به گزارش گروه ترجمه رکنا، رسانههای دولتی و یادداشتهای رسمی به طور فزایندهای حمایت آمریکا را عمدتاً ناشی از منافع شخصی معرفی کردهاند و کمکهای آمریکایی، از جمله تجهیزات نظامی و کمکهای مالی، را بهعنوان اقدامی استراتژیک و نه صرفاً انساندوستانه تصویر میکنند. در مقابل، حمایت ارائهشده توسط اتحاد جماهیر شوروی بهعنوان تصمیمگیرنده و اصولی توصیف شده و روایت نزدیک بودن چین به مسکو را تقویت میکند.
مراسم سالگرد اهداف متعددی را دنبال میکنند. در سطح داخلی، هدف ایجاد حس غرور و وحدت ملی است و چین را بهعنوان کشوری مقاوم نشان میدهد که با تکیه بر اراده و فداکاریهای خود، بر تهاجم خارجی غلبه کرده است. رژههای نظامی و آیینهای عمومی همچنین قدرت نظامی مدرن چین را به نمایش میگذارند و پیوستگی بین مقاومت تاریخی و توانمندیهای معاصر را نشان میدهند.
در سطح بینالمللی، این روایت بر اهمیت تاریخی چین تأکید دارد و بهطور غیرمستقیم تفسیرهای غربمحور از جنگ را به چالش میکشد. با تمرکز بر نقش خود و اتحاد جماهیر شوروی، چین چشماندازی از تاریخ ارائه میدهد که در آن قدرتهای غربی، به ویژه ایالات متحده، نقش ثانویه دارند. این رویکرد بازتابدهنده جاهطلبیهای ژئوپلیتیکی گستردهتر است و تمایل به تقویت اتحادها خارج از نظم سنتی تحت رهبری غرب و افزایش نفوذ جهانی چین را نشان میدهد.
در حالی که این روایت حس ملیگرایی را تقویت میکند، واکنش عمومی مختلط بوده است. برخی شهروندان هزینهها و اختلالات ناشی از مراسم بزرگداشت را مورد پرسش قرار داده و معتقدند تفسیر دولت از تاریخ با همه شهروندان همخوانی ندارد.
بازتعریف جنگ جهانی دوم توسط چین نشان میدهد که چگونه حافظه تاریخی میتواند برای اهداف راهبردی معاصر به کار گرفته شود. با برجستهسازی مشارکتهای خود و متحدانش و کمرنگ کردن نقش ایالات متحده، پکن در حال شکلدهی هم به درک داخلی و هم فهم بینالمللی گذشته است و قدرت و مشروعیت خود را در نظم جهانی کنونی و آینده به نمایش میگذارد.