عصر ایران ؛ نهال موسوی - بعد از کش و قوس فراوان عاقبت امروز نماینده سینمای ایران برای مراسم اسکار معرفی شد و برخلاف تصور که رقابت بیشتر بین دو فیلم پیرپسر اکتای براهنی و زن وبچه سعید روستایی بود، هیأت انتخاب فیلم علت مرگ: نامعلوم علی زرنگار را برای حضور این رویداد جهانی برگزید.
واقعیت این است که تقریبا مشابه این اتفاق یک بار دیگر رخ داده است، در سال 1398 برای معرفی نماینده سینمای ایران به اسکار 2020 رقابت بین 2 فیلم «قصر شیرین» رضا میرکریمی و «متری شش و نیم» سعید روستایی بسیار داغ بود ولی هیأت انتخاب آن سال فیلم مستند «در جستجوی فریده» به کارگردانی آزاده موسوی و کوروش عطایی را به عنوان نماینده سینمای ایران برای معرفی به اسکار ۲۰۲۰ انتخاب کردند و البته نتیجه هم مشخص بود فیلم «در جستجوی فریده» در مرحله انتخاب به جمع 10 نامزد اولیه هم راه پیدا نکرد.
باز تأکید میکنیم اسکار با جشنوارههای جهانی مانند کن، ونیز، برلین و ... بسیار تفاوت دارد. اسکار یک مراسم اهدا جایزه در یک شب است که اعضای آکادمی - که بیشتر از 10 هزار نفر از اهالی سینما در سراسر جهان هستند - آرای خود را میدهند و در یک شب برندگان اعلام خواهد شد.
بنابراین در این بازی کسی بخت موفقیت بیشتری دارد که در مرحله اول پخش کننده جهانی و یا پخش کننده آمریکایی فیلم او کمپانی بزرگ و قدرتمندی باشد که بتواند از فیلم به بهترین شکل ممکن حمایت کند.
پس هر فیلمی که بتواند در آمریکا کمپانی پخش کننده قوی تری داشته باشد از شانس بالاتری برخوردار است. قدرت و اعتبار کمپانی پخش کننده و ایجاد کمپین تبلیغاتی برای معرفی فیلم در آمریکا از نکات مهم این ماجراست. چهبسا اگر کمپانی آمازون پخش آمریکای شمالی فیلم فروشنده اصعر فرهادی را در اختیار نداشت، شاید سرنوشت اسکار دوم در کارنامه ایران به گونهای دیگر رقم میخورد.
ی ک عامل دیگر هم قطعا این است که فیلم مذکور یا سازنده آن در سینمای جهان شناخته شده باشد. مثلا فیلم اگر در فسنیوالهای مهمی حضور داشته باشد و جایزه هم گرفته باشد در شناخته شدن آن نقش بسزایی دارد برای نمونه فیلم زن و بچه امسال در جشنواره کن حضور داشته و این در جلب نظر صاحبان رای در بخش فیلم بین المللی اسکار نقش دارد.
یا فیلم پیرپسر که جایزه بزرگ جشنواره روتردام را به دست آورده است هم در این چرخه امتیازات بیشتری دارد.
فیلم «علت مرگ: نامعلوم» هر چند در جشنواره شانگهای حضور داشته اما واقعیت این است که جشنواره شانگهای در سینمای جهان در قیاس با فستیوالهای دیگر چندان صاحب نام نیست.
جدای این 2 موضوع خود فیلم هم بسیار اهمیت دارد، هم از لحاظ محتوا و هم فرم. که انصافا با جمیع این اتفاقات میتوان نتیجه گرفت پیرپسر با توجه به ساختار و شکل روایت داستانی آن گزینه به مراتب بهتری برای معرفی به اسکار بود.
من هنوز فیلم یک تصادف ساده از جعفر پناهی را ندیدهام اما به احتمال زیاد به دلیل اینکه جایزه نخل طلای کن را برده و پخش کننده بسیار مهمی چون نئون را دارد، اگر فیلم پناهی از طرف کشوری چون فرانسه به اسکار معرفی شود، حتما شانس بالایی هم برای حضور در 15 فیلم لیست اولیه ( الان 15 فیلم انتخاب میشود) و بعد بردن اسکار دارد. (کمپانی نئون پخش کننده فیلمهای «آنورا» و «انگل» است که هر دو موفق به دریافت جایزۀ بهترین فیلم سال و بهترین کارگردانی در مراسم اسکار شدهاند)
چند روز قبل در مطلبی تحت عنوان چه فیلمی نماینده ایران در اسکار 2026 باشد بهتر است؟ البته اگر سیاسی بازی بگذارد... به تفصیل درباره این اتفاق نوشتم اما انگار قدرت همان «سیاسی بازی» که دربارۀ آن هشدار داده بودیم بر سایر وجوه چربیده و فیلمی انتخاب شده که تقریبا کمترین شانس را دارد.
از مواضع تند حمید رسایی و حسین دهباشی که بگذریم، یادمان نرفته فتح الله توسلی نماینده مجلس در صخن مجلس گفت: پیرپسر باعث افزایش فساد و طلاق شده است! فقط یک ماه بعد از اکران در سینمای ایران!
اگر پیرپسر معرفی شده بود یک اتفاق جدید در تغییر رویکرد سازمان سینمایی و حاکمیت نسبت به سینما را شاهد بودیم حال آن که تصمیم امروز هیأت انتخاب دیگربار نشان داد بدنه حاکمیتی سینما همچنان محافظهکار و ترسوست و نگاه آن بیشتر معطوف به تحریک نکردن تندروهای داخل است تا توجه به مناسبات جهانی در سینما (ایموجی غم و گریه را خود تصور کنید!).
و البته باز باید تأکید کرد: اسکار جایی برای ترسوها نیست!
عجیب است ولی در سال 1404 میتوان از تصمیم و حمایت جواد شمقدری در زمان ریاست بر سازمان سینمایی و انتخاب فیلم جدایی نادر از سیمین برای اسکار باید به عنوان یک حرکت شجاعانه یاد کرد!