به گزارش تابناک، در ادامه سلسله نشست ها با چهره ها و شخصیت های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور، این بار، حجت الاسلام رسول منتجب نیا، فعال سیاسی اصلاح طلب به سوالات تابناک پاسخ داد.
حجتالاسلام رسول منتجبنیا در گفتوگوی تفصیلی با تابناک، به مجموعهای از دغدغههای مهم سیاسی و اجتماعی کشور اشاره کرد و ضمن تأکید بر لزوم بازنگری در رویکردها، از مسئولان خواست صدای واقعی مردم را بشنوند و از صبوری آنها سوءاستفاده نکنند.
وی راه اعتدال را بهترین راه عنوان کرد و گفت: اعتدال صراط مستقیم است و موجب وحدت و انسجام هم میشود و تندروی و رادیکالیسم را موجب جدایی دانست.
دبیر کل حزب جمهوریت بر این باور است که متاسفانه مسعود پزشکیان در انتخاب کابینه خود را در مسائل اخلاقی و رودربایستی محصور کرد و این باعث شد علیرغم اینکه امکان حل مشکلات فراهم بود این اقدام صورت نگیرد و امورات دولت به دست افرادی بیفتد که توان و سابقه موفقی نداشتند.
منتجب نیا گفت: افرادی که تندروی میکنند باید بدانند که این رفتارها، تیشه به ریشه وحدت و انسجام ملی میزند. مردم هم به خوبی این مسائل وافق هستند.
وی همچنین با اشاره به شرایط دشوار مردم، خواستار توجه جدی مسئولان به مشکلات معیشتی و نارضایتیهای اجتماعی شد. وی با تأکید بر اینکه «مردم صبورند اما نباید از صبوری آنها سوءاستفاده شود»، هشدار داد که سکوت و نجابت مردم بهمعنای رضایت نیست.
تابناک: حجت الاسلام رسول منتجبنیا سالها در عرصههای سیاسی فعالیت و مسئولیتهای اجرایی بر عهده داشتهاند. در ابتدا تشکر میکنیم وقتتان را در اختیار ما گذاشتد تا در ارتباط با مسائل اخیر کشور گفتگویی داشته باشیم.
شاهد یک جنگ ۱۲ روزه بین ایران و رژیم اسرائیل بودیم. تحلیلهای متفاوتی از این سطحِ برخورد وجود دارد؛ از اینکه آیا رژیم صهیونیستی فقط دغدغه، تلاش و نقشهاش آسیب زدن به موضوعات نظامی و هستهای ما بود یا موضوعاتی چون براندازی و تجزیه ایران را دنبال می کرد؟ چه تصوری از اتفاقی که در این ۱۲ روز افتاد دارید و تصویر می کنید که نهایتِ برنامهریزی رژیم صهیونیستی و آمریکا چه بوده است؟
منتجبنیا: من تحلیلم در رابطه با اسرائیل، خیلی عمیقتر و گستردهتر از آن چیزی است که معمولاً مطرح میشود؛ اینکه فقط برای از بین بردن زمینه رسیدن ایران به سلاح هستهای یا حتی براندازی نظام آمدهاند و ... من از قبل از پیروزی انقلاب، در مورد صهیونیستها، کتابهایی خوانده و مطالعاتی کردهام. به این نتیجه رسیدم که این مجموعه، مجموعهای شرور و ضدبشری است. انگلیس و آمریکا و اقمارشان، صهیونیستها را از سراسر جهان جمع کردند تا در خاورمیانه یک پایگاه و جایگاهی داشته باشند؛ در رقابت با استکبار شرق و آن طمعی که هر دو نسبت به آبهای خلیج فارس و دریای عمان داشتند و دارند.
آنها صهیونیستها را به وجود آوردند، متشکل کردند، این انگیزه را در آنها تقویت کردند، اما نه به این معنا که همه طرح و ایده از آمریکا و انگلیس بوده است. صهیونیستها یعنی مجموعهای از یهودیهای متعصب و متصلّب که خودشان را مالک جهان میدانند، خودشان را وارث انبیا میدانند؛ نه فقط فلسطین و قدس و ... بلکه حتی حرمین شریفین، تمام کشورهای منطقه، از نیل تا فرات، همه را از خودشان میدانند. یعنی همه ما را غاصب میدانند؛ همه مسلمانها و حتی کشورهای غیر اسلامی منطقه را غاصب میدانند.
بعضی از آنها در صحبتهایشان و پروتکلهایشان، از ۶۰-۷۰ سال قبل گفتهاند که ما باید آقای جهان باشیم؛ رهبری جهان متعلق به ماست و باید کاری بکنیم که زمینه این رهبری انحصاری را فراهم کنیم. این روحیه در صهیونیستهای متعصب وجود دارد.
من باز تأکید میکنم، این خصیصه یهودیها نیست؛ گرچه ما معتقدیم که تحریفی در کتاب آسمانی آنها ایجاد شده و آنچه امروز هست، مطابق با آن چیزی که بر پیامبر شریف یهود یعنی حضرت موسی (ع) نازل شده، نیست. ولی اینها اصلاً یک باند و یک طیف خاص هستند که دنبال این اهدافاند.
امام از قبل از پیروزی انقلاب اینها را بهخوبی شناخت، که اینها غدّهای سرطانی هستند در منطقه و وجودشان برای کل منطقه و کل جهان خطر است.
برخلاف آنچه که اینها شایع میکنند که ایران چنین است و چنان است، اگر ما خطر بزرگ جهانی را بررسی کنیم، به نظر من بزرگترین خطر، آسیب صهیونیستها هستند.
آن وقت قدرتهای غربی از این روحیه استفاده کردند، آمدند صهیونیستها را جمع کردند. نه یهودیهای عادی؛ بلکه شرورترین افراد را آنجا جمع کردند. حالا خیلیهایشان از ایران هستند، از کشورهای دیگر هستند، همسایه و ... و همه امکانات را هم در اختیارشان گذاشتند، به آنها میدان دادند، بها دادند، و الان آنها را به اینجا رساندند.
اهداف صهیونیست ها فراتر از تجزیه ایران است
به عقیده من، حرکات صهیونیستها، در راستای رسیدن به آن هدف جهانی است؛ فراتر از موضوع تجزیه ایران. ایران به عنوان یک مزاحم قدرتمند، در مسیر جنایتکارانه آنهاست. متأسفم که کشورهای عربی چطور به این مسئله توجه نکردهاند یا توجه دارند و فکری نمیکنند، حتی کشورهای غیر عربی. بنابراین من معتقدم اینها هدف خیلی گستردهتری دارند و اگر موفق شوند، کل منطقه را توسعه میدهند. چه بسا ادعا کنند که اصلاً جهان از آنِ ماست و دیگران غاصباند. مسیحیها در معرض خطرند. اینها در واقع دشمن واقعی مسیحیت هستند، دشمن واقعی اسلام هستند.
اینها میگویند فقط یک مذهب، یک دین وجود دارد، و آن یهود است. آن هم یهود با روایت خودشان؛ یعنی صهیونیستها و میگویند ما هستیم که باید همه چیز را در تصرف خودمان قرار بدهیم.
تابناک: در سوابق اجراییتان، مسئولیت پدافند هم داشتهاید. جدای از اینکه نیروهای نظامی ایران با تمام توان هم در بعد پدافندی و چه آفندی سعی کردند کار خودشان را انجام بدهند و هر نتیجهای یا نمرهای که به آنها بدهیم، یک ضلع دیگر ماجرا، بحثهای اجتماعی و فرهنگی هست که در جنگ خودش را نشان داد. شاید یکی از نگاههای رژیم و کشورهای غربی این بود که در روز سوم و چهارم جنگ، مخصوصاً بعد از ماجرای بمباران جلسه شعام، دیگر میتوانند مردم را به خیابان بکشند و به نوعی با استفاده از عواملی که دارند از درون هم عملیات بکنند؛ شما فکر میکنید در این جنگ، این بخش از ماجرا را چگونه باید تحلیل کرد؟ چه شد که قسمت پازل نظامی رژیم داشت کار خودش را میکرد، اما آن قسمت فرهنگی و اجتماعیاش، به نظر میرسد شکست خورد و نتوانست کارش را انجام بدهد؟ به نظر شما چه عاملی باعث شد مردم نه تنها همراه رژیم نباشند، بلکه علیه رژیم و آن اتفاقات، با واکنشهایی که نشان دادند، به صحنه بیایند؟
منتجبنیا: این موضوع به نگاه مردم برمیگردد؛ نگاه ما نسبت به مردم کشورمان. ما گاهی تصور میکنیم اگر سلیقههای مختلفی در کشور وجود دارد، دیدگاههای سیاسی، دیدگاههای مذهبی، تندی و کندی نسبت به مسائل مختلف دارند، این به معنای آن است که مردم متفرقاند؛ مردم روی یک محوری وحدت نظر ندارند.
به یاد دارم که برخی دوستان خیلی وقت پیش، شاید نزدیک به ۳۰ سال قبل، جلسهای گرفته بودند. فکر میکنم به مناسبتی جناب آقای محسن رضایی از چند نفر، از جمله خود بنده دعوتی به عمل آورده بودند. آن موقع رئیس کمیسیون دفاع مجلس یا شاید در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور داشتم.
بحث این بود که ما چه کنیم که مردم، علیرغم تفاوتهایی که بینشان هست، روی یک محور اتفاق نظر داشته باشند؟ همه نظر دادند، در نهایت به این نتیجه رسیدیم که یک کار پژوهشی انجام بدهیم؛ همایشهایی بگذاریم، جلساتی برگزار کنیم و محور اصلی را منافع ملی تعریف کنیم و بگوییم منافع ملی یعنی چه؟ آیا وطن ماست؟ آیا اسلام است؟ آیا چیز دیگری است؟ متأسفانه آن بحث به انجام نرسید. اگر هم ادامه پیدا کرد، خروجی نداشت. به این نتیجه رسیدیم که وجود چنین کاری ضروریست، ولی دیگر من شاهد ادامه آن نبودم.
احتمالاً حتی در تعریف منافع ملی هم دوستان به اختلاف خوردند. در حالیکه ما باید این کار را خیلی پیشتر از اینها انجام میدادیم و خیلی شفاف و مردمی تعریف میکردیم. ما میگفتیم: «سلیقه شما برای خودت خوب است. هر کسی نظر خودش، دینش، مذهبش، نژادش، زبانش، همه محترماند.» اما بالاخره، همه ایرانی هستیم؛ در ایران به دنیا آمدهایم، از ایران تغذیه کردهایم، تعصب داریم. "مام ماست"، مادر ماست؛ و هر فرزندی نسبت به مادرش تعصب دارد.
ما باید این را برای مردم تعریف میکردیم، چارچوب مشخص میکردیم، شفاف میکردیم. ولی نکردیم. خود مردم این را در طبیعتشان دارند؛ علیرغم تفاوتها، همه به وطنشان علاقهمندند.
وقتی بحثهای سیاسی مطرح میشود، ممکن است بر سر و کله هم بزنند، ولی وقتی خطری احساس کنند برای وطن، دیگر کوتاه نمیآیند. اینجاست که دست برادری به هم میدهند، اختلافها را کنار میگذارند.
آمریکا و صهیونیست ها تحلیل غلطی از واکنش مردم ایران داشتند
تحلیل غلطی که صهیونیستها و حتی آمریکا و غربیها هم داشتند این بود که چون اختلاف هست و بعضیها اعتراض دارند و مشکلات زندگی و مسائل مختلف وجود دارد، کافیست حمله کنیم و این جمعیت متلاشی بشود. جمعیتی که یک مرتبه چند میلیون نفر در مناسبتهایی اجتماع میکنند، اینها را پراکنده کنیم و بعد آنجاست که ما میتوانیم ضربه بزنیم. غافل از اینکه این مردم علیرغم همه اختلافات، روی یک مسئله کوتاه نمیآیند. اینجا بود که فهمیدند قضیه چیز دیگری است.
لذا قبل از حمله گفته بودند که یک روز، یا دو روز، یا سه روز دیگر قضیه تمام است. قضیه را تمامشده میدانستند. فکر میکردند چند پهپاد بفرستند، چند بمب بزنند، قضیه تمام میشود. در حالیکه اینطور نیست. ضمن اینکه ملت ایران، ملت مقاوم و قدرتمندی است. مردمی که هشت سال توانستند در آن مشکلات اقتصادی و فشارهایی که بود – در واقع در زمان جنگ، ما تنهای تنها بودیم، حتی دوستانمان هم کمک شایانی به ما نمیکردند – در عین حال مردم ایستادند. با چنگ و دندان، خلاصه کشور را حفظ کردند. و ما در واقع با جهان استکبار در جنگ بودیم. آیا اینها می خواستند این مردم را بشکنند؟ آمریکا هم نمیتواند، غرب هم نمیتواند!
هر تصوری که آنها در راستای شکست ایران داشته باشند، تصور غلطی است. مردم نسبت به وطنشان، نسبت به کشورشان تعصب دارند، حتی نسبت به نظامشان، نظامی که الان تاسیس شده، نظام کودتایی نبوده؛ نظامی نبوده که تحمیل شده باشد. این نظام را مردم خودشان انقلاب کردند، روی کار آوردند. مگر یادمان نیست که قبل از پیروزی انقلاب، مردم شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را قبول کرده بودند. قبل از آنکه انقلاب به پیروزی برسد، «جمهوری اسلامی» را مطرح میکردند. پس این خواست مردم بوده. خود مردم روی کار آوردند و مدافع آن هم هستند.
تابناک: آیا در همین ایام، شما مواجهه مستقیمی با مردم داشتید؛ احتمالاً حرفی از آنها شنیدید؟ نکتهای برداشتید؟
منتجبنیا: بله، اعتراض مردم به ماها – که حالا هم روحانی هستیم و هم کمی سیاسی هستیم – زیاد است. انتقادات زیاد است. ولی همه روی این مسئله متفقاند.
یعنی من ندیدم کسی را، نشنیدم از کسی که بگوید: «نه، دیگر حالا کوتاه بیاییم، مدارا کنیم، با اسرائیل کنار بیاییم، مثلاً چنین و چنان...» یا مثلاً حالا یک خوردهای دفاع ما از وطن کمتر بشود، یا برویم.
تعصب مردم نسبت به وطن، دوستیشان بیشتر شده است. بیشتر از گذشته فهمیدهاند که دشمنان طمعشان صرفا نسبت به انقلاب و حتی نظام و اسلام نیست؛ طمعشان نسبت به کشور است.
من فکر میکنم زمینه سازی صهیونیست ها و آمریکا در موضوع تجزیه؛ با آگاهی مردم، از بین رفته است. به لطف الهی، این عرق ملی و تعصب ملی در مردم تقویت شده است.
در این میان، شاهد تحرکات برخی، چهرهها و عناصر نیز بودهایم؛ مثلاً رضا پهلوی یک جلسه با نخستوزیر رژیم صهیونیستی داشته؛ در آنجا به او عنوان میشود که تو پادشاه بخش مرکزی ایران خواهی بود! یعنی موضوع تجزیه را پیشفرض گرفته بودند و به او مسئولیتی در ناحیه مرکزی ایران داده بودند.
تابناک، شما حالا به عنوان کسی که سالها کار سیاسی انجام داده، تجربه دارید و آدمها و گروههای مختلف را میشناسید؛ تحلیلتان از چنین چهرهای ـ که به هر حال اگر تعصبی داشت با توجه به اینکه پد و پدربزرگش در این کشور سالها حکومت کرده بودند ـ نسبت به تجاوز خارجی از سوی بیگانه و دشمن که به این خاک کرده حساسیتی ندارد و حتی تشویق هم میکند؛ و آینده سیاسی و زندگی فردی او چگونه است؟
پهلوی جریان بی ریشه ای بود که قدرت های جهانی برای حفاظت از منافعشان آنها را روی کار آورده بودند
منتجبنیا: بنده صرفنظر از اینکه خودم را سرباز و مهره کوچک انقلاب میدانم، از سال ۴۱ به بعد، نسبت به این خاندان ـ از رضاخان، محمدرضا و این بچههای اینها که ادعای بزرگی میکنند ـ معتقد هستم که اینها تعصب ملی و وطنی ندارند. اینها یک مجموعه بی ریشهاند که قدرت های جهانی آنها را روی کار آوردند. همانطوری که معروف بوده است که اینها «ژاندارم منطقه» هستند. اینها توانستهاند از منافع قدرتها در منطقه دفاع کنند، و دفاع هم کردهاند.
به جوانانی که دوران رژیم شاه را ندیدند عرض میکنم که تبلیغات رسانهای و فضای مجازی و امثالهم شما را فریب ندهد؛ رضاخان و محمدرضا شاه، جنایتی نبود که نسبت به این کشور و این ملت مرتکب نشوند؟ فقط این نبود که مثلاً حکومتشان دینی نبوده؛ آنچه خود من شاهد بودم در دورانی که دستگیر شدم؛ اذیت کردند، زدند؛ چه ها نکردند! تهدید؛ حکم قتل من و هزاران نفر مثل بنده را نیز صادر کردند. به دلیل چه؟ به دلیل اینکه ما آنها را قبول نداشتیم!
اینها الان خیلی دم از دموکراسی میزنند اما کشتارها راه انداختند؛ شکنجههای فراوانی انجام دادند. بسیاری از انسانهای شریف، دهها سال در گوشه زندان، در سلولها به سر میبردند؛ با بدترین وضعیت با آنها برخورد میکردند. هم اموال ملت و سرمایههای کشور را دربست در اختیار اربابانشان گذاشته بودند.
در واقع، آن زمان احساس استقلال نمیکردیم؛ احساس میکردیم که طفیلی هستیم. هر چه میگفتند، هر چه سلطان بپسندد. در ایران، سلطان بپسندد و در سطح جهان هم اگر آمریکا و انگلیس بپسندند و دستور بدهند، اینگونه باشد.
من به تناسب مأموریتهایی که بعد از انقلاب داشتهام، در بعضی از مراکز نظامی و غیرنظامی که میرفتم، میگفتند اینجا دیگر اصلاً محل تردد ما نبود؛ حتی مسئولان و امثالهم بسیاری از مراکز نظامی میرفتم؛ میگفتم ما برای اولین بار است که اینجا آمدیم؛ اینجا اختصاص به مستشاران نظامی آمریکا داشت.
اینها بزرگترین خیانت را در حق کشور کردند. مردم هم در نهایت عصرت بودهاند. واقعاً مردم به سختی زندگی میکردند. من به عنوان طلبهای که دهها سال در روستاها، شهرها، و جاهای مختلف برای تبلیغ و کار انقلابی میرفتم؛ وقتی زندگی آنها را میدیدم، واقعاً گریه ام میگرفت که اینها هم انسان هستند و در این مملکتی که این همه سرمایه دارد، دارد با این وضعیت زندگی میکنند؛ نه جاده داشتند، نه آب داشتند، نه برق داشتند، نه گاز داشتند؛ وضعیت بسیار عجیب و غریبی داشتند. پهلوی هم مشغول خوشگذرانی خودشان بودند و سرمایه ملت را بالا میکشیدند.
رضا پهلوی، به هنگام فرار پدرش به خارج رفت و در دامان ابرقدرتها و استکبار زندگی کرده است. نزدیک به ۵۰ سال است که آنجا خوش میگذراند، با بودجه این ملت خوشگذرانی میکند، عیاشی میکند. آنجا که نماز شب که نمیخواند، مدرسه که نمیسازد، خدمات عمومی که ارائه نمی دهد.
از کدّ یمین و عَرقِ جبین که پول بهدست نیاورده است؛ این فرد خودش، پدر و جدّش کسانی هستند که اموال عمومی ملت را، به تاراج بردند. پس از پنجاه سال، در حال عیاشی است. اکنون بوی کباب به مشامش خورده، عدهای نیز گرد او نشستهاند؛ افرادی که همانند خود او هستند؛ سخنانی گفتهاند و او نیز این سخنان را باور کرده است!
در ایامی که استعمال تریاک و وافور در برخی محافل مرسوم بود، وافوریها گرد منقل مینشستند، پُکی میزدند و سپس به عالم خیال و توهّم فرو میرفتند؛ در خیال خود به عرش میرسیدند و سخنانی میگفتند، اما پس از آنکه زغال وافور تمام میشد، میگفتند: «زغالها هم تمام شد، دیگر چیزی باقی نمانده!» این جماعت نیز، هنگامی که سخن میگویند، به یاد همان افراد میافتم. آیا ملت ایران، تا این اندازه ـ خدای ناکرده ـ بیتوجه و غافل است که عنصری همچون او، که امروز باید پاسخگوی اموال به تاراجرفته ملت در طول پنجاه سال گذشته باشد و باید در برابر جنایات پدر و جدّش پاسخگو باشد، اکنون ادعا میکند که میخواهم در کنار مردم باشم یا چنین و چنان خواهم کرد؟
ملت ایران، که در همین دوازده روز اخیر، رشادت و فَهم و درایت خود را بهخوبی نشان دادهاند، آیا فریب چنین فردی را خواهند خورد؟ خیر، این ادعا خندهدار و مضحک است. بسیاری از مردم، وقتی این موضوع مطرح میشود، با تمسخر میگویند: رضا میخواهد بیاید رهبری کشور را به دست گیرد! واقعاً جای شرمساری است.
من در یکی از مصاحبههایم گفتم: ای کاش این آقا به کشور میآمد تا مردم یقهاش را بگیرند و بپرسند: «اموال ملت را چه کردی؟ به کجا بردی؟ کجا پنهان کردهای؟ لااقل آن را بازگردان؛ ما از تو نمیخواهیم رهبری کشور را به دست بگیری!
بنابراین، آنهانی که مدعیاند ـ و یکی از آنها نیز ایشان است ـ خوشبختانه، اغلب اپوزیسیون نیز با او مخالفاند. این شخص، هستهای کوچک در دل یک مجموعه است که احتمالاً آنها تأمین مالی میکند و آنها نیز با تبلیغات از او حمایت میکنند.
برخی از رسانهها نیز، بهقدری مبتذلاند که انسان شرم میکند نام «رسانه» را بر آنها بگذارد. اصلاً انگار نه انگار که اینها مغز و مخ صهیونیستی دارند. گاه، جهت بررسی محتوای آنها، نگاهی به آنها میاندازیم؛ اما از ابتدا تا انتهای برنامه، تنها چیزی که میشنویم، سخنانی در حمایت از اسرائیل است. یک جمله منصفانه نمیشنویم؛ یک عبارت که مثلاً بگویند: «در این مورد، اسرائیل اشتباه کرده و ایران اقدام درستی انجام داده»، وجود ندارد. تمامی محتوای این رسانهها، سیاهنمایی علیه ایران و سفیدنمایی و بزرگنمایی نسبت به آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
صدا و سیما نمی تواند با اخبار رسانه های معاند مقابله کند
تابناک: متأسفانه در بخشی از جامعه ما نیز تحت تأثیر این رسانهها مشهود است
منتجب نیا: صدا و سیما نیز چنان نیست که بتواند بهدرستی با این جریانات مقابله کند. بنده بارها از عملکرد صداوسیما انتقاد کردهام؛ چرا که آنچنان باید، به وظیفه خود عمل نمیکند.
در مقابل، آنان، یعنی رسانههای معاند، از امکانات وسیع برخوردارند؛ گروهی وطنفروش، به معنای واقعی کلمه، در کنارشان هستند. حتی برخی از افرادی که دیروز همینجا در حال کار بودند ـ کسانی که بعضاً ادعای اصلاحطلبی داشتند ـ اکنون در دامان آنان جای گرفتهاند. آیا نمیدانند این رسانهها اغلب به اسرائیل و آمریکا متصلاند؟ آیا نمیدانند اهداف اصلی آنها، نه حمایت از آزادی، بلکه تأمین منافع صهیونیسم و امپریالیسم جهانی است؟ انسان شرم دارد این مسائل را بازگو کند.
در نهایت، باید گفت که مردم ایران، مردم آگاهی هستند. حتی اگر انتقاداتی نیز داشته باشند، این انتقادات، مشروع و بحق است. ممکن است به شخص رهبر، رئیس جمهور یا دیگر مسئولان انتقاد داشته باشند ـ و این حق آنان است ـ اما این انتقاد، هرگز به معنای بریدن از کشور و نظام نیست.
مسئولان بیش از پیش به مطالبات مردم گوش بسپارند
بنده تذکری به مسئولان دارم: اکنون که مردم را بهتر شناختهاند، مردمی که حضور آگاهانه، شجاعانه و بزرگمنشانه در صحنه داشتهاند و دارند، باید بیشازپیش به سخنان و مطالبات آنها گوش بسپارند.
از مقام معظم رهبری تقدیر و تشکر می کنم که در یکی از بیانات اخیر خود فرمودند: «ما از کسانی که انتقاد دارند، استقبال میکنیم؛ حتی در خصوص ساختار، نظام؛ اگر قصد تخریب نداشته باشند و نیتشان تکمیل باشد.» این سخن، بسیار امیدبخش است. مسئولان نیز باید این نکات را جدی بگیرند و آن را در سیاستگذاریها و تصمیمسازیها اجرایی کنند.
اکنون وارد چهل و هفتمین سال انقلاب اسلامی شدهایم. قانون اساسی ما، 10 سال پس از پیروزی انقلاب، مورد بازنگری قرار گرفت. حضرت امام (ره) در آن زمان در نامهای فرمودند: «من ظرف این 10 سال به این نتیجه رسیدم که نواقصی در قانون اساسی وجود دارد و برخی از نخبگان نیز این نکات را به بنده گوشزد کردند. و تصمیم گرفته ام که بازنگری صورت بگیرد.»
اکنون، بیش از سی و شش سال از آن تاریخ گذشته است. قطعاً برخی از نقاط ضعف، بیش از پیش آشکار شدهاند. پیشنهادات نو، نگاههای جدید، و مقتضیات زمان و مکان نیز تغییر یافتهاند. از این رو، سخنان اخیر رهبر انقلاب، بسیار نویدبخش و راهگشا است. باید ضمن پافشاری بر اصول، ارزشها، وطن، نظام، انقلاب و دین و مذهبمان، می توانیم بازنگری و نگاه جدیدی داشته باشیم و نخبگان را به کار بگیریم. من همین جا به آقایان پیشنهاد میکنم که همایشهایی برگزار کنند و فرمایش مقام رهبری را جدی بگیرند. من ندیدم در رسانهها که روی این موضوع کار کرده باشند. وقتی رهبری میفرمایند که «استقبال میکنم، موافقم که یک چیزی فکر بکنم»، متأسفانه این موضوع به حاشیه رفته است.
تابناک: ما همیشه در دو جناح اصلی کشور، دو سر طیف را داشتهایم. متأسفانه این دو نوع تفکر، هر کدام به نوبه خودشان، ضرباتی به قدرت، انسجام کشور زدند؛ فرقی هم نمیکند؛ اصولگرا یا اصلاحطلب. در ایام جنگ، این سروصداها کمتر شده بود، اما بعد از جنگ شاهد بودیم که برخی از طیف اصولگرا، اشخاصشان آمدند و مملکت را مثلاً به آغل و مانند آن تشبیه کردند. مثال حضرت موسی را یکی از چهرههای معروفشان زد؛ که وقتی حضرت موسی از قوم خود دور شد، آن قوم به انحراف رفت. این سخنان عملاً توهینآمیز بود. از طرف دیگر، دوستان اصلاحطلبی را هم داریم که از آن طرف بام افتادهاند در بدترین شرایط ممکن – مثل زمان جنگ – که ناگهان آن بیانیه آمد و موضعگیریها شروع شد، باز هم قصهی انسجام، که شما در صحبتتان به آن اشاره کردید، دوباره زیر سؤال رفت. دعواهای رسانهای، فضای مجازی، گفتگوها، اصلاً رنگ و بوی دیگری پیدا کرد. به نظر شما الان، موقع مناسبی برای طرح چنین بحثهایی هست؟ مثلاً درباره قانون اساسی؟
من روی فرمایشات زوم کردم. ما وقتی میگوییم رهبری، یعنی کسی که استراتژی را تعیین میکند و برنامهریزیها باید بر اساس نظر ایشان باشد. وقتی رهبری یک مسئلهی مهمی مانند این موضوع را مطرح میکنند، حداقل باید در رسانهها و مجامع مختلف، مورد بحث قرار بگیرد؛ دیدگاههای متفاوت مطرح بشود. ممکن است در نهایت به این جمعبندی برسند که ما به فرمایشات رهبری احترام می گذاریم اما الان زمان این کار نیست. ولی اصل موضوع باید پذیرفته شود، روی آن کار شود، آن را پرورش بدهیم.
شش یا هفت سال گذشته است، هیچ منافاتی هم ندارد. شما اگر بخواهید به آن برسید.
تابناک: شما راه رسیدن به این موضوع را گفتگو می دانید؟
منتجب نیا: بله. قانون اساسی یعنی چی؟ وقتی میگویند "قانون اساسی"، قرار نیست بگویند این قانون را بردار، یک قانون دیگر بنویس! باید نخبگان را دعوت کنیم، در مجامع مختلف، همایشهای علمی برگزار کنیم. بگوییم کسانی که انتقاد دارند، بیایند انتقادهایشان را مطرح کنند. دیگران هم پاسخ دهند. اگر در نهایت به اینجا رسیدند که قانون اساسی نیاز به بازنگری یا تکمیل دارد – به تعبیر رهبری – نباید از این مسئله ابا داشته باشند. این کار نه تنها منافاتی با انسجام ندارد، بلکه با تقویت نظام همراستا است. اتفاقاً دهان مخالفین و دشمنان خارجی و داخلی بسته میشود.
ما باید بگوییم که ما بهروز هستیم. هیچ ابایی نداریم از اینکه خود را با توجه به پیشرفت زمان و مکان، خودمان بروز کنیم. امام این الگو را به ما یاد داد. 10 سال گذشته بود؛ حضرت امام، آن نامهای که به رئیسجمهور وقت نوشت، گفت: بعد از ده سال، من به این نتیجه رسیدم که نواقصی وجود دارد. باید آن نواقص را برطرف کرد.
تابناک: این نشانهی پویایی سیستم است نه عقب نشینی
منتجب نیا: بله. اشتباه نشود که اگر کسی دم از اصلاح زد بگویند که او می خواهد مخالفت بکند. این هم به نیت افراد، به پیشینهی افراد و به روشی که میخواهند بهکار ببرند بستگی دارد. گاهی کسی میگوید: همان که اپوزیسیون یا دشمنان ما میگویند،. این نظام را زیر سؤال میبرد. اما گاهی ما میگوییم: این نظام، نظامی است که مردم تأسیس کردند. این نظامی است که امام بزرگوار بنیانگذارش بود. با خون مردم، مجاهدتها، و زحمات بسیار در طول ۴۶-۴۷ سال گذشته، به وجود آمده. ما باید این نظام را تکمیل کنیم، اجازه ندهیم که خدشهای به آن وارد شود یا کهنه و از زمان دور شود.
مشکلات کشور قانون است یا مسئول؟ اگر هست، باید اصلاح شوند
بنده به عنوان کسی که در همه مراحل این نظام حضور داشتهام، احساس میکنم میتوانیم مدبرانه، با حسن نیت، با وحدت و انسجام – چپ و راست، اصولگرا و اصلاحطلب – بنشینیم و بگوییم: ما میخواهیم فرمایش رهبری را اجرایی کنیم. واقعاً بررسی کنیم؛ آیا مشکلات موجود کشور که قابل انکار نیست، بخشی از آن به قانون اساسی برمیگردد؟ اگر اینگونه است، آن بخشها را اصلاح کنیم. اگر به مسئولین برمیگردد، مسئولین را اصلاح کنیم. یعنی درصدد تکمیل و اصلاح باشیم. این هیچ منافاتی ندارد. البته، ممکن است گاهی تندیهایی رخ دهد. آن تندرویها و رادیکالیسم، کاملاً مطرود است. ما باید یکی از کارهای اساسیمان در این زمان قانعکردن تندروها قرار بدهیم.
تابناک: شما خودتان با دوستان طیفتان که احتمالا جزو این دسته می دانید گفتگو دارید؟
منتجب نیا: من اگر هر کسی را ببینم که تندروی می کند، چه چپ باشد و یا راست باشد، بدون تعارف با او بحث می کنم.
امیرالمومنین (ع)، می فرمایند؟ «افراط و تفریط موجب هلاکت است» یا فرمودند: «کمر مرا آنهایی شکستند که چنین و چنان کردند.»
راه اعتدال صراط مستقیم است
ما باید راه اعتدال را دنبال بکنیم. تا اعتدال هست، چرا تندروی کنیم؟ چه تندروی از اینطرف، چه از آنطرف، فرقی ندارد. چه افراط باشد، چه تفریط. تفریط هم خودش یک عقبماندگی است. راه اعتدال، بهترین راه است. صراط مستقیم است. موجب وحدت و انسجام هم میشود. ولی تندروی و رادیکالیسم، موجب جدایی است.
افرادی که تندروی میکنند و حرفهای تند میزنند – که برخلاف منطق و عقلانیت است – باید بدانند که این رفتارها، تیشه به ریشه وحدت و انسجام ملی میزند. مردم هم به اینجا رسیده اند. مردم می گویند ما متحد هستیم باید با هم باشیم و دست به دست هم بدهیم و این انسجام را تقویت کنم.
تابناک: به نظر میرسد که شما حداقل به بخشی از بیانیهی اصلاحطلبان نقدهایی دارید؟
منتجبنیا: من اصلاً نمیخواهم متعرض دیگران بشوم. من همیشه مستقل بودهام، هستم و خواهم بود. من همیشه بر اساس باورهای خودم فکر می کنم بر اساس باورهایی که نسبت به اسلام، دین، دارم، نسبت به انقلاب، همه چیز را میدانم و تعارف هم ندارم. با دوستانم ممکن است رفیق باشم، ولی از نظر سلیقه و بعضی مسائل اختلاف نظر داشته باشیم، اشکالی ندارد. اما هرگز نمیخواهم وارد بحث شوم که آنها را تخطئه کنم، اگر انتقادی هم هست درست مطرح شود. همیشه به دوستان میگویم: «شما نظرتان را بدهید، چرا باید به دیگران ضربه یا لگد بزنیم؟ شما نظر مستدل و منطقی بدهید، ما هم نظر خودمان را بیان میکنیم.»
تابناک: شاید کمی بیشتر از یک سال از استقرار دولت آقای پزشکیان میگذرد. شما به صورت شخصی یا به واسطه حزبی که دارید، ارتباط داشتید؟ با پزشکیان جلسه گپ و گفت و تبادل نظر داشتید؟
منتجبنیا: شخصاً دورادور با ایشان آشنایی داشتم، چون در دوران مجلس، سه دوره من بودم که ایشان نبود، و دورانی که ایشان بودند من نبودم. گاهی هم در دانشگاه یا جلسهای با هم روبرو شدهایم. ایشان به صداقت، دیانت و سابقه اش معروف بود. وقتی هم که کاندیدا شد یادم هست که با جمعی از نخبگان و دوستان بحث میکردیم و گفتند:
«در این مجموعه، بهترین ایشان است؛ خیرالموجودین هستند. نه اینکه تمام شرایط لازم را دارند، ما هم به وظیفه خودمان احساس مسئولیت کردیم و به سهم خودمان از ایشان حمایت کردیم.
تابناک: بعد از یک سال نگاهتان چیست؟
منتجب نیا: ما بلافاصله بعد از موفقیت ایشان جلسهای با چند نفر از دوستان سیاسیمان داشتیم و انتظارات را مطرح کردیم. خطاب به ایشان گفتم جناب آقای پزشکیان، موفقیت شما ۵۰ درصدش به مردم و حمایتها بستگی دارد و ۵۰ درصد دیگر به عملکرد شما. جوری نشود که آن درصد اول از بین برود. پیشنهادهایی داشتیم و ایشان هم استقبال کرد. گفت: من استقبال میکنم. یادم هست آن موقع شخصاً ۱۲-۱۳ پیشنهاد عمده داشتم که خیلی برای کشور کارساز بود شاید در ماههای اولیه.
تابناک: رسانهای هم شد؟
منتجب نیا: ایشان هم استقبال کرد، یادداشت هم کرد.
تابناک: اجرایی شد؟
منتجب نیا: کمی!
اما یکی از مسائل این بود که خوب است که شما شعار وفاق و وفاق ملی را مطرح کردید، اما اولاً باید مشخص شود که منظور از وفاق ملی چیست؟ باید اصول و قواعد و چارچوب مشخصی داشته باشد. انتظار هم نیست که هیچ تفکری نداشته باشید و به هیچ تفکری گرایش نداشته باشید؛ شما جزو اصول اصلاحطلبان هستید و هستید، ولی باید اصولگرایان، اعتدالیها و همه را به کار بگیرید. ما صحبتهایی کردیم و پیشنهادهایی داشتیم و احساس کردیم که پیشنهادها را پذیرفتهاند.
برای تشکیل دولت. ایشان گفت: «به ما کمک کنید.» چون شنیدیم که کاندیداهایی را ایشان خودش انتخاب کرده بود یا کمیتههایی تشکیل داده بودند که آن کمیتهها خیلی کار ناصوابی بود. این کمیته ها موجب شده بود که باندبازی و رفاقتبازی بر شایسته سالاری غالب شود. به ایشان گفتیم و او هم گفت: «آنها کار خودشان را میکنند، من از شما خواهش میکنم که نیروهای لایق را معرفی کنید.» ما وقت گذاشتیم و با دوستان، چهرههای مخلص، سابقهدار و اجرایی موفق را شناسایی کردیم. بسیاری از آنها اصولگرا، اعتدالگرا و امثالهم بودند. اینها را معرفی کردیم و گفتیم که هر کدام میتوانند در وزارتخانهها کارساز باشند. کسانی که تجربه و دوران موفقی داشتند.
اما متأسفانه فشارها، بازیها و بده و بستانها مانع شدند که شایستهسالاری حاکم شود. پس از انتخاب کابینه و معرفی به مجلس، من اعتراض کردم و گفتم: «این کابینهای نیست که مورد انتظار مردم، دوستان شما و حتی خودتان باشد. چرا شما تن دادید به این قضیه؟
برخی شخصیتها و نهادها اصرار داشتند که فلان شخص باشد. باید از تجارب آقایان، خاتمی، روحانی و ... استفاده می کرد. اما متأسفانه ایشان خود را در مسائل اخلاقی و رودربایستی محصور کرد و موجب شد که امکان حل بسیاری از کارهای کلیدی و مشکلات از بین برود و امورات به دست افرادی بیفتد که توان حل آنها را نداشتند چرا که سابقه موفقی نداشتند. ما نباید این همه ناترازی را در کشور داشته باشیم. نباید ناگهان با مشکلات بودجه ای و اینها مواجه شویم.
در کابینه پزشکیان افرادی هستند که به هیچ وجه صلاحیت حل مشکلات را ندارند
در زمان مرحوم آقای رئیسی هم ایشان گفته بود که سال آینده کسری بودجه داریم و کسری بودجه باید به حداقل برسد، آن هم توسط نیروهای لایق و مجرد و باانگیزه. نام هیچکس را نمیبرم و اشارهای نمیکنم، ولی در میان این مجموعه (کابینه)، افرادی هستند که به هیچ وجه صلاحیت این کار را نداشتند. یا این انتخابها به ایشان تحمیل شده بود، یا خودشان این افراد را انتخاب کرده بودند.
ولی در هر صورت بسیاری از این ناترازیها معلول انتخابهای ایشان است. به همین دلیل، من چند بار در مصاحبههایم گفتهام که آقای پزشکیان تا دیر نشده دست به جراحی بزنید؛ قانون اساسی به شما اجازه داده که عزل کنید، تغییر دهید و نوسازی کنید. مجلس هم در این زمینه با شما همکاری خواهد کرد. قطعاً باید نظامی برای ارزیابی و سنجش عملکرد شکل بگیرد.
یک سال از آغاز به کار گذشته است و من همین حرفها را به آقای رئیسی و دیگران هم گفته بود.. باید ارزیابی و آسیبشناسی صورت بگیرد؛ اگر مشکلی هست، باید منشأ آن را پیدا کرد. االان هم هم خدمت ایشان عرض میکنم که این مسائل را بررسی کنند. خودشان را محدود و محصور به تعداد محدودی از دوستان و همفکران خود نکنند؛ آن حلقه بسته احتمالاً مانع میشود که نخبگان و افراد توانمند با ایشان ارتباط برقرار کنند. باید اجازه دهند صدای مردم شنیده شود. مردم در فشار فراوانی هستند؛ این مردم شریف که در تاریخ کمنظیرند، شایسته زندگی بهتر هستند. مشکلاتی مانند آب، برق، گاز و تورم زندگی مردم را بسیار سخت کرده است. روزی نیست که عدهای با من تماس نگیرند و از مشکلات زندگیشان نگویند. حقیقت این است که کار از دست ما هم بر نمیآید. دولت میتوانست جلوی خیلی از قضایا را بگیرد.
تا دیر نشده مردم را حفظ کنید با تشکر و قربان صدقه رفتن نمی شود مردم را نگه داشت
لذا نیاز به شهامت و شجاعتی است. من همینجا خدمت آقای پزشکیان عرض میکنم؛ حتما صدای من را مقام معظم رهبری هم میشنوند و ایشان هم میدانند که من با کمال دلسوزی دارم میگویم: تا دیر نشده این مردم را حفظ کنید. این مردم را با قربان صدقه رفتن و تشکر کردن نمیشود نگه داشت. باید مطالباتشان را شنید، درخواستهایشان را گرفت و به گرفتاریهایشان پاسخ داد. دولت بالاخره باید پاسخگو باشد؛ الان که دولت، مجلس و قوه قضاییه متحدند و رهبری هم همیشه حمایت میکنند، پس منتظر چه هستید؟ شما اقدام کنید، مشکلات برق و آب و اینها را بررسی کنید و بفهمید منشأ آنها کجاست.
تابناک: مردم باید ببینند تلاش مثبت برای حل مشکلات صورت می گیرد
منتجب نیا: بله، اگر رسیدید به این نتیجه که راهی نبوده، باید صادقانه به مردم گفت که دنیا اینگونه است. اما اگر به اینجا رسیدید که من لیاقت این کار را نداشتم، آمدم پست گرفتم و خرابکاری کردم، بلافاصله باید عزل کنید. وقتی یکی دو مرتبه اقدام کردید، مردم خوشحال شدند؟ گفتند دوست صمیمیاش را به خاطر این قضیه کنار گذاشت.
شما بیایید کار انجام دهید و نگذارید یک سال به دو سال برسد. شما هشت سال میخواهید در خدمت مردم باشید و مجلس هم همینطور. مجلس واقعاً باید فراتر از مسائل جناحی و تندرویها به فکر مردم باشد.
تابناک: بعد از جنگ، یکی از انتظارات این بود که تحولات مثبتی به سمت مردم و نخبگان شکل بگیرد. آیا شما بعد از جنگ چنین چیزی را احساس میکنید؟ اگر نه، توصیهتان برای ایجاد مشارکت همگانی چیست؟ ما هنوز قصه جنگ را داریم ممکن است تکرار بشود، چه بکنیم که مشارکت مردم را حتی بیشتر از این داشته باشیم؟
منتجبنیا: من همیشه گفتهام انسجام و حضور مردم در صحنه منوط بر این است که ما مطالبات و خواستههای مردم را بشنویم و در حد امکان پاسخ دهیم و عمل کنیم. هرجا نتوانستیم، باید بگوییم حق شماست، اما نمیتوانم. من در سال ۸۸ هم همین را گفتم. در جریان مهسا و آن مسائل، پیشنهاد دادم فضایی فراهم شود که مردم حرفهایشان را بزنند، حداقل یک عده تحمل کنند حرفها را بشنوند. بعد میشود به صورت قانونی و منسجم کارها را انجام داد.
مردم همواره مثبت بوده اند و بویژه در طول این 12 روز جنگ. تا به حال هیچ غر و نقدی هم نداشته اند، همیشه حمایت کردهاند و منتظرند تحولی ایجاد شود. با حرفدرمانی و کلامدرمانی نمیشود. مردم انقدر از حرف شنیدن خسته شدهاند که گوششان پر شده. یکی از نیازهای اساسی این است که به مردم میدان داده شود تا حرف بزنند.
صدا و سیما باید در اختیار نخبگان علم و دانش باشد
اولاً نخبگان که مردم به آنها توجه دارند، چه اشکالی دارد حرفهایشان را بزنند؟ این صدا و سیما، متعلق به ۹۰ میلیون مردم است؛ نباید یکجانبه حرکت کند. بعضی وقتها حرکتها آنقدر نازل است که واقعاً انسان متاثر میشود. صدا و سیما باید در اختیار نخبگان، علم و دانش باشد و جناحهای مختلف هم بتوانند حرف بزنند، بدون گزینش و بدون اینکه کسی توهین یا بیاحترامی شود. حرفشان را بزنند، ما جواب بدهیم و خود صدا و سیما هم پاسخگو باشد. همینطور رسانههای دیگر.
پیشنهادی که من قبلاً داشتم این بود که جایی تعیین شود که معترضین و منتقدین بتوانند آزادانه حرف بزنند. آقا من این چارچوب انتقاد را دارم، من همه شما را قبول دارم، اعتقادات را جواب دهید.
تابناک: هر تجمعی و اعتراضی که میشود، این بحث ها توسط سئولین وزارت کشور و جاهای دیگر دوباره تکرار میکنند و بعد یادشان می رود!
منتجب نیا: اما من یادم هست وقتی این پیشنهاد را دادم، مرحوم آقای رئیسی در مصاحبه تلویزیونی گفت من موافقم که یک سالن گرفته شود و این کار انجام شود، ولی همانجا تمام شد.
مردم اعتمادشان سلب میشود. چه اشکالی دارد؟ لطمهای نمیخورد. مردم از نظر روانی تخلیه میشوند چون حرفهایشان را میزنند. از نظر عملی هم میآیند حرفهایشان را میزنند. چه بسا در میان حرفهای تندشان، حرفهای منطقی و اصولی باشد. بعد مسئولین هم که همه تریبون دستشان است میآیند توضیح میدهند. میگویند مثلا این ده اشکالی را که گفتید، ما میتوانیم هشتتایش را برطرف کنیم و دو تا را نمیتوانیم، یا برعکس.
مسدود کردن فضای سیاسی افتخار نیست
سعی کنیم که روز به روز فضای سیاسی بازتر شود. مسدود کردن فضای سیاسی افتخار نیست. همیشه به دوستانمان در قوه قضاییه، نیروی انتظامی و جاهای مختلف گفتهام که بستن فضای سیاسی از حکومتی که همه چیز در اختیارش هست، نشانه ضعف است، نه قدرت. در روایات آمده است که یکی از ویژگیهای مومن، العفو عند القدره است؛ یعنی وقتی قدرت دارد ببخشد. وقتی من قدرت ندارم بخواهم ببخشم، که کاری نکردم، حاکمیت که میتواند بگیرد، ببندد، کتک بزند، زندان بیندازد، بگوید به این دلیل که شرایط چنین است و مشکلات جامعه هست، عفو عمومی دادیم.
من بعد از این ۱۲ روز، در یکی از مصاحبههایم از مقام معظم رهبری درخواست کردم که دستور عفو عمومی برای سیاسیون و آنهایی که انتقاد کردند نه آنهایی که جنایت نکردهاند، صادر کنند.
تابناک: حجت الاسلام اژه ای رئیس قوه قضائیه گفت که ما بارها گفتهایم اسامی زندانیان سیاسی را اعلام کنند، اما ۵ اسم بیشتر جمع نشده است. شما این را قبول ندارید؟
منتجب نیا: این مغالطه است.
تابناک: آقای الیاس حضرتی که اصلاح طلب هستند!
منتجب نیا: بنده ایشان را اصلاح طلب نمی دانم!
یک مبنای غلطی را درست می کنند و بعد نتیجه گیری می کنند. می گویند تمام این زندانیها امنیتی هستند. زندانی سیاسی نیستند! یعنی اینها که در تظاهرات یا جای دیگر گرفته شدهاند، همه امنیتیاند! اولاً سیاسی با امنیتی کجای برایشان تعریفی شده است؟ تعریف نکرده اند. این مغلطه است.
تابناک: شما فکر می کنید چند نفر هستند؟
هزاران نفر زندانی سیاسی داریم!
منتجب نیا: هزاران نفر زندانی سیاسی داریم. آقایان می گویند اینها امنیتی هستند! کی امنیتی و سیاسی را جدا کرده است؟ کدام حقوق، کدام فقه این را گفته است؟ یک کسی یک جملهای گفته این خلاف امنیت بوده است این امنیتی است؟ پس اگر این طور باشد که اصلاً زندانی سیاسی نداریم.
تابناک: شما آمار دقیق دارید؟
منتجب نیا: ما در استانها و زندانهای مختلف که میپرسیم، بسیاری از زندانیان زندانی سیاسی هستند.
تابناک: آیا لیستی آماده کردهاید برای رئیس قوه قضاییه؟
منتجب نیا: خیر، لیست آماده نکردیم چون دیدیم آقایان نمیخواهند بپذیرند! وقتی میگویند زندانی سیاسی نداریم. وقتی می خواهند در مجامع بینالمللی حرفی بزنند و یک جمله ای میگویند یک بحثی است، حالا آن هم نباید دروغ بگویند، اما مردم میدانند که دخترشان، پسرشان در زندان هستند به خاطر یک جملهای که گفتهاند یا نوشتهاند. می گویند این قیام علیه جمهوری اسلامی بوده. قیام علیه جمهوری اسلامی یعنی چه؟ تعریفهای غلط کردند. سیاسی را تعریف غلط کردند، امنیتی را تعریف غلط کردند، رفتند سراغ اینکه محاربه و بغی و مسائل فقهی و ...
یک فردی چند سال قبل در تلویزیون آمده بود محاربه را تعریف کرده بود برخلاف آنچه همه فقها گفتهاند. من مصاحبه کردم و گفتم مرد حسابی چرا تحریف میکنی؟ خدا خیرش بدهد، فهمید و بعد خودش در مصاحبه گفت اشتباه کردم!
تابناک: فرض کنید این مصاحبه پخش شد و آقای اژهای رئیس قوه قضاییه، مثلاً دفترشان را تماس گرفتند و گفتند شما میگویید لیست بالای هزار نفر زندانی سیاسی دارید، آیا می توانید به آنها این لیست را تحویل دهید؟
منتجب نیا: آنهایی که قتل مرتکب شدهاند و جنایتکارند را کنار بگذارید. اینهایی که ارتباط و انتقاد کردهاند، انتقاد کردهاند به من، به شما، به مسئولین، اینها که در تظاهرات مثل مهسا شرکت کردهاند، فریبخورده بودند، احساساتی شدند، اینها سیاسیاند. کی گفته اینها امنیتیاند؟ اگر می خواهند از امنیتی تعریف دقیق بکنند، کسانی هستند که میخواهند براندازی کنند و ... ما برانداز نداریم. مردم در این ۱۲ روز نشان دادند که همگی میخواهند نظام بماند، کشور بماند.
از رهبر انقلاب درخواست صدور فرمان عفو دارم
من تاکید دارم که به یک مناسبتی که عفو عمومی بدهند. مناسبت زیاد داریم. همین فردا شب اولین روز امامت حضرت ولی عصر (عج) است. آقای اژهای درخواست کند از رهبری که یک عفو عمومی اعلام شود. یا همین ربیع المولود . عفو عمومی اعلام کنند که اینهایی که جرمی نکردهاند، جنایتی مرتکب نشدهاند، آزاد شوند. جرم و جنایت در فقه و حقوق مشخص است. اینها که مثلاً حرفی زدهاند، در تظاهرات شرکت کردهاند و امثال ذلک.
بعداً مثلاً یکی که ۱۵ سال گوشه خانه نشسته، آقای مهندس موسوی را چرا نگه داشتند؟ آقای کروبی را آزاد کردند. چه ضرری داشت؟ برای خیلیها خوشحالکننده بود. حمایت هم می کند.
تابناک: بیانیه آقای کروبی را با بیانیه آقای موسوی مقایسه کنید، فرقی ندارد؟
منتجب نیا: حق بدهید کسی که ۱۵ سال در یک اتاق و فضای محدود بوده است. با توجه به اینهمه فشارهایی که بر ایشان وارد میشود، طبیعی است که در نهایت، اعتراضات شدیدتر خواهد شد و شدت خواهد گرفت. اگر از ابتدا با رویکردی محبتآمیز وارد میشدند و مثلاً ایشان را آزاد میکردند، هیچ ضرری متوجه نظام نبود.
سال 96 به رهبری گفتم که کروبی، موسوی و رهنورد آزاد شوند
بنده شخصاً در سال ۱۳۹۶ خدمت مقام معظم رهبری عرض کردم که این سه نفر را آزاد کنید؛ هیچ ضرری ندارد. من تضمین میکنم که این اقدام به نفع نظام خواهد بود. اکنون نیز بر همین باورم. آقای کروبی آزاد شده است و در حال حاضر، بنده خدا مؤید هم هست. اگر مشکلی هم پیش بیاید، حمایت خواهد کرد.
آقای مهندس موسوی نسبت به وطن، انقلاب و نظام تعصب دارد. باید سوابق افراد را در نظر بگیریم. موضوع عفو عمومی، آزادی سیاسیون، بویژه محصورین و همچنین بازنگری در برخی از احکامی که از سوی دادگاهها صادر میشود، باید مورد توجه قرار گیرد.
آقای اژهای گاهی چنان سخن میگوید که به نظر میرسد از اصلاحطلبان رادیکال شده است. باید تا حدودی از این رویه جلوگیری شود. اما ناگهان رأیی صادر میشود، فلان مجموعه که بیانیهای دادهاند فلان شود. یک بیانیه داده شده است. دیگر.
تابناک: این بیانیه حتی از سوی طیف زیادی از اصلاحطلبان نیز مورد مخالفت قرار گرفته است!
منتجب نیا: من نمیگویم کار درستی بوده، نظر من این نبوده است. حرف من این است که چرا قوه قضائیه وارد ماجرا میشود؟
تابناک: شما میفرمایید باید در قالب گفتگوهای سیاسی پاسخ داده شود،
منتجب نیا: بله. شما که صداوسیما را در اختیار دارید، شما که تریبونها در دستتان است، چرا به سرعت پای دادستان را وسط میکشید؟ این ورود باعث میشود که برخی افراد تندروی کنند، عدهای را بازداشت کنند و برخوردهای دیگری صورت گیرد. این برخوردها باعث تضعیف انسجام و متلاشی شدن شیرازه وحدت میشود. باید توجه داشت که وقتی از انسجام سخن میگوییم، این امر تنها با صحبت محقق نمیشود؛ بلکه با عملکرد و اقدامات ماست که معنا پیدا میکند.
در نهایت، واقعاً نیازمند اقدام هستیم.
مجلس و دولت به داد مردم برسند؛ آنها در حال تحمل شرایط سختی هستند
بار دیگر برمیگردم به نقش مجلس و دولت: به داد مردم برسید. مردم تحت فشارند، در حال تحمل شرایط سختی هستند. واقعاً مردم صبوریاند. ما نباید از این صبوری سوءاستفاده کنیم. وقتی مردم فریاد نمیزنند و به خیابان نمیآیند، نباید تصور کنیم که مشکلی وجود ندارد.
اینگونه نیست که مردم از ما رضایت کامل داشته باشند یا عملکرد ما را بسیار خوب بدانند؛ خیر. وقتی سفره دلشان را باز میکنند، میبینیم که با مشکلات متعددی مواجهاند. اما بزرگواری و صبوری آنها باعث میشود که همچنان از ما حمایت کنند.
اینها نیز بخشی از درخواستهایی است که دارم و امیدوارم انشاءالله مورد توجه قرار گیرد و به آنها ترتیب اثر داده شود.
تابناک: بسیار سپاسگزارم که وقت گذاشتید و این فرصت فراهم شد که خدمت برسیم. انشاءالله افرادی که این بحث را مشاهده خواهند کرد، بهرهمند شوند. امیدواریم بخشهایی از این گفتگو که ناظر به برخی پیشنهادها و اصلاحات است—در حد امکان و در چارچوب واقعیت—مورد پیگیری قرار گیرد. هر آنچه که به خیر و صلاح کشور و مردم است، انشاءالله رقم بخورد.
منتجب نیا: از زحمات شما متشکرم. امیدوارم در مسیر بیان حقایق و کمک به مردم و اصلاح امور کشور موفق باشید.
فیلم گفتگوی حجت الاسلام رسول منتجب نیا؛ دبیر کل حزب جمهوریت با تابناک را در زیر مشاهده می کنید:
تعداد بازدید : 0