۲۸ مرداد روزی که مصدق تنها ماند؛ روایتی از اعتماد تا سقوط

صدا و سیما سه شنبه 28 مرداد 1404 - 08:06
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است که با دخالت بیگانگان، دولت ملی مصدق سرنگون و پایه‌های دیکتاتوری پهلوی تقویت شد.

۲۸ مرداد روزی که مصدق تنها ماند؛ روایتی از اعتماد تا سقوط

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، با طراحی و عملیات مشترک سازمان‌های جاسوسی آمریکا (CIA) و انگلیس (MI۶)، دولت دکتر محمد مصدق که آن روز‌ها نماد مقاومت در برابر استعمار انگلیس بود، سرنگون شد. این کودتا نه تنها نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران، بلکه نمونه‌ای آشکار از مداخلات خصمانه غرب در سرنوشت ملت‌های مستقل به شمار می‌رود. هدف اصلی این توطئه، بازگرداندن محمدرضا پهلوی به قدرت و تضمین سلطه سیاسی و اقتصادی غرب بر ایران بود.

ملی شدن صنعت نفت ایران در سال ۱۳۲۹، ضربه مهلکی به منافع انگلیس بود؛ ضربه بزرگی که به رهبری آیت الله کاشانی و دکتر مصدق وارد شده بود. این موضوع باعث شد شرکت نفت ایران و انگلیس که سال‌ها از ثروت سرشار ایران بهره کشی کرده بود، به سرعت بخش بزرگی از دارایی‌ها و منافعش را از دست بدهد. انگلیس که حاضر به پذیرش این شکست نبود، پس از تلاش‌های فراوانی که تقریبا ناکام مانده بود، در پی جلب رضایت آمریکا برای مشارکت در سرنگونی مصدق برآمد.

مصدق با آمریکا روابط دوستانه‌ای داشت و آمریکا نیز به دلیل رقابتی که با انگلیس در منطقه غرب آسیا داشت، به طور نسبی از او حمایت می‌کرد؛ زیرا ملی شدن صنعت نفت در ایران گامی برای پایان دادن به سلطه انحصاری انگلیس بر نفت کشور بود و آمریکا نیز می‌توانست در غیاب انگلیس از این ثروت بزرگ بهره‌مند گردد.

 از سوی دیگر آمریکا که در سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم، وارد جنگ سرد با شوروی شده بود، تلاش می‌کرد از نفوذ آن‌ها در کشور‌های منطقه جلوگیری کند. آمریکا بر این باور بود تعامل و همکاری با دولت دکتر مصدق می‌تواند به این هدف کمک کند؛ بنابراین منافع آمریکایی‌ها از روابط با دکتر مصدق، سبب شده بود در ابتدا حاضر به همکاری با انگلیس نشوند؛ اما با گذشت زمان انگلیس موفق شد، آن‌ها را با خود همراه سازد. پس از ترومن، با روی کار آمدن آیزنهاور در سال ۱۹۵۳، سیاست "سد نفوذ" ترومن نیز کنار گذاشته شد و به جای آن راهبرد تهاجمی "انتقام گسترده" علیه دولت مصدق اتخاذ شد. آیزنهاور در آمریکا و چرچیل در انگلیس هر دو از نفوذ شوروی هراس داشتند؛ اما حاضر نبودند جنبش‌های ضد استعماری و استقلال خواهانه کشور‌های منطقه را تحمل کنند؛ بنابراین هر دو به این تصمیم رسیدند که باید دولت مصدق سرنگون شود.

این تصمیم گامی آغازین برای عملیاتی بود که آمریکایی‌ها آن را " آژاکس" می‌خواندند و پیش‌تر انگلیسی‌ها نیز با عنوان "عملیات چکمه" آن را طراحی کرده بودند.

در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۳ برابر با ۴ تیرماه ۱۳۳۲ جلسه نهایی برای تصویب طرح اجرای کودتا در دفتر وزیر امور خارجه‌ی آمریکا برگزار شد و طرح به تصویب نهایی رسید. کرمیت روزولت از سازمان سیا مامور اجرای این طرح شده بود. طرح یاد شده شامل اقدامات زیر بود:

۱- مبارزه سیاسی و تبلیغاتی گسترده برای تخریب چهره مصدق و معرفی او به عنوان نفوذی شوروی.

۲- تشویق به ایجاد آشوب و هرج و مرج

۳- فشار بر شاه برای جایگزینی زاهدی با مصدق

۴- جلب نظر افسران ارتش برای پشتیبانی از زاهدی

۲۸ مرداد روزی که مصدق تنها ماند؛ روایتی از اعتماد تا سقوط

کرمیت روزولت با چمدانی دلار به ایران آمد و با تطمیع برخی چهره‌های سیاسی و نظامی، روزنامه نگاران و گروهی از اراذل و اوباش، زمینه‌های کودتا را فراهم کرد؛ کودتایی که چند روز قبل در ۲۵ مرداد شکست خورده بود؛ در کمال شگفتی در بعد از ظهر ۲۸ مرداد به پیروزی رسید.

زاهدی سوار بر تانک به نخست وزیری رفت و نیرو‌های نظامی طرفدار مصدق هم اقدام موثری انجام ندادند. دولت دکتر مصدق به راحتی سقوط کرد.

سقوط دکتر مصدق ریشه در عوامل متعددی داشت: اختلاف با روحانیت و رهبران مهم نهضت، گسست از بخش بزرگی از جامعه، اتخاذ سیاست‌های اشتباه مانند انحلال مجلس و ممنوع کردن تظاهرات که عملا باعث خالی شدن خیابان‌ها از طرفداران خود او شد، اعتماد به آمریکا، فعالیت‌های شبکه نفوذ موسوم به شبکه بِدامِن در ایران و ضعف سیاست‌های رسانه‌ای و مطبوعاتی دکتر مصدق تنها بخشی از این عوامل به شمار می‌روند.

 پس از پیروزی کودتا محمد رضا پهلوی که از کشور فراری شده و به رم رفته بود، بازگشت.

شاه در اولین ملاقاتش با کرمیت روزولت به او گفته بود من تاج و تخت را مدیون خداوند، ملتم، ارتشم و شخص شما هستم  و روزولت هم در پاسخ گفته بود آنچه ما انجام داده‌ایم در جهت منافع کلی و مشترکمان بود و نتیجه آن بهترین پاداش ماست؛ و این آغازی نو در تاریخ معاصر ایران بود؛ آغازی که با نابودی دولت ملی شکل گرفت و با هموار سازی راه برای سلطنت مطلقه پهلوی، نهاد‌های مشروطه را که پس از پایان استبداد رضاخانی در شهریور ۱۳۲۰، جانی تازه یافته بودند، عملا به حاشیه راند.

در این فصل جدید که حدود ۲۵ سال به درازا کشید پهلوی با تکیه به قدرت آمریکا که به مرور جایگزین سایر استعمارگران در ایران شده بود و با انجام اقداماتی مانند تأسیس ساواک در سال‌های بعد، هر صدای مخالفی را سرکوب کرد. اما این سرکوب ها، خشم مردم را انباشت تا در نهایت، در انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷، هم شاه را از ایران بیرون راندند و هم به سلطه آمریکا در کشور خاتمه دادند.

۲۸ مرداد روزی که مصدق تنها ماند؛ روایتی از اعتماد تا سقوط

آمریکا پس از انقلاب نیز دست از توطئه علیه ایران برنداشت. حمایت از شورشی‌های چپ گرا در اوایل انقلاب، ایجاد آشوب و بلوا، حمایت از صدام در جنگ تحمیلی، عملیات‌های نظامی مستقیم علیه ایران مانند عملیات طبس، تحریم‌های ظالمانه و جنگ روانی با ایجاد رسانه‌های ضد ایرانی تنها بخشی از شیطنت‌های آمریکا در طول این سال‌ها بودند که هرچند همراه با دشواری‌هایی برای مردم بود، اما هیچ یک نتوانست آن‌ها را به اهدافشان که به تسلیم واداشتن ملت ایران، سرنگونی نظام اسلامی و سلطه دوباره بر ایران بود، برساند.
اخیرا نیز مقامات آمریکایی در ادامه دومینوی خطا‌های محاسباتی خود در قبال ایران، بار دیگر خطا کرده و با پشتیبانی از اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله نظامی کردند؛ این بار نیز مثل همیشه بدون دستیابی به هدف، شکست خوردند. تقاضای آن‌ها از ایران برای آتش بس در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه که با هدف نجات رژیم صهیونی از ضربات ایران، انجام می‌گرفت، نشانه‌ای آشکار از این شکست بود.

بررسی تاریخچه اقدامات خصمانه آمریکا نشان می‌دهد هرچند آن‌ها تلاش کردند برای هر طرح شیطنت آمیزی از روش‌های ابتکاری استفاده کنند، اما شماری از این روش‌ها هیچ وقت تغییر نکرده و پیوسته مورد استفاده قرار گرفته‌اند. ایجاد تفرقه با هدف ضربه زدن به انسجام داخلی، ایجاد آشوب و اغتشاش، استفاده از شبکه نفوذ و سامان دهی پیاده نظامی داخلی، استفاده از رسانه برای عملیات روانی و فریب افکار عمومی شماری از روش‌هایی هستند که مدام از سوی آمریکا استفاده شده‌اند.

کودتای ۲۸ مرداد هرچند تجربه‌ای دردناک و پرهزینه برای ملت ایران بود، اما درس‌های بزرگی در برداشت. این واقعه به روشنی نشان می‌دهد غربی‌ها در عین اختلافات شان با یکدیگر، استقلال و آزادی ملت‌ها را بر نمی‌تابند و منافع خود را بر حقوق ملت‌ها ترجیح می‌دهند. تاریخ گواه است در سال ۱۳۳۲ روابط دوستانه مصدق با آمریکا مانع کودتا و ۷۲ سال بعد در سال ۱۴۰۴ نیز،  مذاکره با آمریکا برای دستیابی به توافق مشترک، مانع جنگ نشد؛ زیرا اصولا آن‌ها برای این روابط اصالتی قائل نیستند و تنها به منافع یک جانبه و زیاده خواهانه خود می‌اندیشند؛ بنابراین ده‌ها تجربه تاریخی از جمله کودتای ۲۸ مرداد نشان می‌دهد اعتماد ملت‌ها به غرب برای استیفای حقوق شان، راهبردی خطاست که نتیجه‌ای جز خسارت برای آن‌ها در پی نخواهد داشت.

نویسنده و پژوهشگر: عباس کریمیان

منبع خبر "صدا و سیما" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.