سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
در روزهای پس از جنگ ائتلاف مساله محور اپوزیسیون داخلی، گذاریون و ساختاریها روز به روز عیانتر میشود. پس از جنگ ۱۲ روزه، اصلاحطلبان ساختاری و جبهه اصلاحات از سویی و برخی اعتدالیون همچون روحانی و ظریف از سوی دیگر با ظاهری مردممحور و تحت لوای «آشتی ملی»، به دنبال تغییر پارادایم در سیاست داخلی و خارجی ایران هستند.
روزنامه آرمان ملی در یادداشتی عجیب درباره برگزاری رفراندوم نوشته است:
حق تعیین سرنوشت بهعنوان قاعدهای بدیهی در همه نظامهای سیاسی پذیرفته شده و همهپرسی ابزار مشروعیتبخشی و بازسازی اعتماد عمومی است. در ایران نیز تجربه تاریخی نشان داده که مشروعیت نظام سیاسی بر مبنای همهپرسی بنا شده است. / در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ مردم با رأی خود جمهوری اسلامی را انتخاب کردند و چند ماه بعد، قانون اساسی جدید نیز به همهپرسی گذاشته شد. در سال ۱۳۶۸ بازنگری در قانون اساسی نیز از طریق همهپرسی صورت گرفت. اصول ۵۹ و ۱۷۷ قانون اساسی نیز بر ضرورت رفراندوم در مسائل مهم و اصلاحات اساسی تأکید دارند. / در بسیاری کشورها همچون فرانسه، بریتانیا، ترکیه و تونس نیز رفراندوم بهعنوان سازوکار مشروعیت سیاسی بهکار گرفته شده است.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است:
با گذشت چهار دهه از تحولات اجتماعی و اقتصادی، نسلی در ایران امروز حضور دارد که در تأسیس یا اصلاح قانون اساسی نقشی نداشته و همین امر فاصلهای میان قانون و واقعیتهای روزمره ایجاد کرده است. ادامه وضع موجود بدون مراجعه به افکار عمومی، چشمپوشی از مردمسالاری خواهد بود.
روزنامه شرق نیز در گزارشی درباره نیاز به رفراندوم مینویسد:
انجام یا عدم انجام رفراندوم باید بر اساس ضرورت و حق قانونی باشد، نه بر مبنای اینکه کدام جناح یا جریان سیاسی آن را پیشنهاد میکند. در اصل، رفراندوم ابزاری است برای حل اختلاف دیدگاهها و حتی میتواند به سود سیاستهای رسمی موجود تمام شود، چنانکه در نمونههایی مانند انتخابات زودرس یا استعفای نخستوزیران در برخی کشورها، مردم به ادامه همان سیاستها رأی دادهاند.
کنش های رادیکالها در میانه جنگها بس عبرت آموز است، روکش اقدامی به ظاهر ملی برای اقدام ضد ملی، رفراندوم و تشکیل مجلس موسسان همان مبارزه با نظام سیاسی را فریاد میزند، مثل فحوای بیانیه جبهه اصلاحات، به نظر میرسد که ائتلاف مساله محور اپوزیسیون داخلی، گذاریون و ساختاریها روز به روز عیان تر می شود.
بهرهبرداری فرصتطلبانه از بحرانها نیز رکن دیگر اپوزیسیون سازی از داخل است که روی مسائلی چون نا ترازیها، مشکلات داخلی مانند کمبود آب، تورم و قطعی برق بهعنوان بهانهای برای فشار بر حاکمیت و توجیه اصلاحات ساختاری که در خدمت دشمن است، استفاده میشود.
این خط اپوزیسیون سازی جدی مؤلفههای دیگری نیز دارد، ازجمله همسویی پنهان با دشمنان خارجی و تأکید بر مذاکرات با غرب و کاهش نقش مقاومت که طراحی آن در راستای اهداف آمریکا و اسرائیل برای مهار ایران و حذف نفوذ منطقهای آن است.