علیه تاریکی

دنیای اقتصاد یکشنبه 16 شهریور 1404 - 00:07
در ماه‌های اخیر ناترازی انرژی موجب قطع برق در سراسر کشور شده است و علاوه بر شهروندان صدای اعتراض صنعتگران و دارندگان کسب و کارهای کوچک و بزرگ را نیز بلند کرده است. اما این برق که روشنایی جهان از اوست از کجا وارد ایران شد؟ حیدرخان عمواوغلی از فعالان انقلاب مشروطه را می‌توان به‌عنوان اولین مهندس ایرانی‌الاصل نام برد که نقشی مهم در راه‌اندازی خطوط برق در ایران داشت.

او در سال ۱۲۵۹ه ش برابر با ۱۸۸۰ میلادی در شهر ارومیه به دنیا آمد. خانواده‌اش از زمانی‌که او بیش از شش سال نداشت، در اثر فشار اقتصادی که در آن زمان‌بر ایران حاکم بود، راهی قفقاز شدند و در یکی از شهر‌های ارمنستان فعلی به نام الکساندوپل اقامت کردند.

حیدرخان پس از گذراندن تحصیلات متوسطه خود در شهر الکساندوپل و بعد‌ها تحصیلات عالی خود در شهر ایروان، وارد دانشکده پلی‌تکنیک که تنها دانشکده فنی در منطقه ماورای قفقاز بود، شد. شرایط سیاسی و اجتماعی آن روز قفقاز به‌گونه‌ای بود که او از سنین نوجوانی وارد فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی شد. حیدرخان پس از اخذ دیپلم مهندسی برق در اوایل ۱۹۰۱م به باکو می‌رود و زیر نظر لئونید بورسییوویچ، از همرزمان لنین، در تاسیس نیروگاه برق بائیلوف به‌عنوان مهندس الکترونیک مشغول به‌کار می‌شود. در اواخر سال ۱۹۰۲در ۲۳سالگی برای نصب و به‌کار انداختن اولین کارخانه برق که از باکو خریداری شده بود، وارد ایران شد. نخستین سیم‌کشی و سیستم روشنایی الکتریکی در آستان امام هشتم در مشهد مقدس متعلق به او است.

او ارتباط نزدیکی با لنین، رهبر انقلاب سوسیالیستی روسیه داشت. نقش موثر او در انقلاب مشروطیت ایران انکارناپذیر بود و او از معتمدان ستارخان سردار ملی مشروطیت ایران بود. در سال‌های قبل از جنگ جهانی اول برای تکمیل دانش شغلی وارد انستیتوی پلی‌تکنیک پاریس شد و ادامه تحصیل داد. 

وی بعد از تمایل دموکرات‌های ایران در جنگ جهانی اول برای پیوستن به جرگه آلمان امپراتوری عثمانی و اتریش و دوری از فرقه انگلیس- فرانسه وارد کمیته ملیون ایرانی-آلمانی شد و به ماموریت از همان کمیته در جهت تشکیل سپاهی از انقلابیون عراقی و سربازان فراری هندی و عرب وارد بغداد شد و در آنجا با تشکیل جنبش مقاومت عراق و تدریس در کالج‌های این کشور در کمتر از یک سال قوای نیرومندی تامین کرد و به رهبری خود در کنار دولت عثمانی با انگلیس وارد جنگ شد.

اما به‌دلیل مخالفت با دخالت دولت آلمان و عثمانی در امور داخلی ایران جبهه را ترک کرد و به استانبول رفت. حیدرخان امور داخلی ایران را مربوط به خود ایرانی‌ها می‌دانست. بعد از ترک جبهه، از استانبول به اروپا رفت و در اکتبر ۱۹۱۶م وارد برلین شد. وی پس از مدتی با شروع انقلاب فوریه روسیه عازم روسیه شد و در کنار لنین در به ثمر رساندن انقلاب اکتبر تلاش کرد. او در میادین مسکو برای شناساندن اهداف مبارزه ایراد سخنرانی می‌کرد و تنظیم تعداد زیادی از میتینگ‌ها را بر عهده داشت.

با تاسیس حزب عدالت و به‌خاطر اوضاع سیاسی نابسامان در ایران او به میهن بازگشته و از ۱۹۱۰م (۱۲۹۹ه. ش) فعالیت آزادیخواهانه خود را از سر گرفت. حیدرخان وارد صفوف انقلابیون جنگل شد و در شاخه چپ آن جزو فعال‌ترین‌ها بود در سال ۱۳۰۰ه. ش. که سال اضمحلال داخلی نهضت جنگل در روستای ملاسرا (۹کیلومتری شهر رشت) بود. توسط عده‌ای از جنگلی‌ها دستگیر شد. این زمان مصادف با فرار روستا به روستای سران نهضت جنگل بود و حیدر عمواغلی نیز از مکانی به مکان دیگر جابه‌جا می‌شد تا اینکه در یازدهم آذر ۱۳۰۰ه. ش. در دهکده کوچکی به نام «مسجد پیش» واقع در قلب جنگل‌های گیلان پس از ۱۷روز دستگیری و بعد از ۴۲سال زندگی و تنها چند روز قبل از مرگ رهبر نهضت جنگل در سرما، اعدام شد.

 ورود برق به خاورمیانه

در اواخر قرن نوزدهم ورود برق به خاورمیانه، علاوه بر تحول در روشنایی و زندگی روزمره، زمینه‌ساز صنعتی شدن، مدرنیزاسیون و توسعه اقتصادی شد.

اولین کاربرد شناخته‌‌شده برق در ایران به اوایل دهه ۱۸۵۰بازمی‌گردد، زمانی که دانشجویان دارالفنون از برق برای ارسال سیگنال‌های تلگراف استفاده کردند.

نخستین استفاده از برق برای روشنایی حدود سال ۱۸۷۹ در منطقه باب‌همایون تهران رخ داد؛ سپس یک ژنراتور برای کاخ شاه در سال ۱۸۸۳ وارد شد.

اولین نیروگاه ایران در سال ۱۹۰۲ در مشهد و سپس در سال ۱۹۰۵ در تهران راه‌اندازی شد.

پس از انقلاب صنعتی- مدنی ایران، پروژه‌های بزرگ‌تر مانند نیروگاه طرشت و سد امیرکبیر در دهه ۱۹۶۰، جایگزین تاسیسات کوچک‌تر شدند.

ترکیه نیز تقریبا همزمان با ایران صاحب برق شد. در سال ۱۸۷۵، یک شرکت فرانسوی برای تامین برق مناطقی چون استانبول پیشنهادی ارائه داد؛ اما تا سال ۱۹۰۲ پیشرفت جدی در ساخت نیروگاه صورت نگرفت.

اولین نیروگاه برق سلطنتی در ۱۹۰۲ در نزدیکی مرزهای عثمانی (تریسوس) و با یک نیروگاه کوچک آبی آغاز  به کار کرد. تا اینکه نیروگاه Silahtarağa در سال ۱۹۱۴ برای تامین برق تراموا، روشنایی و تلفن وارد مدار شد. این نیروگاه اکنون به موزه تبدیل شده است.

در آغاز تشکیل جمهوری ترکیه در ۱۹۲۳، تنها از هر بیست نفر، یک نفر از نعمت برق برخوردار بود.طی دهه‌های ۱۹۲۵ تا ۱۹۳۳، نیروگاه‌هایی با سوخت دیزل یا گاز چوب در شهرهای مختلف ترکیه احداث شد.

برق‌رسانی ملی در اواخر دهه ۱۹۳۰ و اوایل ۱۹۴۰ صورت گرفت؛ تا دهه ۱۹۵۰، برق پایدار فقط در شهرهای بزرگ تامین می‌شد.

لبنان به عنوان مستعمره فرانسه، تقریبا همزمان با ترکیه به صنعت برق دست یافت. یک شرکت فرانسوی خط ترامواهای بیروت را در ۱۹۰۶ تاسیس کرد.

در ۱۹۲۳، به دنبال ادغام این شرکت با شرکت گاز و روشنایی بیروت، اداره برق و گاز لبنان راه‌اندازی شد.

طی دو دهه بعد حدود ۳۰ شرکت خصوصی در حوزه تولید برق فعال بودند. تا اینکه در سال ۱۹۵۴، دولت کنترل تولید و توزیع برق را به دست گرفت.

در سال ۱۹۳۲، یک نیروگاه روی رود اردن آغاز به کار کرد. این نیروگاه برق را به فلسطین تحت قیمومیت بریتانیا 

نیز می‌رساند. انگیزه طرح از ابتدای دهه ۱۹۲۰ مطرح، و قرارداد رسمی در سپتامبر ۱۹۲۱ بین روتنبرگ و دولت بریتانیا منعقد شد. برق کمی دیرتر از دیگر کشورهای خاورمیانه به عراق رسید. اولین دستگاه‌های برقی در ۱۹۱۷ در یک ساختمان دولتی در بغداد نصب شد.

با این حال، مصر را باید از نخستین کشورهایی قلمداد کرد که همزمان با کشف برق سراغ آن رفته است. اولین قرارداد تولید برق بین مصر و فرانسه به سال ۱۸۶۵ بازمی‌گردد.

در اکثر کشورهای منطقه، برق ابتدا محدود به شهرهای بزرگ بود. این روند تمرکز باعث نابرابری اجتماعی شد. بعدها پروژه‌های برق‌رسانی روستایی به ابزار سیاسی دولت‌ها بدل شد. به طوری که در ایران دهه ۱۹۷۰، برق‌رسانی به روستاها در تبلیغات شاه برای مشروعیت‌سازی نظام پهلوی پررنگ بود.

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.