معمولا اغلب خارجیهایی که به فوتبال ایران میآیند، به دلایل مختلف بعد از خروج از لیگ ما تا مدتها از یافتن تیم جدید -چه در کشور خود و چه در سایر کشورهای جهان- عاجزند و خیلی از آنها آنقدر منتظر میمانند تا دوباره پیشنهادی از ایران برسد.
فاصله دستمزد یا نوع قرارداد؟
یک دلیل این مسئله به فاصله دستمزدی آنها در ایران و تیمهای دیگر برمیگردد. در سایر کشورها پیشنهاداتی بسیار سطح پایینتر به آنها ارائه میکنند. مثالهای بسیاری سراغ داریم که بازیکن در ایران عددی را گرفته که حتی سالها بعد -با وجود افزایش معقول رقم قراردادها- حتی به نیمی از آن نرسیده است!
همین چند روز پیش جوئل کوجو مهاجم فصل قبل استقلال رسما اعلام کرد که دستمزد خود او و سایر بازیکنانی که از لیگ ازبکستان به ایران آمدهاند، بین ۵ تا ۱۰ برابر شده است.
یک دلیل دیگر نوع قراردادها در ایران است که با تمام دنیا فرق دارد. در همه جای دنیا بازیکن عددی بسیار پیشپاافتاده به عنوان پیشقرارداد میگیرد و به ازای حضور در تعداد مشخصی بازی، تعداد گل یا پاس گل و تاثیرگذاری در نتیجه و نمایش، دستمزد میگیرد که بخش اصلی حقوق و درآمد اوست. اما در فوتبال ایران حتی بدون تستهای پزشکی و آزمایشهای اولیه با بازیکن قرارداد میبندند! قراردادی که چندبرابر همه جای دنیاست و حداقل ۵۰ درصد مبلغ را هم نقد در همان ابتدای فصل میپردازند! چه بسیار بازیکنانی که مصدوم به ایران آمدند یا با اولین اتفاق چمدان بستند و رفتند و پول خود را با غرامت از فیفا گرفتند.
مثال دیاباته، آقای گل ایران در قطر ماندگار نشد
به یاد داریم که شیخ دیاباته با سابقه آقای گلی در فوتبال ایران، وقتی استراماچونی در قطر تیم گرفت به او پیشنهاد داد اما قرارداد او ششماهه و مشروط بود که اگر بازی کند و مصدوم نشود، این قرارداد تمدید میشد. تازه با مبلغی کمتر از یکدهم قرارداد او در استقلال. دیاباته در قطر همان شش ماه را هم دوام نداشت اما در کمال تعجب، دوباره با عددی بالاتر به ایران برگشت و این بار پیراهن پرسپولیس را به تن کرد و به یاد داریم که تعداد بازیهای او در پرسپولیس به انگشتان یک دست نرسید. و به جای تاثیرگذاری در همان معدود بازیها، وقتش را به پیگیری شکایتش در فیفا اختصاص داد و غرامتش را هم گرفت!
گولسیانی، استثنای گرجستانی
اما همیشه استثنا هم هست. یکی از این استثناها گیورگی گولسیانی، ستاره فصل قبل پرسپولیس است. بازیکنی که در ذوب آهن، نساجی، سپاهان و پرسپولیس، در کنار توانمندی فنی، شخصیت والا و دیسیپلین حرفهگری فوقالعادهای داشت و همهجا از او به عنوان الگویی برای دیگران اسم میبردند.
گولسیانی در سه فصل حضور در پرسپولیس، رکورد گلزنی به عنوان یک مدافع را شکست. گل منجر به قهرمانی را زد، در دربی گل زد و همیشه مهره قابل اعتنا و اتکا بود. وقتی در پایان فصل قبل نام او در فهرست خروجیها قرار گرفت و قراردادش تمدید نشد، خیلیها تعجب کردند؛ به خصوص وقتی که مشخص شد پرسپولیس به دنبال مدافع وسط میگردد. وقتی زوج ملیپوش کنعانی و پورعلیگنجی در رقابتهای فشرده یک فصل امکان مصدومیت و محرومیت دارند، چه کسی بهتر از گولسیانی که سابقه بازی با هر دو را داشت؟
نماینده ایران در یورو
او با درخشش در فوتبال ایران به آرزوی دیرینهاش رسید؛ پیراهن تیم ملی کشورش و افتخار بازی در یورو که گرجستان یکی از شگفتیسازانش بود و او تنها نماینده لیگ برتر ما در این سطح بالا از مسابقات لقب گرفت. اما هرچه زمان گذشت، پرسپولیس حتی با تغییر سرمربی به او پیشنهاد تمدید نداد و در کمال تعجب، سایر باشگاهها نیز به سراغش نیامدند. آن اوایل گولسیانی بر خلاف تصویر و تصوری که از او داشتیم، چند بار مصاحبه و از علاقهاش برای ماندن در پرسپولیس صحبت کرد. چند بار سوابق و کارهایی که برای پرسپولیس کرده را بر زبان آورد که همه اینها از یک بازیکن حرفهای مثل او بعید بود. اما هیچکدام افاقه نکرد. سن بالای گولسیانی هم نمیتوانست خیلی موضوع مهمی باشد، چه در پرسپولیس که بازیکنان مسنتر دارد و چه در سایر تیمها!

رد پای کیروش!
حالا فصل بیستوپنجم آغاز شده و کماکان هیچ تیمی به دنبال گولسیانی نیست. او هم با باشگاهی تازه قرارداد نبسته و شاید منتظر است که تا نیمفصل پیشنهادی از ایران برسد! هر چقدر بیرون ماندن او در این نقل و انتقالات عجیب بود، نرفتن او به تیمی دیگر -حتی در کشورش برای حفظ جایگاهش در تیم ملی گرجستان- عجیبتر به نظر میآید.
این اتفاق فوتبالیها را یاد کیروش انداخت؛ او که زودتر از همه متوجه زمان پایان بازیکن میشد و کسانی را که کنار گذاشت دیگر هرگز به سطح سابق نرسیدند. البته کیروش جانشینانی میآورد که اغلب در سطح نفر قبلی بودند ولی پرسپولیس اوریه را آورد که هنوز بازی نکرده این همه حاشیه دارد!