان دیپلمات ورزیده و توانمندی هستند. بنابراین بحثهایی که بعضاً در نقد وزیر امور خارجه یا شورای عالی امنیت ملی مطرح میشود، باید با رعایت احترام کامل باشد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: اما نکته مهم این است که طراحیای که طرف مقابل انجام داده، به گونهای است که شما را به مسیری بکشاند که حتی اگر تا انتهای آن مسیر نروید، در میانه راه فرصتهایی برای اعمال فشار یا بهرهبرداری پیدا کند. اینکه گفته میشود «شورای عالی امنیت ملی تصویب نکرده» یا «ما گزارشی ارائه ندادیم»، در ظاهر حرفهای خوبی است؛ اما تجربههای گذشته نشان داده که دشمن بهتدریج و با استفاده از ابزارهای نرم، طرف مقابل را در موقعیتی قرار میدهد که نهایتاً به امتیازدهی و پذیرش خواستههای آنان منتهی شود.همانطور که در تجربه متن لوزان قبل از شکلگیری برجام دیدیم، برای اولینبار در متنی که بنا بود تبدیل به توافق نهایی شود، عباراتی مطرح شد نظیر: «هر زمان که بخواهیم، تحریمها را بازمیگردانیم»؛ عباراتی که حتی حق وتو چین و روسیه گرفت. آن زمان این حرفها غیرقابل باور بود، اما شد.
ایزدی گفت: بعداً توجیهاتی ارائه شد، از جمله اینکه کشورهای عضو توافق باید بتوانند اگر طرف مقابل به تعهداتش پایبند نبود، خود نیز پایبند نباشند؛ اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، خلاف این بود.بهگونهای که طرف غربی هر زمان که بخواهد، میتواند تحریمها را بازگرداند، بدون اینکه تخلفی کرده باشد.
وی تصریح کرد: از همین جهت، اگرچه امروز سخنان خوبی از سوی برخی مسئولین مطرح میشود، باید مراقب بود که ورود به مسیر قبلی، ما را مجدداً به همان نقطه نهایی نرساند. امروز گروسی، که بسیاری از نهادهای اطلاعاتی ما او را مأمور جاسوسی برای اسرائیل میدانند، به محض بازگشت به وین، کنفرانس خبری برگزار کرد و چندینبار درخواست اجرای فوری توافق را مطرح نمود؛ در حالی که هنوز امضای توافق خشک نشده بود.
ایزدی: امضای وزیر امور خارجه تعهدآور است
این استاد دانشگاه تشریح کرد: شکی نیست که اگر غربیها بخواهند از ایران امتیاز بگیرند، همین مسئله را برجسته میکنند و خواهند گفت که ایران باید توافق را اجرا کند. امضای وزیر خارجه برای ایران تعهد ایجاد میکند. آنگاه امضای وزیر امور خارجه بهعنوان سندی مطرح خواهد شد که ایران را متعهد به اجرای توافق میکند. هرچند ایران بگوید از ابتدا شرط کرده بودیم که اگر فلان اتفاق نیفتد، ما نیز اجرا نمیکنیم، اما رسانهها و افکار عمومی بینالمللی در اختیار طرف مقابل است و آنها تصویر دستدادن آقای عراقچی و گروسی را منتشر خواهند کرد و خواهند گفت که ایران باز هم از اجرای توافق سر باز زده و مانع روند دیپلماتیک شده است.
ایزدی گفت: نکته سوم که بسیار مهم است، این است که طرف مقابل برای دستیابی به اطلاعات درباره برنامه هستهای ایران حاضر شد امتیازهای زیادی در برجام بدهد. چرا غربیها تا این حد به توافق علاقهمند بودند؟ دلیلش گرفتن اطلاعات دقیق درباره زیرساختهای هستهای ایران بود. حتی سخنگوی وقت وزارت خارجه آمریکا و سخنگوی کاخ سفید در دوران اوباما، صراحتاً گفتند: «یکی از دلایل اصلی توافق این بود که بدانیم اگر بخواهیم به ایران حمله کنیم، باید به کجا حمله کنیم.» چون بدون اطلاعات دقیق، حمله بیفایده است. وی افزود: در دور قبلی، برای گرفتن این اطلاعات، امتیازهای مشخصی به ایران داده شد؛ حالا در این دور چه؟ باز هم برای گرفتن اطلاعات، میخواهند امتیاز بدهند؛ اما این بار نه امتیاز واقعی، بلکه صرفاً «به تعویق انداختن مکانیزم ماشه»! یعنی فقط دو ماه یا شش ماه دیگر صبر کنیم. این یعنی بدهبستانی ناعادلانه.
در حالیکه کار درست این است که به آنها بگوییم؛ «شما هر وقت به تعهدات برجام برگشتید، ما هم اطلاعات میدهیم؛ همانطور که قبلاً دادیم.» اما اکنون، آمریکاییها و سه کشور اروپایی صراحتاً اعلام کردهاند که ایران باید غنیسازی صفر داشته باشد و از حمله اسرائیل نیز رسماً حمایت کردهاند؛ حتی خودشان نیز اقدام نظامی کردهاند. این خلاف قوانین بینالمللی و برجام است.
این استاد دانشگاه گفت: بنابراین، این سؤال اساسی مطرح است که ما در ازای چه امتیازی وارد مسیر تهیه گزارش و دادن اطلاعات هستهای شدهایم؟ حالا میگویند تا ۲۹ سپتامبر (۷ مهر)، مهلت سی روزه تمام میشود و کره جنوبی رئیس دورهای شورای امنیت است. قرار است قطعنامهای برای مکانیسم ماشه ارائه شود؛ اما به چه شکل و با چه مضمون مشخصی؟ هنوز روشن نیست. و اینکه ما دقیقاً چه چیزی در قبال این توافق به دست آوردهایم، همچنان جای سؤال دارد.