خبرآنلاین - رسول سلیمی: جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، که در اوج تنشهای منطقهای و همزمان با جنگ غزه و درگیریهای جنوب لبنان رخ داد، اقتصاد اسرائیل را که پیشتر از جنگهای طولانیمدت با حماس و حزبالله آسیب دیده بود، با چالشهای جدیدی مواجه کرد. این درگیری با حملات اسرائیل به تأسیسات هستهای و نظامی ایران آغاز شد و با پاسخ موشکی ایران، شامل شلیک ۵۲۰ موشک بالستیک و بیش از ۱,۰۰۰ پهپاد، شدت گرفت. خسارات اقتصادی ناشی از این جنگ، همراه با سانسور شدید رسانهای در اسرائیل، ارزیابی دقیق تأثیرات را دشوار کرده است. با این حال، گزارشهای رسمی و تحلیلهای بینالمللی نشاندهنده انقباض اقتصادی، کاهش تولید ناخالص داخلی، و اختلال در زیرساختهای تجاری است.
۱. انقباض تولید ناخالص داخلی (GDP)
بر اساس گزارش مرکز آمار اسرائیل، تولید ناخالص داخلی (GDP) اسرائیل در سهماهه دوم ۲۰۲۵ با کاهش ۳.۵ درصدی در مبنای سالانه مواجه شد، که این میزان دو برابر پیشبینی بانک جهانی جی. پی. مورگان (۰.۵ درصد) بود. تولید ناخالص داخلی سرانه نیز ۴.۴ درصد کاهش یافت و به سطح سهماهه دوم ۲۰۲۴ بازگشت. تولید ناخالص داخلی بخش تجاری نیز ۶.۲ درصد افت کرد، که نشاندهنده تأثیر عمیق جنگ بر بخشهای تولیدی و خدماتی است. در همین راستا پروفسور یوسی فاکس، دبیر کابینه اسرائیل گفته «جنگ ۱۲ روزه تأثیرات شدیدی بر اقتصاد اسرائیل گذاشت. کاهش تولید ناخالص داخلی به دلیل تعطیلی کسبوکارها و اختلال در زنجیره تأمین بود.»
تینا دولبایا، پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی امریکا (CSIS) معتقد است «انقباض ۳.۵ درصدی اقتصاد اسرائیل نشاندهنده آسیبپذیری این کشور در برابر شوکهای ژئوپولیتیکی است، بهویژه در شرایطی که با چندین جبهه درگیری مواجه است.»
این انقباض اقتصادی نتیجه مستقیم تعطیلی گسترده کسبوکارها، کاهش فعالیتهای تجاری، و افزایش هزینههای دفاعی است. به گزارش بلومبرگ، جنگ با ایران بیشترین تأثیر را بر بخشهای خدماتی و تولیدی گذاشت، که حدود ۷۰ درصد اقتصاد اسرائیل را تشکیل میدهند. کاهش تولید سرانه به سطح یک سال قبل نشاندهنده بازگشت اقتصادی به عقب است، که با رشد ۲ درصدی جمعیت اسرائیل تشدید شده است. این امر فشار بر منابع مالی دولت را افزایش داده و کسری بودجه را به ۸۸ درصد تولید ناخالص داخلی رسانده است.
چه آنکه در بخش خدمات که ۷۳ درصد اقتصاد اسرائیل را تشکیل میدهد، به شدت به ثبات سیاسی و امنیت وابسته است. جنگ ۱۲ روزه با ایجاد بیثباتی، این بخش را فلج کرد. از سوی دیگر کاهش تولید سرانه نشاندهنده کاهش بهرهوری نیروی کار است، که به دلیل آوارگی و اختلال در فعالیتهای اقتصادی رخ داد.
۲. کاهش مصرف خصوصی و سرمایهگذاری
در همین راستا مرکز آمار اسرائیل گزارش داد که مصرف خصوصی ۴.۱ درصد و تشکیل سرمایه ثابت ناخالص (سرمایهگذاری در زیرساختها و تجهیزات) ۱۲.۳ درصد کاهش یافته است. این کاهشها به دلیل ناامنی، تعطیلی کسبوکارها، و کاهش اعتماد سرمایهگذاران بود. بتسال اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل تاکید می کند «جنگهای اخیر، بهویژه جنگ با ایران، اعتماد مصرفکنندگان و سرمایهگذاران را به شدت کاهش داده است. هزینههای جنگ ممکن است به بیش از ۶۰ میلیارد دلار برسد.»
در همین راستا کاهش مصرف خصوصی نتیجه ترس عمومی از حملات موشکی ایران بود، که به تعطیلی موقت بسیاری از کسبوکارها در شهرهای بزرگ مانند تلآویو و حیفا منجر شد. طبق گزارش فرانس ۲۴، ۲۸ مورد از ۳۶ حمله موشکی ایران به اهداف غیرنظامی اصابت کرد، که به کاهش فعالیتهای اقتصادی و مصرف منجر شد. کاهش سرمایهگذاری نیز به دلیل خروج سرمایه خارجی و توقف پروژههای زیرساختی بود. از این رو است که سرمایهگذاران خارجی به دلیل ریسکهای ژئوپولیتیکی از بازار اسرائیل فاصله گرفتهاند.
این در حالی است که کاهش اعتماد به دلیل ادامه تنشها و عدم اطمینان از آتشبس پایدار، سرمایهگذاری خارجی را کاهش داده است. زیرساختهای اقتصادی اسرائیل نیز بهویژه در شهرهای بزرگ، در برابر حملات موشکی آسیبپذیر است.
۳. اختلال در زیرساختهای تجاری و بندری
حملات موشکی ایران به بندر حیفا، مهمترین مرکز تجاری اسرائیل، باعث تعطیلی کامل این بندر شد. بنادر اشدود و ایلات نیز به دلیل تهدیدات امنیتی و محاصره دریایی عملکرد خود را از دست دادند. ملیک کایلان، تحلیلگر ژئوپولیتیک در آمریکا نیز می گوید «تعطیلی بندر حیفا ضربهای بزرگ به اقتصاد اسرائیل بود. این بندر ۵۰ درصد تجارت دریایی اسرائیل را مدیریت میکند.» این در حالی است که فابیان هینز، تحلیلگر نظامی موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک بریتانیا(IISS) معتقد است «حملات به بندر حیفا و زیرساختهای انرژی نشاندهنده آسیبپذیری اسرائیل در برابر حملات موشکی است.»
بندر حیفا، که سالانه ۳۰ میلیون تن کالا جابهجا میکند، نقش کلیدی در زنجیره تأمین اسرائیل دارد. تعطیلی این بندر به اختلال در صادرات و واردات منجر شد و پروژههای ترانزیتی مانند کریدور عرب-مدیترانه و کانال بن گوریون را متوقف کرد. این اختلال باعث افزایش هزینههای حملونقل و کاهش تجارت دریایی شد، که ۹۰ درصد تجارت خارجی اسرائیل را تشکیل میدهد. در مجموع اقتصاد اسرائیل به شدت به بنادر حیفا، اشدود، و ایلات وابسته است. هرگونه اختلال در این بنادر زنجیره تأمین را مختل میکند و فقدان مسیرهای جایگزین برای تجارت دریایی، اسرائیل را در برابر محاصره آسیبپذیر میکند.
۴. هزینههای نظامی سرسامآور
هزینههای مستقیم جنگ ۱۲ روزه حدود ۱۲ میلیارد دلار تخمین زده شده شامل هزینههای نظامی، خسارات موشکی، غرامت به مشاغل و افراد، و بازسازی زیرساختها است. در همین راستا بتسال اسموتریچ اسرائیل، وزیر دارایی گزارش داد «هزینههای نظامی جنگ با ایران به ۱۲ میلیارد دلار رسید، که با هزینههای جنگ غزه (۶۷ میلیارد دلار تا پایان ۲۰۲۴) ترکیب شده و فشار بیسابقهای بر بودجه وارد کرده است.»
از این رو اسرائیل در این جنگ از سامانههای دفاع موشکی گرانقیمت مانند تاد (هر موشک ۱۲ میلیون دلار) و پیکان-۳ استفاده کرد. طبق گزارش فرانس ۲۴، اسرائیل ۱۰۰ تا ۱۵۰ موشک تاد شلیک کرد، که هزینهای بین ۱.۲ تا ۱.۸ میلیارد دلار به همراه داشت. علاوه بر این، حملات هوایی گسترده اسرائیل به ایران، که شامل صدها حمله با جنگندههای اف-۳۵ بود، هزینههای نظامی را افزایش داد. این هزینهها در کنار کسری بودجه موجود (۸۸ درصد تولید ناخالص داخلی) فشار مالی سنگینی ایجاد کرد.
این در حالی است که افزایش ۸۸ درصدی هزینههای عمومی نشاندهنده عدم تعادل مالی است که میتواند به چاپ پول و تورم منجر شود. از سوی دیگر اسرائیل برای تأمین هزینههای نظامی به کمکهای آمریکا وابسته است، که هرگونه کاهش این کمکها میتواند اقتصاد را فلج کند.
۵. افزایش تورم و بیثباتی مالی
جنگ ۱۲ روزه باعث افزایش قیمتها و بیثباتی مالی شد. قیمت نفت برنت ۹ درصد افزایش یافت و به ۷۵.۳۶ دلار در هر بشکه رسید، و قیمت طلا ۱.۵ درصد رشد کرد و به بالاترین سطح تاریخی خود نزدیک شد. کاپیتال اکونومیکس که شرکتی بریتانیایی در زمینه تحلیل اقتصادی است می نویسد «جنگ منطقهای میتواند رشد اقتصادی جهانی را ۰.۳ تا ۰.۵ درصد کاهش دهد، که اسرائیل به دلیل وابستگی به تجارت جهانی، به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد.»
افزایش قیمت نفت و طلا نیز به دلیل تهدیدات در تنگه هرمز، که ۱۵ درصد نفت خام جهان از آن عبور میکند، هزینههای انرژی در اسرائیل را افزایش داد. این امر به تورم در بخشهای حملونقل و تولید منجر شد. همچنین، کاهش سرمایهگذاری خارجی به دلیل بیثباتی، بازار سهام اسرائیل را تحت فشار قرار داد.
از سوی دیگر اسرائیل ۹۰ درصد انرژی خود را وارد میکند، و افزایش قیمتهای جهانی فشار تورمی را تشدید کرد به همین دلیل نوسانات بازار سهام و کاهش سرمایهگذاری خارجی، ثبات مالی اسرائیل را تهدید میکند.
۶. آسیب به بخش فناوری پیشرفته
بخش فناوری پیشرفته، که ۲۰ درصد اقتصاد اسرائیل را تشکیل میدهد، از جنگ ۱۲ روزه آسیب دید. اختلال در زنجیره تأمین و کاهش صادرات فناوری به دلیل ناامنی، این بخش را تحت فشار قرار داد. پروفسور فلوگ، اقتصاددان در اسرائیل گفته «با وجود آسیبهای جنگ، بخش فناوری پیشرفته میتواند اقتصاد را احیا کند، اما این روند به دلیل طولانی بودن جنگ کندتر خواهد بود.»
تلآویو، مرکز فناوری اسرائیل، هدف حملات موشکی ایران قرار گرفت و فعالیت شرکتهای فناوری را مختل کرد. کاهش صادرات فناوری، که ۵۰ درصد صادرات اسرائیل را تشکیل میدهد، درآمد ارزی را کاهش داد و به اقتصاد ضربه زد. اقتصاد اسرائیل به شدت به صادرات فناوری وابسته است، و هرگونه اختلال در این بخش تأثیرات گستردهای دارد. چه آنکه مراکز فناوری در تلآویو و حیفا در برابر حملات موشکی آسیبپذیر هستند.
۷. آوارگی و خسارات غیرنظامی
حملات موشکی ایران به شهرهای اسرائیل، از جمله حیفا، تلآویو، و اورشلیم، صدها ساختمان را تخریب کرد و هزاران نفر را آواره کرد. طبق گزارش تسنیم، خسارات غیرنظامی شامل تخریب یک مهدکودک در بئرشبع و مسجد الجارینا در حیفا بود. یوسی فاکس دبیر کابینه اسرائیل گفته «حملات موشکی ایران به اهداف غیرنظامی، از جمله زیرساختهای عمومی، هزینههای بازسازی را افزایش داد.» تخریب زیرساختهای غیرنظامی، از جمله نیروگاه بازان، هزینههای بازسازی را به میلیاردها دلار رساند. آوارگی هزاران نفر نیز فشار بر خدمات اجتماعی و بودجه دولت را افزایش داد. از این رو شهرهای بزرگ اسرائیل در برابر حملات موشکی آسیبپذیر هستند و آوارگی و نیاز به غرامت، منابع مالی دولت را تحت فشار قرار داد.
ارزیابی نقاط آسیب اقتصاد اسرائیل
اقتصاد اسرائیل به شدت به تجارت خارجی، بهویژه صادرات فناوری و واردات انرژی، وابسته است. تعطیلی بنادر و افزایش قیمتهای جهانی، این وابستگی را به یک نقطه ضعف تبدیل کرد. هزینههای نظامی سرسامآور، بهویژه استفاده از سامانههای دفاع موشکی، کسری بودجه را تشدید کرد. وابستگی به کمکهای آمریکا این نقطه ضعف را برجستهتر میکند. زیرساختهای تجاری، انرژی، و فناوری اسرائیل در برابر حملات موشکی آسیبپذیر هستند. تعطیلی بندر حیفا و تخریب زیرساختهای غیرنظامی این ضعف را نشان داد. بیثباتی ژئوپولیتیکی و ادامه تنشها، اعتماد سرمایهگذاران خارجی را کاهش داد و سرمایهگذاری در بخشهای کلیدی را مختل کرد. آوارگی، خسارات غیرنظامی، و کاهش اعتماد عمومی فشار بر دولت را افزایش داد و میتواند به ناآرامیهای داخلی منجر شود.
در مجموع جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل اقتصاد این کشور را با چالشهای بیسابقهای از جمله انقباض ۳.۵ درصدی تولید ناخالص داخلی، کاهش مصرف و سرمایهگذاری، تعطیلی بنادر، و هزینههای نظامی ۱۲ میلیارد دلاری مواجه کرد. نقاط آسیب اقتصاد اسرائیل، از جمله وابستگی به تجارت خارجی، زیرساختهای شکننده، و کسری بودجه، در این جنگ آشکار شد. با وجود پتانسیل بخش فناوری پیشرفته برای احیای اقتصاد، ادامه بیثباتی ژئوپولیتیکی و فشارهای داخلی میتواند به رکود طولانیمدت منجر شود. آینده اقتصاد اسرائیل به توانایی دولت در مدیریت این چالشها و حفظ حمایت بینالمللی بستگی دارد.
۲۱۳/۴۲