دین محمد(ص) و جدید الاسلام ها

خبرآنلاین دوشنبه 17 شهریور 1404 - 17:05
اگر از من بپرسند هاشمی چگونه هاشمی شد، می گویم دین شناسی هاشمی، هاشمی را هاشمی کرد!. اما چگونه؟. 

۱- روش دین شناسی هاشمی، شناخت از سرچشمه بود. اساس فهم هاشمی از اسلام هم شخص پیامبر اکرم(ص) و سیره نبوی بود. هاشمی خوب می دانست که اگر مسیر سیره نبوی را گم کند، هرگز به درک اعتدال علوی هم نخواهد رسید. هاشمی در سیاست خارجی، با آنکه شیعه بود، با سیره نبوی(ص) عمل می کرد. هاشمی اگر قهرمان صلح جهان اسلام لقب گرفت، بخاطر سیاست و قدرتش نبود. بخاطر دوری فکری از شرارت بود. شرارتی که از قلب این حدیث نبوی آموخته بود که: قالَ صلی الله علیه و آله لِأَصْحابِهِ اَلاَ اُخْبِرُکُمْ بِاَشرارِکُمْ؟. قالُوا: بَلی یارَسُولَ اللّه، قالَ صلی الله علیه و آله: اَلْمُفَرِّقُونَ بَیْنَ الأَحِبَّةِ!. رسول خدا(ص) به اصحاب خویش فرمود: به شما خبر دهم که بدترین شما کیست؟ صحابی گفتند: آری ای رسول خدا. رسول خدا(ص) فرمود: آنان که میان دوستان تفرقه ایجاد می کنند!.

۲- از نگاه هاشمی از دین پیامبر رحمت(ص)، دشمنی اهل سنت و شیعه در نمی آمد، چه رسد به تبریک گفتن مرگ پادشاه فقید عربستان یا آتش زدن سفارت سعودی در تهران!. هاشمی اگر قهرمان صلح جهان شد با قدرت نظامی نبود، هاشمی به اتکای آموخته های خود از سیره نبوی (ص) بود که به عنوان یک شخصیت شیعه، محبوب بالاترین شخصیتهای جهان اسلام در عصر خود شد. شخصیتهایی چون: ملک عبدالله، امامعلی رحمان، اسلام کریم اف، جلال طالبانی، صفر مراد نیاز اف،نور سلطان نظر بایف، عسگر آقایف،عزت بگوویچ، شیخ حمد، بی نظیر بوتو، برهان الدین ربانی، صباح الأحمد الجابر الصباح لئون پتروسیان، رفیق حریری، قابوس بن سعید، نجم الدین اربکان، حافظ اسد، حیدر علی اف، عبدالعزیز بوتِفْلیقه و... البته این ادعا مستندات زیادی دارد که از حوصله این مقال خارج است، ولی اگر فقط در یک مورد تصاویر خبر افتتاح راه‌آهن استراتژیک بافق - بندرعباس در اسفند ماه ۱۳۷۶ را جستجو کنید، قاب‌هایی را خواهید دید که تکرارش امروز، واقعا امری محال به نظر می رسد!.

۳- هاشمی در سیاست داخلی هم با آنکه شیعه بود، ولی صریح ترین سخنان را در دفاع از اهل سنت، به یادگار گذاشت و رفت. برای هاشمی وحدت شیعه و اهل سنت، تاکتیک نبود، فریضه  بود، فریضه ای که فقدانش هم نیازمند توبه بود و هم مستحق خسران!. هاشمی اگر می گفت: «مشکل اساسی، افراطی‌گری‌های مذهبی است»، «از لعنت صحابه به داعش رسیدیم!»، «تا کی با هم بر سر خلیفه اول بجنگیم؟»، شعار «‌ما اهل کوفه نیستیم، پشتوانه تاریخی ندارد» ؛«مطالبات اهل سنت، مطالبات ملی است»، «شاهد پخش علائم تفرقه از صداوسیما هستیم»، «تبریک گفتن درباره مرگ ملک عبدالله، اوج افراطی گری بود»، «۳۰سال است که کنفرانس وحدت در کشور برگزار می‌کنیم اما به آن عمل نکرده‌ایم!»، «در تفرقه اسلامی، ما هم مقصریم»، «باید به حال خود بگرییم» و .... شعار نمی داد، هاشمی آینده ای را می دید شبیه امروز، که سبوعیت صهیونی در شعاع تفرقه ها، دیگر حد یقفی نمی شناسد و هر روز جنایتی بر جنایات هولناکش می افزاید. واقعا اگر منصف باشیم، نباید اعتراف کنیم که تا هاشمی بود، صهیونیستها هرگز نمی توانستند اینگونه شرارت و نسل کشی کنند و از وحدت ملتهای مسلمان هم هیچ هراسی به دل نداشته باشند!. 

۴- هاشمی از سوی دیگر، بزرگترین خطر داخلی جمهوری اسلامی را هم در جریانی تفرقه ساز با ظاهر و شعارهای بسیار مذهبی می دید که برای روشنگری درباره آنان، عنوان دقیق «جدید الاسلام ها» را انتخاب کرد. جریانی که چون در مبارزه و پیروزی انقلاب حضور نداشتند، بالتبع آن از عمق تاثیر مردم در روی کار آمدن روحانیت هم بی خبر بودند و به همین علت هم تا توانستند در افزایش نارضایتی روزافزون مردم از نظام، کاهش انسجام ملی، افزایش اختلافات میان ممالک اسلامی و انسداد تعاملات بین المللی کوشیده و همچنان هم مشغول کارند!. 

۵- اصل مقابله هاشمی با جدید الاسلام ها در محوری به نام «خرد ملی» و «رجوع به عقل مردم» بود که به تفصیل در یادداشت قبلی با عنوان «مقلد مردم» به آن پرداخته ام، ولی در پایان این سخن علاقه مندم تعبیری بر آن اضافه کنم که؛ هاشمی به اتکای همان شرارتی که از قلب حدیث نبوی اَلاَ اُخْبِرُکُمْ بِاَشرارِکُمْ آموخته بود، بالاترین شرارت علیه نظام و مردم و ایران را هم در شرارتهای فکری همین جدید الاسلام ها می دانست و بس!. جریان شروری که گویا عهد کرده هر روز  بر نان و زندگی مردم، خرده شیشه بریزد تا اثری از رحمت نبوی(ص) در جان ایرانیان باقی نماند. در شرارت این جریان همین بس که اینها حاضرند از هر چیزی سخن بگویند و تفرقه بسازند، ولی هرگز از اینکه چرا سوره فتح و  آیه شریفه إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً بعد از صلح حدیبیه بر پیامبر خدا(ص) نازل شد، حرفی نزنند؟!.

۶- در پایان این مقال توجه شما را در حالی به خواندن بخشی از سخنان هاشمی درباره جدید الاسلام ها جلب می کنم که بعد از گذشت یک دهه از تاریخ ایراد آن سخنرانی، ما همچنان شاهد منازعه داخلی بر سر فیلتر و رفع فیلترینگ هستیم!. حرف آنروز هاشمی این بود: «.... جدید الاسلام ها به جان انقلاب و مردم افتاده اند، این گروه فرصت طلب که در دوران مبارزه حضور نداشتند، امروز قدرت را برای خودشان ابدی و مادرزادی و ارث حساب می کنند، اینها تصورات دیگری هم می توانند بکنند. چقدر تلاش شد که نگذارند در کشور اینترنت باشد؟. چقدر ماهواره از بالای پشت بام ها جمع کردند، چه تاثیری کرد؟. نه تنها از آگاهی مردم کم نکرد بلکه بر آگاهی مردم هم افزود!. یعنی مردم فکر کردند چرا اینجوری می شود؟. چی در می آید از این؟. چه نتیجه ای دارد؟. یعنی یک جایی را ما ببندیم، چندین جای دیگر را بشر باز می کند. یک راه دیگری پیدا می شود. واقعا باید موکول کنیم به عقل و تصور مردم...».


* فعال رسانه ای و دبیر سابق پایگاه اطلاع رسانی  آیت الله هاشمی

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.