به گزارش همشهری آنلاین، محمدرضا فرزین، رئیسکل بانک مرکزی در نخستین اظهارنظر پس از ورود دلار به کانال ۱۰۰هزار تومانی اظهار کرد: بانک مرکزی هیچ برنامهای برای افزایش نرخ ارز ۷۰ هزار تومانی ندارد چرا که تجربه گذشته نشان میدهد این اقدام منجر به تورم شدید خواهد شد.
این در حالی است که علی مدنیزاده، وزیر اقتصاد پیشتر گفته بود: دولت تلاش میکند شرایطی ایجاد شود که بازار ارز یک نرخ داشته باشد و بانک مرکزی بتواند آن را مدیریت کند تا ثبات اقتصادی به دست آید. دیدگاه کارشناسان را بخوانید:
اثر موقت التهاب ارزی
حمیدرضا جیهانی؛ کارشناس اقتصادی: افزایش اخیر نرخ ارز موقتی و ناشی از نگرانیهای سیاسی است؛ مکانیسم ماشه صرفاً جنبه سیاسی و روانی دارد و دیگر ظرفیت تحریمی تازهای علیه ایران وجود ندارد. تجربه پایان سال گذشته و همچنین جنگ ۱۲ روزه نشان داد که افزایش نرخ ارز تحتتأثیر هیجانات سیاسی کوتاهمدت است و با مدیریت سیاستگذار به سطح منطقی بازمیگردد. از سوی دیگر امروز وضعیت ذخایر ارزی و طلای کشور بسیار مطلوب است؛ تنها در سال ۱۴۰۳ بیش از ۱۰۰ تن طلا وارد شده است که نقش مهمی در ثباتبخشی بازار دارد.
افزایش نرخ دلار توجیه ندارد
محمدرضا حسینا؛ رئیس مجمع فعالان اقتصادی: افزایش اخیر نرخ دلار به بیش از ۱۰۰ هزار تومان بیشتر ناشی از التهابهای سیاسی و فضاسازی سوداگران در شبکههای اجتماعی است و هیچ توجیه اقتصادی ندارد، زیرا فروش نفت ایران همچون گذشته ادامه دارد و تقاضای جدیدی نیز ایجاد نشده است. از سوی دیگر، بانک مرکزی با تقویت ذخایر طلا از سال گذشته، ابزار لازم برای کنترل بازار ارز و حفظ ثبات را در اختیار دارد. تجربه نشان داده نرخ ارز پس از جهش هیجانی، بهسرعت به کانال منطقی بازمیگردد؛ بنابراین مردم نباید فریب فضاسازیها را بخورند.
تحریک انتظارات تورمی با ماشه
علی گلپاشا؛ کارشناس اقتصادی: افزایش اخیر نرخ ارز بیش از آنکه دلایل واقعی اقتصادی داشته باشد، ناشی از نگرانیهای سیاسی و موضوع مکانیسم ماشه است که موجب تحریک انتظارات تورمی و رفتار هیجانی در بازار شده است. افزون بر اینکه کسبوکارهایی که به واردات مواداولیه وابستهاند برای جلوگیری از ریسک افزایش بیشتر دلار، خریدهای خود را جلو انداختهاند و همین امر به رشد تقاضای زودهنگام منجر شده است. مداخلات دولت و بانک مرکزی میتواند موقتاً نوسانات را مهار کند، اما تا زمانی که چندنرخیبودن ارز وجود دارد، مشکلات پابرجا خواهد بود.
ذخایر بانک مرکزی سد راه تحریمها
علی دولتشاهی؛ کارشناس اقتصادی: ۸۰ درصد هدف غرب از تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه، فشار روانی و سیاسی است؛ چراکه خودشان میدانند اثر اقتصادی چندانی بر ایران ندارد. توجه کنیم که مکانیسم ماشه بیش از آنکه آثار اقتصادی داشته باشد، ابزاری برای عملیات روانی علیه مردم ایران است و اثر آن بر اقتصاد کشور بسیار اندک خواهد بود؛ چرا که اقتصاد ایران طی سالهای اخیر بر پایه شرایط تحریمی رشد کرده است؛ بنابراین حتی اگر غرب تحریمهای سختتر از مکانیسم ماشه را هم اعمال کند، باز هم اقتصاد ایران مقاومت خواهد کرد.
اثر موقت ماشه بر اقتصاد ایران
صمد حسنزاده؛ رئیس اتاق بازرگانی ایران: اثر فعالسازی مکانیسم ماشه کمتر از میزانی است که بدخواهان ملت ایران در افکار عمومی تبلیغ میکنند، اما همان میزان نیز نیازمند نگاه هوشیارانه و برنامهریزی دقیق است. با توجه به ناترازیهای انباشته، تورم ساختاری و بیثباتی مزمن ارزی، بازگشت تحریمهای سازمان ملل میتواند بهعنوان یک شوک خارجی عمل کند؛ بنابراین همه ارکان حکمرانی، دیپلماسی و رسانهها باید تصویر درست و واقعبینانهای از آثار آن ارائه دهند. سرمایهگذاری نخستین بخشی است که آسیب میبیند؛ نااطمینانی موجب کاهش ورود منابع جدید، رکود سرمایهگذاری و محدودشدن ظرفیتهای رشد اقتصادی خواهد شد. با این حساب شدت آثار مکانیسم ماشه به نحوه مواجهه ما بستگی دارد؛ اگر مسیر تعامل و همکاری انتخاب شود، میتوان بخشی از تبعات را مدیریت کرد و هزینههای بلندمدت را کاهش داد.
هیجان سیاسی؛ عامل جهش ارزی
حسن ولیبیگی؛ اقتصاددان: افزایش نرخ ارز در روزهای اخیر بیشتر ناشی از رفتار هیجانی عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان است که تحتتأثیر تنشهای سیاسی و موضوع مکانیسم ماشه شکل گرفته است؛ چرا که انتظارات تورمی تشدید شده و همین عامل، نرخ دلار را بالا برده است؛ اما این روند میتواند با انتشار خبرهای مثبت یا تعدیلکننده از مذاکرات سیاسی به سرعت معکوس شود. واقعیت این است که رفتارهای هیجانی چندان با سیاستگذاری ارزی قابل کنترل نیست و حتی ورود فوری بانک مرکزی ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. بهتر است سیاستگذار زمانی مداخله کند که مشخص شود نرخها در سطوح بالاتر ماندگار شدهاند.
افزایش نرخ دلار جنبه روانی دارد
سعید اشتیاقی؛ فعال اقتصادی: افزایش اخیر نرخ دلار بیشتر ریشه روانی و انتظاری دارد و پشتوانه تقاضای واقعی ندارد. در حال حاضر حتی مقاطع خاص مانند اربعین که معمولاً تقاضای ارزی ایجاد میکرد، پشتسر گذاشته شده است؛ بنابراین آنچه امروز در بازار مشاهده میشود، بیش از آنکه اقتصادی باشد، بازتاب هیجان ناشی از مکانیسم ماشه است. البته نیازهای اصلی کشور در حال تأمین است و فعالان اقتصادی عمدتاً با نرخ مرکز مبادله کار میکنند، نه نرخهای حاشیهای بازار آزاد؛ به همین دلیل این نرخها نباید تأثیر جدی بر زندگی مردم بگذارند.