عصر ایران؛ مهرداد خدیر- تیتر یکِ کیهان امروز از پروژه یا ایدهآل رادیکالها خبر میدهد: تبدیل رییس جمهور پزشکیان به مرحوم رییسی در حالی که شرایط کشور به گونهای نیست که رییس جمهور هر هفته از این استان به آن استان برود و وعده بدهد و گله و شکایت بشنود و به این و آن مقام محلی دستور دهد چون بیمایه فطیر است و کفگیر به تهِ دیگ خورده!
ظاهر پروژه البته موجه است: ارتباط رییس جمهور با جمهور و معرفی آن به عنوان راه حل بسیاری از مشکلات.
بله، رییس جمهور باید با جمهور مردم ارتباط و حتی مستقیم و چهره به چهره داشته باشد ولی چرا از این پیشنهاد یا راه حل به عنوان پروژه یاد میکنیم؟
1.اگر واقعا به جمهور اعتقاد دارند نیمی از این جمهور در انتخابات 1403 شرکت نکردند و از نیم دیگر هم بیش از نیم دیگر به مسعود پزشکیانی رأی دادند که با وعدههای پوپولیستی بر سر کار نیامد بلکه آمده بود تا ایران را از انزوا خارج کند و به صراحت گفت نمیتوان در قفس زندگی کرد و باید با دنیا رابطه داشت.
به بیان دیگر انتخابات تیر 1403 به یک همه پرسی میمانست که 77 درصد مردم به شیوههای دوره سه ساله خالصسازی نه گفتند. عمل به خواست جمهور بهبود روابط خارجی و گشایش سیاسی و امیدآفرینی واقعی است نه سفر به این طرف و آن طرف و جمع کردن خلایق زیر آفتاب یا مصاحبه در تلویزیون و سخنان ملالآور تکراری.
منتها اینها میخواهند پزشکیان را دنبال نخود سیاه بفرستند. کیست که مشکلات مردم را نداند؟ وضع نامساعد و فقر اقتصادی نیاز به سفر و صرف هزینه سفر استانی ندارد. اظهر من الشمس است. راه حل اتفاقا در تهران است. در رفع تنش با دنیا و در جلب سرمایهگذار. ایران به 300 میلیارد دلار سرمایه خارجی و گشایش سیاسی و ورود نخبگان به چرخه مدیریت با حذف گزینشهای غیر ضروری نیاز دارد و با رفتن به این طرف و آن طرف مشکل حل نمیشود. کافی است یادآوری کنیم که عراق موفق به جلب 100 میلیارد دلار سرمایه خارجی شده است. بله، عراق.
2. مخالفان دولت و جماعت پایداری دوست دارند رییس جمهور را در هیأت رییس دولت و نخستوزیر یا رییس اداره تدارکات نهادهای دیگر ببینند و اینجا و آنجا از او مطالبه کنند. منتها چندی است او در جایگاه رییس شورای عالی امنیت ملی ریاست جمهوری میکند و این باب میل آنان نیست.
در ویدیویی که از فرزند مرحوم فاصل لنکرانی منتشر شده از قول مرحوم خزعلی نقل شده که پدر ایشان و از مراجع خواسته بودند آقای خاتمی رییس جمهور محبوب وقت را نپذیرد ولی آیتالله فقید به این خواست عمل نمیکند. آقای خزعلی گفته بود از منابع غیبی به او خبر رسیده این بساط سه ماهه جمع میشود! منظور این است که تفکر تمامیتخواه اساسا به جمهور باور ندارد و گرنه اگر به جمهور باور داشتند این گونه آرزو نمیکردند. جمهور توده وار درگیر و مطالبهگر حداقل معیشت را البته میدانند باید سر و سامان دهند تا سر به شورش نگذارند و اسباب دردسر نشوند. ولی کسی که باور به جمهور داشته باشد اجازه میدهد در انتخابات آزاد نظر خود را ابراز کنند و دست نمایندگانشان را نمیبندد. مگر همین تازگیها نبود که گفتند رییس جمهور حق ندارد لایحه خلاف واقع را پس بگیرد؟ چنین شأنی برای رییس جمهور قایل اند: تکرار کننده ادبیات رسمی و تأمین کنندۀ تدارکات نهادها.
3. ارتباط با جمهور می تواند اسم رمز حذف نخبگان و رسانهها باشد چون دوست ندارند میان رییس جمهور و نخبگان و رسانهها به عنوان حلقۀ واسط ارتباط برقرار باشد. هر چه رییس جمهور بیشتر سرگرم سفرهای استانی باشد ناچار است از ادبیات رسمیتر و سیاسیتر فاصله بگیرد و همین باب میل آنهاست.
4. روش پزشکیان اعطای اختیارات بیشتر به استانداران است. وقتی استاندار به عنوان نمایندۀ عالی دولت در استان حضور دارد او میتواند مستقیما با مردم ارتباط داشته باشد و به دولت منتقل یا خود تصمیم گیری کند. بله. اگر جایی کار گره خورد شخص رییس جمهور باید سفر کند و یکجانشین نباشد.
5. یکی از دلایل اصرار بر سقرهای استانی همین است که اختیارات استانداران زیاد نباشد. در برخی استانها امام جمعه ها دوست دارند مقام اول منطقه شناخته شوند. آنان تصور میکنند همان رابطه و نسبت رهبری با رییس جمهوری در سطح کشور و کلان میتواند میان امام جمعه و استاندار هم در منطقه برقرار باشد. در صورتی که وظایف امامجمعهها مشخص است.
6. مرحوم رییسی در هر سفر استانی از احیای هزار کارخانه جدید خبر میداد به گونه ای که از 1402 تا 1403 از دو هزار کارخانه به 8 هزار واحد رسید. خوب است وزارت صمت آمار این 8 هزار کارخانه را اعلام کند تا اگر واقعا چنین بوده به سفرهای استانی توصیه شود و اگر نه بر این طبل نکوبند.
7. بعد از جنگ 12 روزه و با جدی شدن خطر نفوذ و ترور بدیهی است که سفرهای رییس جمهوری از قبل برنامهریزی شده و شامل دیدار با افراد دست چین شده خواهد بود و ادعای ارتباط با جمهور به مفهوم تودهای آن در وضعیت امنیتی گزاف است.
8. مهمتر از ارتباط با جمهور اجرای خواست جمهور است. کسانی که از کلمه همهپرسی نه برای کلیت ساختار سیاسی که در مواردی چون غنیسازی به بهای تحریم و انزوا یا رابطه با آمریکا یا موارد دیگر هم حساس هستند چگونه دم از جمهور میزنند؟
9. دکتر مصدق مگر به ندرت به سفر آن هم خارجی برای دفاع از حقوق ایران در لاهه و نیویورک نرفت و همچنان بر سفرهای نشستهایم که او گسترد. اگر سفرهای استانی به سبک مرحوم رییسی اگر راهگشا بود چرا از آن دولت چنین میراثی به جا مانده و چرا یکی دو روز در هفته و 6 روز در هفته نه؟ اگر انتخابات مجلس استصوابی نباشد و واقعا رقابتی باشد و مجلس واقعی را شوراهای عالی احاطه نکرده باشند همانها صدای مردم منطقه هستند و بیش از رییس جمهور وقت و ارتباط دارند و نیاز نیست مدام او این طرف و آن طرف برود.
10. دیدار چهره به چهره با مردم در دورترین نقطه هم البته گاهی لازم است. منتها نه برای رییس جمهور. مثلا برای یک زندانی که نمیداند به که شکایت کند حضور ناگهانی شخص رییس قوه قضاییه در محل زندان و شکایت احتمالی بسیار مغتنم است چون دست او به جایی نمیرسد و شنیدن کی بود مانند دیدن. ولی این که رییس جمهور بخواهد به جاهای مختلف سفر کند و از مردم عریضه بگیرد در حالی که مانند دوره احمدینژاد پولی هم ندارد تا بپاشد ثمری ندارد و تنها میتواند به قصد دور کردن پزشکیان از مرکز و تصمیمات بزرگ سیاسی باشد.
این روزها و در روزهای پر التهاب پزشکیان تمام وقت خود را باید صرف تلاش برای توقف روند فعال سازی مکانیسم ماشه کند تا کشور از وضعیت فعلی بیرون بیاید. طبعا با بهبود روابط خارجی و تثبیت قیمت ارز و جذب سرمایهگذار سود آن به جیب همه میرود و گرنه اگر ماشه فعال شود و بیش از این دچار تحریم و انزوا شویم هفت روز هفته هم این طرف و آن طرف برود تنها باید قصه بیآبی و نداری را بشنود و این شنیدن چه فایدهای دارد؟!
خواست مردم ایران مشخص است: خروج از این وضعیت. اگر با سفر استانی خارج میشویم بخیل نیستیم و چرا یک روز در هفته. تمام هفته را دور ایران بگردد!