به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه شرق در گفتگویی با حسین علایی، نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه، انجام داده تا از دریچه نگاه او به ارزیابی فرصتها و گزینههای پیشروی تهران و غرب بپردازد.
بخش هایی از اظهارات سردار علایی در این گفتگو را بخوانید؛
*مهمترین هدف آمریکا و اروپا از بهکارگیری سازوکار ماشه آن است که با توسل به بهانههای مختلف، دوباره تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را فعال کنند.
*درحالحاضر هدف سه کشور اروپایی از مذاکرات درواقع آن است که نگذارند تا مهلت قانونی برجام به صورت طبیعی تمام شود و در نتیجه تحریمهای تعلیقشده شورای امنیت سازمان برای همیشه منتفی شوند و ایران تبدیل به یک کشور عادی در نظام بینالملل شود. آمریکا و سه کشور اروپایی حسننیت ندارند و به دنبال آن هستند تا با تعلیق ششماهه، همچنان شمشیر تحریمهای سازمان ملل را بالای سر ایران نگه دارند تا بتوانند به هدف مهم خود به منظور تضعیف ایران دست یابند.
*ایران به منظور جلوگیری از بازگشت تحریمهای سازمان ملل مجبور به پذیرش میانجیگری مصر و انجام توافق قاهره شده است. این در حالی است که مدیر کل آژانس بدترین رفتار را با ایران داشته و با ارائه گزارش منفی خود، زمینه را برای حمله ناگهانی اسرائیل به ایران فراهم کرد. البته سابقه فعالیتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ارتباط با ایران نشان داده که این سازمان همواره تلاش کرده است تا خلأهای اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و اروپا را از برنامه هستهای ایران پر کند.
* فرض ایران باید بر این باشد که اصولا افراد اعزامی آژانس به ایران برای تکمیل اطلاعات خود از توانمندیهای هستهای ایران در راستای ارائه گزارش وضعیت به آمریکا و اسرائیل فعالیت میکنند. آنها به دنبال آن هستند تا به طور رسمی و آزادانه اطلاعات مورد نیاز قدرتهای هستهای جهان را جمعآوری کرده و برآوردی از نتایج حملات آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران را در اختیار آنها بگذارند، تا آنها به نقاط قوت و ضعف خود به صورت عینیتر پی ببرند، بنابراین هیچگونه تضمین امنیتی برای افشانشدن اطلاعات مربوط به اماکن هستهای ایران وجود ندارد.
*رفتار تهاجمی اسرائیل نشان داده است که هرگاه نتانیاهو در خود توانایی نظامی در راستای انجام یک عملیات را ببیند، در حمله درنگ نمیکند و منتظر گزارش آژانس نمیماند. البته آمریکا به دنبال آن است تا از ظرفیت سه کشور اروپایی برای بازگشت قطعنامههای سازمان ملل علیه ایران استفاده کند.
* اسرائیل و آمریکا تاکنون نشان دادهاند که برای آغاز جنگ، حتی معطل ایجاد زمینه و پیداکردن بهانه هم نمیمانند. آنها هرگاه احساس کنند که با جنگ میتوانند به اهداف خود برسند، از شروع آن ابایی ندارند. البته طبیعی است که بازگشت تحریمهای سازمان ملل زمینه مناسبی را برای آمریکا و اسرائیل در راستای تشویق به جنگ دوباره ایجاد خواهد کرد. براساس این است که ایران با استقبال از مذاکرات و رویآوردن به دیپلماسی، به دنبال ناکامگذاشتن جنگطلبان برای یافتن بهانه در راستای تجاوز جدید است.
*الان آمریکا و اسرائیل هیچ بهانهای برای آغاز جنگ دوباره ندارند. بسیاری از ناظران هم امیدوارند اسرائیل و آمریکا از جنگ ۱۲روزه عبرت گرفته باشند و جنگ جدیدی با ایران را شروع نکنند. مشخص است که آنها به هدف فروپاشی ساختار حکومت در ایران در جریان جنگ تحمیلی خود نرسیدند، زیرا مردم ایران بهصورت یکپارچه علیه متجاوزان ایستادند و بهخوبی مقاومت کردند و نفرت خود علیه جنگ اسرائیل و آمریکا را با شیوههای مختلف نشان دادند.
*الان میزان نفرت ایرانیان از اسرائیل و آمریکا بسیار بیشتر از قبل از جنگ شده است. اگر آمریکا و اسرائیل به واکنش جدی نظامی ایران در برابر جنگ دوباره آنان، اطمینان داشته باشند که حتما اینگونه است، بعید است که دوباره دست به یک تجاوز جدید بزنند، زیرا آنان معتقدند با تحمیل جنگ ۱۲روزه، فعالیتهای هستهای در ایران متوقف شده است، بنابراین دلیلی برای شروع جنگ مجدد وجود ندارد، زیرا درحالحاضر هیچگونه غنیسازی در ایران انجام نمیشود.
*البته تجربه نشان داده است که اگر آمریکا و اسرائیل به شکاف اجتماعی در داخل ایران امیدوار شوند، ممکن است دوباره دست به شروع جنگ بزنند، ولی ارزیابی همه تحلیلگران آن است که مردم ایران در برابر تجاوز بیگانه، از کشور خود با تمام قوا دفاع میکنند و اجازه دخالت به آمریکا و اسرائیل برای تعیین سرنوشت ایرانیان را نمیدهند.
*سفر احتمالی رئیسجمهور محترم به نیویورک برای شرکت در اجلاس سالانه سازمان ملل، فرصت بسیار مناسبی برای گفتوگوهای مستقیم با آمریکاست. اگر ترامپ بخواهد تنش با ایران را کاهش دهد باید از این فرصت محدود استفاده کند و دست از خصومت با ایرانیان بردارد و مسیر گفتوگو با ایران را در پیش بگیرد.
*سه کشور اروپایی سه خواسته از ایران داشتهاند که ایران به آنها تا حد زیادی پاسخ سازنده داده است. ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای ازسرگیری حضور بازرسان در ایران، توافق کرده است. همچنین ایران برای شروع مذاکرات با آمریکا نیز اعلام آمادگی کرده است، گرچه آمریکا از آن استقبالی نکرده است. در هر صورت به نظر میرسد که متأسفانه سه کشور اروپایی حداکثر به دنبال تعویق ششماهه اسنپبک هستند که طبیعتا دردی را دوا نخواهد کرد. راهحل اساسی آن است که همه طرفها بهویژه آمریکا به برجام بازگردند و تحریمها علیه ایران بهطور کامل برداشته شود تا راه برای تعامل ایران و غرب باز شود.
*حمله اسرائیل به قطر نشان داد که اسرائیل حتی از حمله به کشورهای همپیمان با آمریکا هم ابایی ندارد و ضمانتهای امنیتی آمریکا، موجب خودداری اسرائیل از حمله به آن کشورها نمیشود. از سوی دیگر بمباران قطر توسط اسرائیل نشان داد که تهدید و دشمن اصلی و اول کشورهای عربی، همچنان رژیم صهیونیستی است و برای مقابله با آن باید چارهاندیشی کنند.
*متأسفانه بیشتر سامانههای پدافند هوایی کشورهای عربی منطقه در کنترل آمریکاست و فضای آن کشورها برای عبور جنگندههای اسرائیلی امن است. طبیعی است که پس از حمله اسرائیل به قطر، این کشورها به فکر چارهاندیشی برای کنترل آسمان خود بیفتند تا اسرائیل با خیال راحت نتواند هواپیماهای نظامی خود در آسمان آنها به پرواز درآورد. بنابراین میتوان گفت که پیمان ابراهیم اجرانشده، منقضی شده است و بیثباتی تمام منطقه را فراگرفته و چشمانداز ختم جنگ در فلسطین با ابهام مواجه شده است.
*با بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، فشار بر مردم ایران، بهویژه اقشار ضعیف افزایش خواهد یافت و تنگناهای اقتصادی بیشتر و گرفتاریهای معیشتی مردم بغرنجتر خواهد شد.
* اگرچه ایران همواره از مذاکره و بهرهگیری از روشهای دیپلماتیک برای کاهش تنشها و حل اختلافات استقبال کرده است، ولی تجربه نشان داده است ترامپ اهل مذاکره واقعی و تعامل سازنده نیست، بلکه به دنبال تحمیل خواستههای خود بر ایران است. تجربه مذاکرات هستهای نشان داد آمریکا فقط حرف مذاکره را میزند و به دنبال گفتوگو برای نیل به تفاهم نیست. آمریکا حتی در حین مذاکره با ایران نیز مبادرت به همراهی در جنگ اسرائیل با ایران و آغاز جنگ با ایران کرد. بنابراین جمهوری اسلامی ایران نمیتواند بر روی محدودسازی مهمترین دارایی خود که توان موشکی بازدارنده است، بهسادگی مذاکره کند.