علیرضا علیدوست در گفتگو با خبرنگار مهر به بیان چگونگی آشنایی با شهید سیدعلیاکبر ابوترابی، نقش بیبدیل او در آرامشبخشی به اسرا، فعالیتهای فرهنگی در اردوگاهها، خاطرات ماندگار دوران همنشینی و اثر عمیق شهادت ایشان بر خود و همرزمانش پرداخت و شهید ابوترابی را الگویی بیهمتا برای نسل امروز دانست.
روایتی صمیمی از همنشینی با شهید سیدعلیاکبر ابوترابی در دوران اسارت
آزاده سرافراز و همرزم شهید ابوترابی درباره نخستین آشنایی خود با شهید سیدعلیاکبر ابوترابی گفت: سال ۱۳۶۵ عراق تصمیم گرفت تعدادی از اسرایی که از نگاهشان مشکل داشتند را جمعآوری و به اردوگاهی به نام تکریت پنج در استان صلاحالدین منتقل کند. از اردوگاه خیبر ۱۵ نفر و از اردوگاه شهید ابوترابی ۱۵ نفر دیگر را به آنجا فرستادند و مابقی هم از دو اردوگاه دیگر بودند. آغاز آشنایی حضوری ما با ایشان همانجا در تکریت بود.
وی درباره تأثیر حضور شهید ابوترابی در کاهش سختیهای اسارت افزود: ایشان انسانی متوکل، متوسل و دارای سکینه و آرامشی بیپایان بود. همانگونه که رهبری با یک خطبه نماز جمعه با سخنانش آرامش به ملت میدهد، او نیز الگویی عملی برای اسرا بود. او با روح بلند خود بدون کلام اضافی، عملاً آرامش ایجاد میکرد. حتی بدون معرفی رسمی، اسرای جدید با دیدن او جذبش میشدند.
علیدوست با اشاره به محدودیتهای فرهنگی در دوران اسارت گفت: ما گروههای فرهنگی داشتیم که اساتید الهیات، تاریخ و معارف اسلامی کلاسهایی را طراحی میکردند و این کلاسها به صورت فردبهفرد به آسایشگاهها منتقل میشد. چون اجتماع بیش از چند نفر ممنوع بود، نگهبان میگذاشتیم و مثلاً من برای بیست نفر صحبت میکردم و طی ۲۴ ساعت تمام اردوگاه از اخبار، احکام یا برنامههای تاریخی و فرهنگی آگاه میشدند.
آزاده سرافراز و همرزم شهید ابوترابی درباره خاطرات همنشینی با شهید ابوترابی خاطرنشان کرد: ایشان احترام زیادی برای همه قائل بود؛ از جوان تا پیر، حتی برای کسانی که با ما همنظر نبودند یا سابقه انقلابی نداشتند. با ورزش، گفتگوهای فردی و برنامههای کوچک فرهنگی، دل آنها را جذب میکرد و این جذب، صد درصدی بود.
روایتی از مبارزات ۳۰ ساله شهید ابوترابی پیش و پس از انقلاب و دوران اسارت
وی با یادآوری لحظه باخبر شدن از شهادت شهید ابوترابی گفت: صبح همان روز خبر تصادف را از آقای صنعتی گرفتم. باور نمیکردم. به محض شنیدن، همراه چند دوست به نیشابور رفتیم و جسد ایشان را در سردخانه بهشت جوادالائمه دیدیم. تأثیری که این خبر بر من گذاشت از غم از دست دادن پدرم هم بیشتر بود، چون او انسانی کمیاب و بی تکرار بود.
علیدوست ادامه داد: از روز اول آشنایی تا بیست سال بعد، هیچ تغییری در روحیات و اخلاق حاج آقا ندیدم. زندگیاش بینهایت ساده و معنوی بود و من او را نمونهای کامل از یک زندگی پیامبرگونه میدانم.
آزاده سرافراز و همرزم شهید ابوترابی در توصیه به نسل جوان برای شناخت رشادتهای شهید ابوترابی گفت: جوان باید هدف داشته باشد و پای عهدش بایستد. یادم هست حاج آقا برایم نوشت: «مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم / هوادارانِ کویش را چو جانِ خویشتن دارم» ساده به نظر میرسد، اما پر از مفاهیم مقاومت، وفاداری و صداقت است. سالم بودن و اخلاق داشتن در عمل سخت است، اما ارزش ماندن پای آن بسیار بالاست.
وی با تأکید بر مبارزات ۳۰ ساله شهید ابوترابی پیش و پس از انقلاب و دوران اسارت گفت: او ده سال پیش از انقلاب مبارزه کرد، ده سال در اسارت و ده سال پس از آن نیز در راه خدمت بود. نه به دنبال پست بود و نه مزد میگرفت. به جرئت میگویم اگر نبود، اسرا از مسیر خارج میشدند. او الگویی کامل برای ایستادگی، ایمان و توکل است.
علیدوست اظهار کرد: برای معرفی شهید ابوترابی باید همسنگرانش و ابعاد گوناگون زندگیاش را روایت کرد. استفاده از قالبهای فرهنگی و هنری متنوع، و همچنین پرداختن به روحیه توکل و ایمان او، بهترین راهها برای شناساندن این شخصیت کمنظیر به نسل امروز است.