سازمان ملل رسماً قحطی در غزه را تأیید کرد، وضعیتی که نیم میلیون نفر را در شرایط گرسنگی شدید، فقدان منابع و مرگومیر قرار داده است. آینده غزه چه خواهد شد؟
به گزارش خبرآنلاین، گزارش کمیته یکپارچه طبقهبندی امنیت غذایی (IPC) در ۲۲ اوت ۲۰۲۵ (جمعه ۳۱ مرداد) تأیید کرد که غزه، بهویژه شهر غزه و مناطق اطراف، با بیش از ۵۰۰ هزار نفر در شرایط «فاجعهبار» و ۱.۴ میلیون نفر در آستانه قحطی است. این وضعیت نتیجه محاصره اسرائیل، تخریب زیرساختهای غذایی و محدودیتهای شدید کمکرسانی است که بهعنوان یک بحران «کاملاً ساخته دست انسان» توصیف شده است. تأخیر در اعلام قحطی، علیرغم شواهد واضح، به موانع دسترسی و ملاحظات سیاسی نسبت داده میشود.
گزارش کمیته یکپارچه طبقهبندی امنیت غذایی (به اختصار IPC) (۲۲ اوت ۲۰۲۵) تأیید کرد که قحطی در شهر غزه و مناطق اطراف آن، با جمعیتی حدود ۵۱۴,۰۰۰ نفر، برقرار است. این وضعیت با سه آستانه قحطی تعریف میشود: کمبود شدید غذا (۲۰٪ خانوارها)، سوءتغذیه حاد در کودکان زیر پنج سال (۳۰٪)، و مرگومیر روزانه حداقل دو نفر یا چهار کودک به ازای هر ۱۰,۰۰۰ نفر. در این شرایط بیش از ۵۰۰,۰۰۰ نفر در شرایط «فاجعهبار» (IPC Phase ۵) با گرسنگی شدید، سوءتغذیه حاد و مرگومیر مواجهاند، و ۱.۴ میلیون نفر در شرایط اضطراری (IPC Phase ۴) در خطر قحطی هستند. در همین راستا به گزارش وزارت بهداشت غزه، ۲۷۱ نفر، از جمله ۱۱۲ کودک، از گرسنگی و سوءتغذیه جان باختهاند. تخریب ۹۸٪ زمینهای کشاورزی، ممنوعیت ماهیگیری، و محاصره کامل از مارس ۲۰۲۵ دسترسی به غذا را غیرممکن کرده است. این وزارتخانه (۲۹ ژوئیه ۲۰۲۵) از افزایش ۳۰۰٪ موارد سوءتغذیه کودکان در شمال غزه خبر داد، و بیش از ۲۰,۰۰۰ کودک از آوریل تا ژوئیه ۲۰۲۵ برای سوءتغذیه حاد درمان شدهاند.
از سوی دیگر قحطی غزه نتیجه محاصره عمدی اسرائیل، تخریب زیرساختهای غذایی مانند نانواییها و مزارع، و محدودیتهای شدید بر کمکرسانی است. گاردین گزارش داد که اسرائیل میزان کالری مورد نیاز فلسطینیها را محاسبه کرده، اما تنها کسری از آن را اجازه ورود داده است، که به «مهندسی گرسنگی» تعبیر شده است. در تایید این مسئله، ریم توفیق خادر، مادر پنج فرزند، به بیبیسی جهانی گفت «فرزند چهارسالهام نمیداند میوه و سبزیجات چه مزهای دارند» که این مسئله ابعاد انسانی فاجعه را نشان میدهد. این بحران با تأثیرات بلندمدت، مانند رشد ناقص و آسیبهای شناختی در کودکان، نسلهای آینده را نیز تهدید میکند و تراکم جمعیتی بالای غزه (۲.۱ میلیون نفر در ۳۶۵ کیلومتر مربع) شدت این فاجعه را تشدید کرده است.
که اعلام رسمی قحطی تا ۲۲ اوت ۲۰۲۵ به تأخیر افتاد و علیرغم هشدارهای مکرر از مارس ۲۰۲۴، اعلام قحطی نیازمند تأیید سه آستانه توسط کمیته یکپارچه طبقهبندی امنیت غذایی و کمیته بازبینی قحطی (FRC) است، که به دادههای جامع نیاز دارد. اما محدودیتهای دسترسی اسرائیل، بهویژه در شمال غزه، جمعآوری دادههای مرگومیر را دشوار کرد. تا آنجا که حتی پس از کاهش جزئی محاصره در مه ۲۰۲۵، کمکها بهصورت محدود وارد شده و دادههای کافی جمعآوری نشده بود. ملاحظات سیاسی نیز نقش داشتند؛ از سوی دیگر رهبران جهانی اغلب منتظر «طبقهبندی قحطی پسرو» میمانند تا از پیامدهای سیاسی اجتناب کنند.
تأخیر در اعلام قحطی نتیجه موانع فنی و فشارهای سیاسی است. محدودیتهای دسترسی اسرائیل، که جمعآوری دادهها را مختل کرد. این محدودیتها به اسرائیل امکان داد شدت بحران را کم اهمیت جلوه دهد، همانطور که نتانیاهو ادعا کرد «هیچ گرسنگی در غزه وجود ندارد». فشارهای سیاسی از سوی متحدان اسرائیل، بهویژه آمریکا، که طبق گزارش گاردین از اتهامات مستقیم اجتناب کرده، نیز به تأخیر کمک کرد. این تأخیر خطر مرگومیر قابل پیشگیری را افزایش داد و کمکرسانی فوری را به تعویق انداخت.از سوی دیگر، فقدان دادههای جامع، بهویژه در شمال غزه، نشاندهنده چالشهای ارزیابی در مناطق جنگی است.
کمیته یکپارچه طبقهبندی امنیت غذایی از سال ۲۰۰۴ تنها در چهار مورد قحطی را تأیید کرده است: اتیوپی (۱۹۸۴-۱۹۸۵)، سومالی (۲۰۱۱)، سودان جنوبی (۲۰۱۷ و ۲۰۲۰)، و سودان (۲۰۲۴). قحطی سومالی بیش از ۱۰۰,۰۰۰ کشته داشت، در حالی که سودان و سودان جنوبی نیز با مرگومیر و آوارگی گسترده همراه بودند. قحطی غزه به دلیل سرعت شروع، شدت، و ماهیت کاملاً انسانی (ناشی از محاصره و تخریب) بیسابقه است. کل جمعیت ۲.۲ میلیونی غزه در سطوح سوم قحطی یا بالاتر قرار دارد، که در مقایسه با سومالی (۴.۶ میلیون نفر) و سودان (۸.۱ میلیون نفر) بینظیر است. قحطی هلند (۱۹۴۴-۱۹۴۵) نشان داد که سوءتغذیه مادران باردار تأثیرات چندنسلی مانند بیماریهای قلبی و دیابت دارد، که مشابه خطرات کنونی در غزه است.
قحطی غزه با سومالی متفاوت است، زیرا در سومالی خشکسالی و درگیری داخلی عوامل اصلی بودند، اما در غزه محاصره عمدی و تخریب زیرساختها نقش اصلی را دارند. این امر قحطی غزه را به هولودومور اوکراین (۱۹۳۲-۱۹۳۳)، که نتیجه سیاستهای استالین بود، شبیهتر میکند. تراکم جمعیتی بالای غزه شدت بحران را افزایش داده است، برخلاف سودان که مناطق وسیعتری را در بر میگیرد. تأثیرات بلندمدت، مانند سوءتغذیه ۹۵٪ زنان باردار و شیرده در شمال غزه، با قحطی هلند قابل مقایسه است و خطر آسیبهای شناختی و جسمی در کودکان را نشان میدهد. این مقایسه بر ضرورت اقدام فوری برای جلوگیری از فاجعه چندنسلی تأکید دارد.
اعلام قحطی واکنشهای گستردهای را برانگیخت. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، آن را «شکست بشریت» و «فاجعه دستساز» خواند و خواستار آتشبس فوری و دسترسی کامل بشردوستانه شد. این در حالی است که بیش از ۱۰۰ سازمان بشردوستانه، از جمله پزشکان بدون مرز، اسرائیل را به «مهندسی گرسنگی» متهم کردند. در مقابل، نتانیاهو گزارش IPC را «دروغ آشکار» خواند و حماس را متهم به سرقت کمکها کرد. وزارت خارجه اسرائیل گزارش را «جعلی» دانست.
اما واکنشها شکاف سیاسی عمیقی را نشان میدهند. محکومیتهای سازمان ملل و سازمانهای بشردوستانه فشار بر اسرائیل را افزایش داده، اما فقدان اقدامات عملی مانند تحریمها محدودیتهای دیپلماتیک را نشان میدهد. انکار اسرائیل، به گفته گاردین، بخشی از استراتژی کاهش شدت بحران و سرزنش حماس است. در مقایسه با سومالی (۲۰۱۱)، که اعلام قحطی کمکهای جهانی را تسریع کرد، واکنش به غزه به دلیل ملاحظات سیاسی کندتر بوده است. اعتراضات داخلی در اسرائیل، مانند خواستههای خانوادههای اسرا، ممکن است به آتشبس کمک کند، اما بدون رفع محاصره، بحران ادامه خواهد یافت.
قحطی غزه که تأیید هم شده ، نتیجه محاصره اسرائیل، تخریب زیرساختها و محدودیتهای کمکرسانی است. تأخیر در اعلام به دلیل موانع دسترسی و ملاحظات سیاسی، جانهای بسیاری را به خطر انداخت. این قحطی، در مقایسه با سومالی و سودان، به دلیل ماهیت انسانی و تراکم جمعیتی بیسابقه است. واکنشهای جهانی، از محکومیت سازمان ملل تا انکار اسرائیل، نشاندهنده پیچیدگیهای سیاسی است. آتشبس فوری و دسترسی بشردوستانه تنها راه جلوگیری از فاجعه بزرگتر است.