آنچه خیام گفت و خاقانی و نظامی و دیگران نه!

دنیای اقتصاد سه شنبه 11 شهریور 1404 - 00:04
وقتی از نجوم در شعر فارسی سخن می‌گوییم بی‌اختیار خاقانی و خیام و نظامی به ذهن متبادر می‌شود. بسیاری اینان را با هم مقایسه کردند درحالی‌که خیام اساسا مثل روایت متن تئاتر «بر زمین می‌زندش» در جهتی دیگر حرکت می‌کند. خاقانی منجم‌وار با نمادهای اخترشناختی، سرنوشت و چرخه‌های زندگی را به شکلی اسرارآمیز و منظم ترسیم می‌کند؛ و شعر در همان لحظه‌ نخستینش علم به ماهو علم را در آغوش می‌گیرد.

 در نگاه خاقانی و شاعران هم‌عصر و پیشینش مانند نظامی، زمین و هستی بیشتر در قالب اسطوره و نظم کیهانی دیده می‌شود؛ عالمی که چرخه‌های پویا و سرنوشت‌های از پیش تعیین‌شده در آن جریان دارد و طبیعت و انسان را ذیل یک‌هارمونی کلی سامان می‌بخشد. در این نگرش، وجود فردی و تجربه شخصی به نسبت به کل منظومه هستی در مرتبه‌ای پایین‌تر و فرعی قرار دارد و شاعر بیش از آنکه به واقعیت‌های شخصی و متضاد درونی بپردازد، بر جنبه‌های کلی، استعاری و هماهنگ جهان تاکید می‌کند.

اما در برابر این دیدگاه کیهانی و معنادار، نگرش خیامی تمایز آشکاری دارد. خیام، اگرچه با همان مفاهیم اخترشناسی و فلسفی آشناست، اما نگاهش به زمین و هستی بسیار فلسفی‌تر و انسانی‌تر است؛ نگاهی که بیش از نظم عالم، پوچی و گذرا بودن زندگی را برجسته می‌کند. افزون بر نظم و تقارن، خیام به تناقضات و بحران‌های درونی انسان، سرگشتگی‌ها، تردیدها و حتی تمسخر تقدیر و جهان می‌نگرد. او زمین‌ خوردن‌های پی‌درپی وجود، و البته نیروی برخاستن، را به یک تراژدی فلسفی بدل می‌کند که در آن فردیت و تجربه زیسته انسانی در مرکز قرار دارند، نه تقارن کیهانی یا نظم از پیش تعیین‌شده. خیام، در شاعری‌اش، یک مبارزه دائمی میان انسان و عدم قطعیت را به تصویر می‌کشد؛ جایی که جهان نه تنها منظم که همواره در حال پرسش و نزاع است.

این تفاوت نگرش را می‌توان به عنوان گذر از یک نگاه کلان و کلیشه‌ای کیهانی به نگاه فردی، زیستی و فلسفی مدرن تلقی کرد. خاقانی و نظامی نماینده سنتی و اسطوره‌ای‌اند که در آن جهان همانند یک ساعت بزرگ و دقیق کارکرد مشخصی دارد، اما خیام نماینده اندیشه‌ای است که تناقض و پارادوکس‌های بنیادین را می‌پذیرد و در برابر آنها می‌ایستد. زمین برای خیام دیگر عرصه نظم صرف نیست، بلکه میدان مبارزه، شک و تردید و ساختن معناست؛ عرصه‌ای که در آن فرد، با آگاهی از شکست‌خورده بودن، باز هم خیز برمی‌دارد.

از همینجا وارد نمایش علی شمس می‌شوم؛ جایی که «بر زمین می‌زندش»، همین مفاهیم امتداد گرفته از خیام را از منظری دیگر بازخوانی می‌کند: چندلایگی و انتقاد، صحنه‌های کشتی گرفتن انسان با بقا، زمین‌خوردن و تکرار مکرر استعاره‌هایی چندسطحی پیش چشم مخاطب؛ که نه فقط شکست فردی، بلکه چرخه‌های تاریخی و اجتماعی بی‌پایان را نیز به چالش می‌کشد. این تکرار البته دیگر از جنس نظم خیامی نیست، بلکه از جنس بی‌قراری و تعلیق است؛ تعلیقی که تماشاگر را در حالتی مداوم از انتظار و پرسش نگه می‌دارد، همچون تجربه‌ای بکتی از بی‌پایانی و بی‌پناهی. شاید خیام اگر امروز در میان ما بود همین خط و مشی را پی می‌گرفت. انسانی که در چرخش صحنه به اینطرف و آنطرف پرت می‌شود و می‌خندد و ستایش می‌کند و در مواجهه با مقوله‌ی مرگ شعر و ناسزا می‌گوید.

یکی از شاخصه‌های عیان «بر زمین می‌زندش» بهره‌گیری از فضای مبهم و غیرقطعی است. علی شمس در طراحی صحنه، دیالوگ‌ها و حرکت شخصیت‌ها، مرزهای زمان و مکان را عمدا مخدوش می‌کند. تماشاگر در فضایی ملتهب از ابهام و انتظار قرار می‌گیرد. فضایی که یادآور تئاتر ابزورد و تجربه‌های اگزیستانسیالیستی است. آن‌گونه که خیام نیز باور داشت، جهان سرشار از ابهام است؛ سرنوشت نه قطعی است و نه قابل پیش‌بینی. از همین‌رو، انسان ناگزیر است در برابر رویدادها مکث کند، بازاندیشی کند، انتخاب کند و گاه حتی در انتخاب خود تردید بورزد. با این‌حال، این جنس مواجهه با عدم قطعیت، فاصله‌‌هایی با نگاه خیامی دارد؛ نگاهی که جهان را قابل فهم می‌دانست و نظم آن را، هرچند نسبی، اما قابل اتکا می‌پنداشت.

‎نورهای سرد، سکوت‌های ممتد و حرکت‌های تکراری، فضایی در این نمایش خلق می‌کنند که هم رویاگون است و هم کابوس‌وار. موسیقی و اجرای زنده، هرچند کم‌حجم، اما در لحظات کلیدی، همچون ضربه‌ای به ادراک مخاطب عمل می‌کند. بازی بازیگران، به‌ویژه در لحظات فروپاشی و درماندگی، نه اغراق‌آمیز است و نه نمایشی؛ بلکه از جنس فرو رفتن است، فرو رفتن در زمان، شکست و تکرار.

‎شمس نمادها و استعارات را از سطح بازنمایی اخلاقی و آموزشی فراتر برده و آنها را به ابزار نقد تاریخ و ساختارهای اجتماعی بدل کرده است. مخاطب با ترکیبی از طنز تلخ و کنش‌های چندبُعدی شخصیت‌ها وارد تجربه‌ای اگزیستانسیالیستی می‌شود؛ تجربه‌ای که در آن زمان و سرنوشت قابل پرسش‌اند، نه مسلم.

‎یک جای نمایش گالیله وارد صحنه می‌شود و بعد از درگیری با متن درب و داغان از دری دیگر خارج می‌شود. هر که وارد این گود می‌شد همین سرنوشت در انتظارش بود. کارگران جهان را در بومیت محض اساطیر خاورمیانه‌ای و در دایره مغز مساله دار همین انسان سال ۱۴۰۴ روایت کرده است. استعاره‌ها در این نمایش دیگر ابزار هشدار اخلاقی نیستند؛ بلکه وسیله‌ای برای فاصله‌گذاری، نقد اجتماعی و دعوت به بازاندیشی‌اند. ارجاعات به تاریخ و آیین، همراه با طنز تلخ، زمینه انتقال چند معنایی را فراهم می‌کنند. مخاطب دعوت می‌شود تا درباره قدرت، تکرار تاریخی و امکان اختیار بیندیشد.

‎در قیاس با جریان اصلی تئاتر روزگار ما این نمایش از نظر فرم رادیکال‌تر و از نظر محتوا فلسفی‌تر است. اگر پیش‌تر طنز و تاریخ در خدمت روایت بودند، اینجا روایت در خدمت پرسش‌گری است. پرسش‌هایی که نه پاسخ دارند و نه قرار است داشته باشند. این همان لحظه‌ای است که تئاتر، از بازنمایی به تجربه‌ی زیسته بدل می‌شود.

‎نکته قابل‌توجه دیگر آن است که برخلاف ادبیات سنتی که نمادها و استعاره‌های‌شان بیشتر برگرفته از اسطوره‌ها و داستان‌های کلاسیک بودند، در «بر زمین می‌زندش» نمادها و استعاره‌ها به مسائل و بحران‌های انسانی و اجتماعی معاصر اشاره دارند؛ مسائلی چون انزوا، سرگشتگی، قدرت و بی‌اختیاری که به شیوه‌ای چندوجهی و گاه مبهم طرح می‌شوند. این رویکرد نمایش را معاصرتر، مرتبط‌ تر با دغدغه‌های زمانه و انسانی‌تر کرده است.

‎در نهایت، فضای نمادپردازی در «بر زمین می‌زندش» مبهم و چندلایه است؛ استعاره‌ها معانی متعددی دارند که بسته به برداشت مخاطب تغییر می‌کنند. این ابهام، نه ضعف بلکه یکی از قدرت‌های نمایش است؛ چرا که مخاطب را به مشارکت فعال در خلق معنا دعوت می‌کند. این نمایش سوال بزرگی پیش روی شمس و هم‌نسلی‌هایش می‌گذارد: پس از این اثر و این نقطه، جریان بعدی تئاتر چگونه می‌تواند حرکت کند؟ نمایشی که ویترینی زنده و تحسین برانگیز از تئاتر مدرن است که هم‌زمان تاریخ، فلسفه، اجتماع و فردیت را در هم می‌آمیزد.

‎در جهانی که زمین‌خوردن تکرار می‌شود، آیا برخاستن معنا دارد؟

‎یا آن‌که معنا، در خودِ زمین‌خوردن نهفته است؟

نمایش «بر زمین می‌زندش» به نویسندگی و کارگردانی علی شمس تا ۲۸شهریور در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه است.

* شاعر، منتقد ادبی و عضو هیات علمی دانشگاه

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.