از سر کنجکاوی ایستادم. پسر جوانی که روی گردن و دستهایش تتو داشت، برایم دو سیخ جگر زد. آنقدر جگرها را باریک و نازک میگیرند که آدم انگار سیخ داغ سفارش داده با بوی جگر....
عصر ایران ؛ احسان محمدی - آخر شب رفتم بنزین بزنم که صبح توی ترافیک نمانم. ساعت از 12 شب رد شده بود. چند وقتی است جگرکیهای پشت وانتی مُد شده است. گوشه خیابان میایستند، صندلی پلاستیکی توی پیاده رو میچینند، قلیان چاق میکنند، بساط جمع و جوری دارند و مشتریهای خودشان.
از سر کنجکاوی ایستادم. پسر جوانی که روی گردن و دستهایش تتو داشت، برایم دو سیخ جگر زد. آنقدر جگرها را باریک و نازک میگیرند که آدم انگار سیخ داغ سفارش داده با بوی جگر!
پشت وانت روی بنر کوچکی نوشته بود:
- درخواست نسیه نده که ضایعت میکنم!
- لطفاً روی قلیون دیگران چتر نشید!
- بعد از خوردن محصولات زکریا لاتیاش را پر نکنید!
- چای رایگان نیست، دیگه هیچی رایگان نیست!
مرد خمیدهای آمد و از پسر زغال گرفت. از همین معتادهای خستهای که سر چهارراهها توی قوطی اسپند میگردانند. انگار کمی زغال و البته مقداری نگاه کردن البته آن حوالی هنوز رایگان بود.
توی پیادهرو همه جوان بودند، شلنگ قلیان در دهان، بگو بخند. با باند کوچکی موسیقی هم گذاشته بود: «اسم منو دیگه نیار، جلو چشام دیگه نیا! ای دختره ای بی حیا، بدجور ازت بدم میا ... » و دختر جوان تنهایی که غلیظ آرایش کرده بود با ناخنهای کاشته بلند روی میز پلاستیکی جلویش ریتم ریزی گرفته بود ...
- آقا برات لیمو و سبزی هم بذارم؟
تشکر میکنم. کارت میکشم. سوار ماشین میشوم و فکر میکنم زیر پوست این شهر، دورتر از جدالهای تئاتر و فوتبال و سیاست و مذاکره و وفاق و نفاق ... چه زندگیها که جاریست که خیلی وقتها انگار عمداً آنها را نمیبینیم.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.