حق حاکمیت ایران بر جزایر؛ چه چیزی تعیین‌کننده است؟

خبرآنلاین جمعه 14 شهریور 1404 - 20:15
مسئله حاکمیت بر جزایر، یکی از پیچیده‌ترین و مهم‌ترین موضوعات در حقوق بین‌الملل و حقوق داخلی است که ماهیت حقوقی، تاریخی و سیاسی آن همچنان محل مناقشه و پژوهش است. جزایر، چه به‌عنوان واحدهای فروملی و چه به‌مثابه بخشی از سرزمین اصلی، همواره محل کشمکش‌های حقوقی و دیپلماتیک بوده و مطالبه حق حاکمیت بر آنها نیازمند تلفیقی از حقوق، تاریخ و سیاست است.

در عرصه‌ی حقوق بین‌الملل، شیوه‌های متداول برای کسب حاکمیت بر جزایر شامل کشف و اشغال سرزمین بلاصاحب، فتح نظامی، موافقت‌نامه‌های بین‌المللی، جانشینی دولت‌ها و نمایش پیوسته و صلح‌آمیز حاکمیت است. مطابق نظریه سرزمین بلاصاحب، جزیره‌ای قابل تصاحب است که پیش‌تر تحت حاکمیت دولتی نبوده یا دولت سابق از حق خود اعراض کرده باشد. فتح نظامی، که در گذشته کاربرد داشت، امروزه به دلیل ممنوعیت توسل به زور در حقوق بین‌الملل مشروعیت ندارد. در مقابل، توافقات بین‌المللی، چه به‌صورت معاهدات رسمی و چه توافقات ضمنی یا سکوت رضایت‌آمیز، روشن‌ترین مسیر اثبات حاکمیت تلقی می‌شود.

جانشینی دولت‌ها نیز به‌عنوان ابزار حقوقی دیگر، به دولت جدید اجازه می‌دهد حق حاکمیت دولت سابق بر جزیره را در صورتی که بر مبنای یکی از شیوه‌های قانونی شکل گرفته باشد، به ارث ببرد. نهایتاً، در غیاب مبانی فوق، اِعمال مستمر و مسالمت‌آمیز حاکمیت بر جزیره، معروف به «اشغال مؤثر» یا «تحکیم تاریخی حق حاکمیت»، مبنای حقوقی نهایی محسوب می‌شود. در این زمینه، دو مؤلفه کلیدی اهمیت دارد: نخست، اثربخشی عملکرد دولت مدعی که باید از مظاهر واقعی حاکمیت استخراج شود، و دوم، تاریخ تعیین‌کننده که نقطه‌ای است که حاکمیت بر سرزمین شکل قطعی می‌یابد.

برای اثبات حاکمیت، دولت‌ها می‌توانند به آموزه‌های سکوت رضایت‌آمیز، منع انکار بعد از اقرار، توافق ضمنی، اعراض از حق حاکمیت یا ترک جزیره تکیه کنند. علاوه بر این، مجاورت جغرافیایی جزیره به سرزمین بلامنازع می‌تواند به‌عنوان یک عامل فرعی در اثبات حاکمیت مطرح شود، اما هرگز نمی‌تواند جایگزین مستندات مؤثر و قانونی همچون اشغال مؤثر یا موافقت‌نامه‌های بین‌المللی شود. نقشه‌ها نیز تنها زمانی الزام‌آورند که بخشی از معاهده‌ای رسمی باشند و به تنهایی نمی‌توانند سندی قطعی برای حق حاکمیت تلقی شوند؛ رویه دیوان بین‌المللی دادگستری و قاعده استاپل این نکته را تأیید می‌کند.

در نهایت، تاریخ، جغرافیا، سیاست و حقوق همگی باید در بررسی اختلافات جزایر مدنظر قرار گیرند. در فضای بین‌الملل که بیشتر عرصه منافع دولت‌هاست تا تحقق مطلق حق و عدالت، صرف حقانیت برای پیشبرد منافع ملی کافی نیست. دولتمرد خردمند باید از تمام ابزارهای قانونی و دیپلماتیک بهره گیرد، روابط متقابل متوازن با همسایگان را تقویت کند و از اقدامات شتاب‌زده که به ضرر امنیت و منافع جمعی کشور است، پرهیز کند.

برای ایران، به‌ویژه در مسائل حساس همچون جزایر سه‌گانه، استفاده از حقوق بین‌الملل جهت اثبات حق حاکمیت، همزمان با ارتقای روابط هوشمندانه با همسایگان و کاهش تنش‌ها، ضرورت استراتژیک دارد. همزمان، محافل علمی و دانشگاهی باید نقش پیشرو در تحلیل آرای قضایی و داوری‌های بین‌المللی و ترویج حساسیت عمومی نسبت به اهمیت سرزمین و حاکمیت ایفا کنند. کندوکاوی حقوقی، پژوهش‌های ژرف و تحلیل جامع می‌تواند بستر مستحکمی برای حفاظت از منافع ملی و امنیت سرزمین ایران فراهم آورد.

* حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.