به گزارش همشهری آنلاین، همسر استاد فرشچیان گفت: آن زمان راه کربلا مثل امروز باز نبود و همه نمیتوانستند بهراحتی بروند. نزدیکان و دوستان مدام به من زنگ میزدند و خواهش میکردند که از استاد بخواهم اگر برای نصب ضریح عازم کربلا شدند، آنها را هم همراه ببرند. روزی به همسرم گفتم: «استاد، خیلیها میگویند اگر قرار است برای نصب ضریح به کربلا بروید، اجازه دهید آنها هم همراهتان بیایند.»
ایشان لحظهای فکر کردند و گفتند: «من برای نصب ضریح به کربلا نمیروم. چون طاقت ندارم ببینم یا حتی بشنوم که چکشی به قبر امام حسین(ع) بخورد. به همین دلیل، ضریح را آماده میکنم و تقدیم میکنم، اما خودم نمیروم آنجا که شاهد این صحنه باشم؛ مبادا ببینم هنگام برداشتن ضریح قدیمی و نصب ضریح جدید، ضربهای به قبر امام حسین(ع) زده شود.»