به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، بادامچیان رئیس شواری مرکزی حزب موتلفه گفت: از ۹۰میلیون فر جمیت ما ۴۶میلیون زن داریم. ۴۰میلیون از آنهاحجاب دارند و اکثرا هم چادری اند. آنها هم چادری هستند. ۲۰میلیون نفر از آنها در روستاها هستند. بنابراین معضلی نداریم.
مشروح گفتگوی بادامچیان را در ادامه بخوانید؛
*****
به مناسبت هفته دولت و یکسالگی کابینه آقای پزشکیان، شما نقاط کارنامه دولت ایشان را چطور ارزیابی می کنید؟ فکر می کنید چه نقاط قوت و ضعفی در این دولت وجود دارد؟
همه دولتهایی که در ایران زمانی که بر سر کار می آیند، میخواهند کار کنند. علت این است که وقتی برای یک نظام، مسئولی انتخاب میشود، او میخواهد وظایفش را انجام دهد. چه اصلاحطلب باشد، چه اصولگرا، چه موتلفهای یا غیر از اینها، هرچه باشد، هدفش این است که کارش را خوب انجام دهد؛ منتها با سلیقه خودش. ما هم در طول ۴۷ سال گذشته با انواع سلیقهها در کشور روبهرو بودهایم.
ایران امروز به چنین اقتداری رسیده که آمریکا و اسرائیل میلرزند و شکست میخورند و دنیا درمییابد که ایران کشوری است که ظرف یک نصفه روز میتواند تهاجم جهانی را به هم بریزد و در نهایت پیروز شود. این دستاورد نتیجه کار همه است.
بنابراین، دولت آقای پزشکیان هم مانند دیگر دولتهاست؛ نقاط مثبت خوبی دارد و از آن حمایت میکنیم، چرا که هر سیاست موتلفهای بر این است که هر دولتی با رأی اکثریت مردم انتخاب شود، تنفیذ ولایت را داشته باشد و مبانی قانونی را اجرا کند.
دولت آقای پزشکیان در سال گذشته خدمات خوبی ارائه کرده و بابت آن تشکر میکنیم، اما مشکلات فراوانی نیز داشته است. اکنون باید به حال و آینده فکر کنیم. بعد از جنگ ۱۲ روزه، کشور به چه نیاز دارد؟ همان را انجام دهیم و همه با هم کمک کنیم.
دولت آقای پزشکیان در یک سال گذشته تجربه اندوخته، افرادش را دیده و برنامههایش را ارائه کرده است. اکنون به بازنگری دقیق، اصلاح برخی سیاستهای اشتباه و جایگزینی سیاستهای صحیح نیاز دارد. مسئله دیگر، کنار گذاشتن نیروهای ضعیف است. این موضوع تنها مربوط به ایشان نیست؛ مرحوم آقای شهید رئیسی و وزیر صمت ایشان توانمند نبودند. ما به او تذکر دادیم و نهایتا کنار رفت.
به همین شکل، به برخی دوستان هم تذکر دادهایم. گفتیم: «آقای همتی رفیق شماست، مشکلی نداریم، اما ایشان کسی است که دلار سه هزار تومانی را به سی هزار تومان رسانده و مردم او را عامل گرانی میدانند؛ چرا او را وزیر میگذاری؟» مجلس هم وسط کار او را برکنار کرد. اکنون نیز برخی وزرای ایشان نیاز به جایگزینی دارند؛ نیازی به تشکر از آنها نیست، بلکه باید با افراد قویتر جایگزین شوند.
* در مورد کابینه آقای پزشکیان چه کسانی مدنظر شما هستند؟
نمیخواهم نام ببرم؛ خود او باید ارزیابی کند. مثلاً آقای عراقچی یک وزیر قوی است. هیچ کس در کشور، چه اصولگرا و چه اصلاحطلب، با عراقچی مشکل ندارد؛ زیرا پخته است، قوی حرف میزند و با تدبیر عمل میکند.
حرف هایی که در مورد گرانی میزنند راهگشا نیست؟
اما برخی افراد هستند که نمیتوانند اداره کنند. وقتی یک سال گذشته و معلوم شده که توان اداره ندارند، ما چه کار کنیم؟ ما که ارز کم نداریم. ایران سال گذشته ۵۷ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشت و نزدیک ۳۰ میلیارد دلار درآمدهای نفت و گاز و دیگر منابع داشتیم. اگر ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار اضافه واردات هم باشد، مجموعاً ۷۰ میلیارد دلار میشود که با یک سیاست صحیح ارزی قابل حل است.
مسئله گرانیهای روزمره هم اهمیت دارد. آقای رئیسجمهور عزیز، چرا نان، پنیر، کره و ... هر روز گران میشود؟ چرا این مغازه این قیمت را میدهد و آن مغازه قیمت دیگری؟ در مسئله گرانیها، چرا برخی دستگاههای دولتی سود سرشار و بیحساب میبرند؟ دولت باید قیمتها را ارزان کند. ما هم اگر بخواهیم سیاستی از موتلفه اجرا شود، معتقدیم حرفهایی که اینها میزنند برای گرانیها راهگشا نیست؛ هیچکدام علاج آن نیست.
برای سیاستهایی که میگویند «آقا فلان»، علاج سلامت اقتصاد کشور دو محور دارد: یکی واقعی شدن قیمت کالاهاست و دیگری ثبات قیمتها ظرف پنج سال. اگر این دو محور اجرا شود، بسیاری از مشکلات حل میشود. من قبلا هم این موضوع را گفته ام.
انتقاد بادامچیان به ظریف: چرا طرح مناره درست می کنی و آن را در گاردین منتشر می کنی؟
اگر آقای رئیسجمهور میخواهد یک دولت کاملاً قوی داشته باشد، باید عناصری که همراه نیستند، ناشی هستند، یا سیاستهای غلط دارند و خدایی نکرده اهل زد و بندند، کنار گذاشته شوند. یک مشت آدم قوی انتخاب شود. مملکت ما پر از افراد قوی است؛ از جوانها گرفته تا بقیه. همه شما در رسانهها دیدهاید که در ایام جنگ چه کردند. حالا بعضیها هم اشتباه میکنند، منفیبافی میکنند و سیاهنمایی میکنند. مثلاً میخواهم به آقای ظریف بگویم: «چرا طرح مناره درست میکنی؟ چرا رفتی در روزنامه گاردین منتشرش کردی؟ چرا مناره را به جای استفاده از لغات فارسی، از ایسم و چیزهای دیگر گرفتی و گذاشتی؟ چرا با روزنامه گاردین بحث میکنی؟ اگر میخواهی حرفی برای ایران بزنی، به گاردین چه؟»
بعد هم به شوخی به ایشان گفتم: «توصیه من این است که اسم آن را عوض کنی، چون از این به بعد بعضیها میخواهند بهانه پیدا کنند و تو را اذیت کنند، به تو میگویند «آقای مناره»، آن هم از نوع مناره جنبان سابق!»
به نظر شما دولت در چه مواردی به وعده هایش عمل کرده و در چه مواردی خیر؟
این موضوع نیاز به یک گزارش دارد تا بنشینیم و به اصطلاح ارزیابی کنیم. میتوانیم بگوییم که مثلاً نقطه مثبت این است که هنگام وقوع جنگ، دولت توانست با قدرت، هم نفت، هم بنزین و هم مواد غذایی را در سراسر کشور پخش کند؛ کاری که باعث شد تلفات کم شود. دولت همه امور را اداره کرد و مردم نیز با آن همراهی کردند.
مثلا فردی به پمپ بنزین رفته بود و از کارگر پمپ بنزن خواست که پول بیشتر بگیرد و بنزین بیشتری دریافت کند. اما کارگر پمپ بنزین حاضر نشد پول اضافه بگیرد و به او گفت که «خجالت نمیکشی؟ جنگ است، ۱۶ لیتر بگیر و برو!» این نحوه قدرت است و باید از آن تشکر کرد.
موضع آقای پزشکیان در برخی بحثها که در ایام جنگ مطرح شد نیز نشاندهنده قدرت است. برخی مواضع او اشتباه بوده که نمیتوان انکار کرد، اما ما نمیخواهیم الان نقد کنیم؛ میگوییم خود ایشان با دوستان داخل و خارج دولت، آدمهایی که دلسوز، علاقهمند و اهل دنیا نیستند، مسیر جدیدی را ارزیابی کنند.
* با مثال پمپ بنزین به نوعی از انسجام داخلی که در ایام جنگ شکل گرفت روایت کردید. بسیاری معتقدند حالا که مردم در طول جنگ قدم برداشتند نوبت حاکمیت است که یک گام به سمت مردم بردارد. برای نمونه آقای ولایتی بعد از جنگ گفتند که حالا حاکمیت باید برخی رویکردهای اجتماعی اش را تغییر دهد. شما چقدر این را ضروری میدانید و فکر میکنید اگر لازم به تغییراتی در عرصه حکمرانی باشد، در کجاها باید اتفاق بیفتد؟
در ایران حدود ۴۰ درصد افراد بهطور محکم به مبانی فقهی اسلامی معتقدند. این کمیت کمی نیست و بسیار مهم است. نزدیک ۲۰ درصد افراد دارای سلیقههای مختلف هستند. این یک ارزیابی جامعهشناسی دقیق است و صرفاً یک حرف کشکی نیست.
بنابراین، نزدیک ۴۰ درصد بخش خاکستری جامعه ما هستند که انقلاب، رهبری و کشور را قبول دارند، اما نسبت به مسائل اقتصادی به دنبال رفاه هستند. وقتی این بخش خاکستری با بخش ارزشی و همراهی با نظام وحدت داشته باشد، انسجام برقرار میشود.
۲۰ درصد دیگر، حدود ۱۰ درصد انتقاد دارند و منفینگر هستند، اما در پای نظام محکم میایستند و نظام را قبول دارند؛ حتی اگر گاهی چادری نباشند یا بیحجاب باشند، باز هم میگویند «جانم فدای ایران، جانم فدای ملت». اما ۱۰ درصد دیگر، متأسفانه دچار مشکلاتی هستند و وحدت با آنها امکانپذیر نیست. همین ۲۰ درصدی که در بخش خاکستری هستند، دنبال این هستند که کشور برنده شود.
ملت ما وحدت خود را دارد و دولت نیز با مردم همراه است. مشکل مردم بیشتر در گرانیها، تورم و برخی سیاستهای غلط است. اگر این سیاستها اصلاح شوند و دو یا چند آدم قوی کنار افراد مناسب قرار بگیرند، مسائل قابل حل است.
*مشخصا سوالم در مورد مسائل اجتماعی مثل فیلترینگ، حجاب، و ... بود.
ما چرا داریم در مورد حجاب بحث میکنیم؟ از ۹۰میلیون فر جمیت ما ۴۶میلیون زن داریم. ۴۰میلیون از آنهاحجاب دارند و اکثرا هم چادری اند. آنها هم چادری هستند. ۲۰میلیون نفر از آنها در روستاها هستند. بنابراین معضلی نداریم. اما یک مرتبه یک بازی سیاسی شکل می گیرد چون پنج درصد آدم ناجور دلشان میخواهد در کشور بیحجابی حاکم باشد. خط آمریکا هم میخواهد بیحجابی حاکم باشد.
دولت لایحهای (مقابله با محتوای خلاف واقع در فضای مجازی) به مجلس داده بود که افرادی که خلاف واقع حرف میزنند باید مجازات شوند؛ فرد از قول رئیس جمهور دارد دروغ میگوید یا در زمان جنگ، میآید دروغ میگوید. او را باید مجازات کرد. امما اینها ریختند و هیاهو کردند که شما دارید آزادی بیان را میگیرید. اما این لایحه که نگفت جلوی بیان را بگیر یا مخالف سیاسی را بگیر. اینها همین پنج درصد بودند.
یا در مورد فیلترینگ؛ اصلاً نمیدانم چه کسی دنبال فیلترینگ است. چقدر از مردم ما گرفتار فیلترینگ هستند؟ اینها همان ۵ درصد از کل ۲۰ درصدی اند که گفتم. اگر این پنج درصد واقعاً بخواهند، اسمهای خود را اعلام کنند، حل میشود.
در اوج جنگ، برخی آقایان میگفتند باید زندانیان سیاسی را آزاد کنیم. ما میگوییم: ما زندانی سیاسی نداریم، بلکه زندانیان امنیتی و قضایی داریم که طبق حکم قانون محاکمه و در زندان هستند. شما هرچه دلتان میخواهد میگویید، در شبکههای مجازی و جاهای دیگر. چرا الان ادعا میکنید زندانی سیاسی داریم؟ این آب به آسیاب آمریکا ریختن نیست؟ این زندانیهای سیاسی را نام ببرید.
آن آقا میگوید عفو عمومی بدهید؛ مگر مردم ما خلاف کردند؟ این چه میشود؟ به عنوان کسی که ۷۰ سال سابقه سیاسی دارد، میگویم این حرفها اگر به ضرر نظام تمام نشود، به ضرر خود آنها خواهد بود. اولاً معلوم میشود نظام آزاد است و اجازه میدهد این حرفها زده شود. کسی که میگوید زندانی سیاسی، به نظام تهمت میزند، اما آزاد است و هیچکس کاری با او ندارد. تقاضای عفو، رفراندم و اینها برای چیست؟ یا در مورد رفراندم... همین جنگ نشان داد که رأی مردم چیست. اگر بخواهید رفراندم بگیرید، هشتاد و چند درصد رأی میدهند و نظام هیچ مشکلی ندارد. این ملت، که رهبر خود و نظام را قبول دارد، اگر رفراندم هم برگزار شود، اکثریت قاطع رأی خواهند داد.
این را به شما بگویم که توده مردم ما نه دیگر دنبال اصلاحطلب است، نه دنبال اصولگرایان افراطی است؛ بلکه دنبال چهرهها و مجموعههایی میگردد که بتواند مشکلات کشور را با تدبیر، با ادب، با اخلاق اداره کند.