به گزارش مشرق از پایگاه تحلیلی نشنال اینترست، اروپا در نقطه عطفی تاریخی قرار گرفته است. چه «دونالد ترامپ» رئیسجمهور ایالات متحده، «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین را وادار کند تا توافق صلحی به سود روسیه بپذیرد یا بهطور کامل از جنگ کنار بکشد، رهبران اروپایی دیگر نمیتوانند آمریکا را ضامن امنیت خود بدانند. آنها یا میتوانند همچنان به تملق ترامپ و لابیگری در کنگره ادامه دهند تا پیوندهای امنیتی قطع نشود، یا باید برای دفاع از خود برای دوران بدون حمایت واشنگتن، برنامهریزی کنند.
از نگاه «نشنال اینترست»، رابطه فراآتلانتیکی که از ۱۹۴۹ ستون ثبات جهانی بوده، اکنون هم از نظر تجاری و هم امنیتی تضعیف شده است. برای راضی کردن ترامپ و حفظ حضور آمریکا در قاره سبز، اتحادیه اروپا در ماه گذشته به توافق تجاری یکطرفهای با ایالات متحده تن داد. این توافق سقف تعرفهها بر بیشتر صادرات اتحادیه روپا به آمریکا را در ازای حذف تعرفهها بر کالاهای صنعتی آمریکا و دسترسی ترجیحی به بازار محصولات کشاورزی ایالات متحده به ۱۵ درصد (یعنی ده برابر سطح فعلی ۱.۵ درصد)، رساند.
«فرانسوا بایرو» نخستوزیر فرانسه، این اقدام را «تسلیم شدن» خواند. یک ماه پیش از آن هم متحدان اروپایی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در نشست لاهه خواسته ترامپ مبنی بر افزایش هزینههای دفاعی به پنج درصد از تولید ناخالص داخلی تا سال ۲۰۳۵ را پذیرفتند. این رقم تا پیش از این ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی اعضای ناتو بود.
مشکل این است که با وجود همه این اقدامات، بهدلیل غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ، متحدان اروپایی مطمئن نیستند که او خواستههای تجاری و مالی خود را دوباره تغییر ندهد. از طرف دیگر آمریکا اکنون چین را مهمترین تهدید خود میبیند و ممکن است نگاهش به اروپا کاملا تغییر کند.
نمونه بارز بیاعتمادی به واشنگتن، نشست چند هفته قبل ترامپ با پوتین در آلاسکا بود. نه آتشبسی برقرار شد، نه تضمین امنیتی برای اوکراین به دست آمد. برعکس، فضای دوستانه دیدار، نزدیکی بیشتر مسکو و واشنگتن را آشکار کرد. اکنون زلنسکی تحت فشار قرار گرفته است تا امتیازات سرزمینی به روسیه بدهد.
گزارش این پایگاه آمریکایی تصریح میکند که روسیه یکسوم بودجه خود را صرف امور دفاعی میکند و دبیرکل ناتو هم مدعی شده که شاید روسیه تا سال۲۰۳۰ به طور مستقیم به اروپا حمله کند. با این حال، بخش عمده اروپا –بهجز کشورهای شرقی– از نظر روانی و سیاسی برای چنین رویارویی آماده نیست.
رهبران اروپایی از ترس تقویت پوپولیسم داخلی، افکار عمومی را برای جنگ احتمالی با روسیه آماده نکردهاند. اگرچه بودجههای دفاعی افزایش یافته، اما پراکندگی در خرید تسلیحات و حمایت بیرویه از صنایع ملی، مانع شکلگیری یک نیروی کارآمد مشترک شده است.
به گفته اندیشکده اروپایی «بروگل»، برای بازدارندگی مؤثر برابر روسیه در منطقه بالتیک، اروپا به دستکم یک هزار و ۴۰۰ تانک و ۳۰۰ هزار نیروی پیاده نیاز دارد؛ در حالیکه توان فعلی بسیار کمتر از این است. علاوه بر این، ضعف در حوزههای کلیدی مانند جنگندههای مدرن، سوختگیری هوایی، جنگ الکترونیک، سامانههای موشکی و فرماندهی مشترک، وابستگی اروپا به ایالات متحده را تداوم بخشیده است.
اندیشه ایجاد ساختار امنیتی مستقل اروپایی در پایان جنگ سرد مطرح شد، اما به دلیل ملاحظات مالی و ترس از فاصله گرفتن آمریکا عملی نشد. با توجه به شرایط کنونی به ویژه اوضاع در دو سوی آتلانتیک، اروپا دیگر فرصت تعلل ندارد. استقلال دفاعی تنها گزینهای است که میتواند هم امنیت قاره را تضمین کند و هم آزادی تصمیمگیری سیاسیاش را حفظ کند. این استقلال مستلزم کنار گذاشتن ملیگرایی در خرید تجهیزات، تمرکز بر سامانههای مؤثر و مشترک، ایجاد ظرفیتهای هوایی و اطلاعاتی مستقل و نیز آمادهسازی افکار عمومی برای هزینههای سنگین دفاعی است.
نشنال اینترست در پایان تصریح دارد: امروزه ۳۵ سال بعد از جنگ سرد و در میانه توسعهطلبی مجدد روسیه، اروپا دیگر امن نیست و همچنین نمیتواند با اطمینان روی تعهد آمریکا به دفاع از خود حساب کند. اگر اروپا میخواهد آزاد و دموکراتیک باقی بماند، باید با این واقعیتها کنار بیاید و بر تواناییهای دفاعی مستقل خود تکیه کند.