بازی دو سر باخت ترامپ

دنیای اقتصاد دوشنبه 27 مرداد 1404 - 00:03
سیاست جدید دولت ترامپ مبنی بر از سرگیری صادرات و فروش تراشه‌های هوش مصنوعی شرکت انویدیا به چین زیر ذره‌بین رسانه‌ها قرار گرفته و اکونومیست هم در گزارش اخیر خود به ناکامی دونالد ترامپ در استفاده موثر از قدرت اقتصادی برای کنترل شرکت‌های بزرگ آمریکایی و مقایسه آن با روش‌های استراتژیک و مقتدرانه شی جین‌پینگ در چین پرداخته است.

بر اساس بررسی‌های این گزارش، رویکرد ناپایدار و غیرسازمان‌یافته ترامپ در مدیریت فناوری و شرکت‌های این حوزه نه تنها آمریکا را در رقابت با چین ضعیف‌تر کرده، بلکه ابزارهای موثر چین مثل کنترل منابع استراتژیک و ایجاد انسجام سیاسی در کسب‌وکارها، مزیت‌های بیشتری به رقیب داده است.

 تقابل مخالفان و موافقان

با وجود اینکه ۸۰ درصد از تراشه‌های دنیا در تایوان تولید می‌شود، اما آمریکا در سال‌های اخیر تلاش کرده تا تولید تراشه‌های هوشمند و پیشرفته را محدود به خاک خود، ژاپن و هلند کند. موضوعی که به شرکت‌های فناوری آمریکایی فشار زیادی وارد کرده است. ماجرا از این قرار است که دولت آمریکا از سال ۲۰۲۲ صادرات تراشه‌های پیشرفته به چین را برای جلوگیری از استفاده نظامی پکن محدود کرد.

در آن زمان انویدیا توانست نسخه ضعیف‌تر و کُندتر تراشه‌های خود موسوم به «اچ۲۰» را برای چین طراحی و صادر کند. با این حال، در آوریل گذشته (اسفندماه ۱۴۰۳)، دولت ترامپ اعلام کرد که صادرات تراشه «اچ۲۰» نیاز به مجوز خواهد داشت. تصمیمی که به طور ناگهانی مانع فروش ۲ میلیارد و ۵۰۰‌میلیون دلار تراشه‌های انویدیا به چین در یک فصل مالی شد.

همین موضوع باعث شد تا مدیرعامل شرکت انویدیا ماه‌ها برای لغو این محدودیت‌ها مذاکره و وعده سرمایه‌گذاری ۵۰۰‌میلیارد دلاری در تولید سرورهای هوش مصنوعی را در خاک آمریکا مطرح کند. تا اینکه در نهایت موفق شد تا مجوز صادرات دوباره این تراشه‌ها را بگیرد. در پی این موضوع، انویدیا و ای‌ام‌دی می‌توانند تراشه‌های مشخصی را به چین صادر کنند، مشروط به اینکه ۱۵ درصد از عایدی فروش به دولت آمریکا برسد. البته این توافق فقط شامل تراشه‌های «اچ۲۰» انویدیا و «ام‌آی ۳۰۸» ای‌ام‌دی می‌شود که نسخه‌های کندتر و قدیمی‌تر هستند.

 به هر حال این تصمیم ترامپ با واکنش‌های متعدد و متنوعی مواجه شده است. نگرانی‌های امنیتی، انتقاد از سیاست مالی و ملاحظات قانونی از جمله این واکنش‌هاست. سناتورهای آمریکایی هشدار داده‌اند که این اقدام می‌تواند توان نظامی چین را تقویت کرده و تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا باشد. برخی تحلیلگران این سیاست را به نوعی مالیات غیررسمی بر صادرات می‌دانند که می‌تواند منجر به تغییرات در بازارهای مالی و افزایش هزینه‌های شرکت‌ها شود.

کارشناسان حقوقی هم نسبت به قانونی بودن این مدل درآمدی ابراز نگرانی کرده‌اند و آن را به عنوان یک مالیات غیررسمی بر صادرات تلقی می‌کنند. اکونومیست هم در گزارش اخیر خود به ناکامی دونالد ترامپ در استفاده موثر از قدرت اقتصادی برای کنترل شرکت‌های بزرگ آمریکایی و مقایسه آن با روش‌های استراتژیک و مقتدرانه شی جین‌پینگ در چین پرداخته است. 

این گزارش به این سوال پاسخ داده که آیا ایجاد دسترسی برای چین به یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های آمریکایی اقدامی درستی است یا خیر. اکونومیست علاوه بر اشاره به نظرات موافق و مخالف تصمیم جدید ترامپ دیدگاه خود در این خصوص را هم اعلام کرده که بر قطع کامل دسترسی چین به تراشه‌های H۲۰ متمرکز است. این در حالی است که مخالفان این دیدگاه معتقدند که صادرات تراشه‌های انویدیا به چین انگیزه شرکت‌های چینی به سخت‌افزارهای آمریکایی را کاهش و وابستگی آنها را به شرکت‌های آمریکایی بیشتر می‌کند. به همین دلیل، توسعه هوش مصنوعی مولد در چین به فناوری غرب گره می‌خورد و ریسک حمله به تایوان (قلب تپنده صنعت تراشه‌های پیشرفته جهان) هم کاهش پیدا می‌کند.

اما نه تنها در تصمیم ترامپ به هیچ یک از این موارد اشاره نشده؛ بلکه شرکت رقیب AMD نیز مجاز به صادرات تراشه‌های خود به چین شده است. اکونومیست به همین دلیل ترامپ را نسبت به شی جین‌پینگ در مدیریت فناوری‌ها ناکام می‌داند؛ زیرا معتقد است که شی جین‌پینگ از عناصر خاکی کمیاب کشورش به‌عنوان ابزار چانه‌زنی ژئوپلیتیک استفاده می‌کند و این موضوع برگ برنده او برای مداخله در صنعت هوش مصنوعی است.

بازی در زمین سوخته

دلایل اصلی این نتیجه‌گیری اکونومیست در سیاست‌های متزلزل، کوتاه‌مدت و متغیر ترامپ در صادرات تراشه‌ها به چین است. همچنین توافق مالی ترامپ با انویدیا در برابر ارزش استراتژیک فناوری بسیار کم‌ارزش و کم‌اثر است. به این دلیل که چین با استفاده از منابع حیاتی مثل عناصر خاکی کمیاب و سیستم‌های پیشرفته کنترل صادرات، اهرم‌های قدرتمندتری در دست دارد و شی جین‌پینگ نیز با ایجاد انسجام سیاسی و حزبی در شرکت‌های چینی، آنها را به پیروی از اهداف دولت وادار می‌کند.

این در حالی است که ترامپ نه تنها در کنترل شرکت‌های آمریکایی موفق نشده؛ بلکه رویکردش در فشار به شرکت‌ها، بیشتر تهدیدی لفظی است و کمتر باعث تغییر واقعی رفتار آنها شده است. تاثیر شیوه مدیریت ترامپ بر صادرات تراشه به چین در برابر نحوه بهره‌برداری چین از منابع استراتژیکش بسیار ناچیز است؛ زیرا استراتژی ترامپ، متزلزل و پر از تناقض است.

طی سه ماه، صادرات H۲۰ ممنوع و سپس از نو آزاد شد. حتی مالیاتی که او بر این صادرات وضع کرده، احتمالا با بند اول قانون اساسی آمریکا در تضاد است و ممکن است در دادگاه‌ها با چالش حقوقی روبه‌رو شود. در مقابل، چین گام‌به‌گام در حال توسعه نظامی پیچیده از کنترل‌های صادراتی است که نه‌تنها صدها قلم کالا، از حسگرها گرفته تا تجهیزات تولید را در برمی‌گیرد، بلکه تلاش دارد مقصد نهایی این اقلام را نیز ردیابی کند.

تا اینجای کار به نظر می‌رسد که راهبرد ترامپ نه به آمریکا کمکی کرده و نه آسیبی جدی به چین رسانده است. او بخشی از یکی از مهم‌ترین ابزارهای استراتژیک آمریکا را به قیمتی ناچیز واگذار کرده. اگر فرض کنیم فروش H۲۰ برای انویدیا ۲۰‌میلیارد دلار درآمد داشته باشد، آن وقت سهم ۱۵ درصدی آمریکا تنها ۳‌میلیارد دلار خواهد بود که از هزینه ساخت یک زیردریایی هسته‌ای جدید هم کمتر است.

همچنین تصمیم ترامپ درباره H۲۰ اقدامی سردرگم و بی‌پایه است. اگر هدفش تضعیف هوآوی و وابسته‌کردن چین به تراشه‌های آمریکایی باشد، منطقی‌تر آن است که این محصولات را با قیمت پایین روانه بازار کند، نه اینکه با وضع مالیات صادراتی آنها را گران‌تر سازد. این دقیقا همان کاری است که چین با موفقیت در صادرات پنل‌های خورشیدی، خودروهای برقی، پهپادها و گاه در مورد عناصر کمیاب انجام داده است.

 علاوه بر این، بررسی‌های اکونومیست نشان‌ می‌دهد که ضعف ترامپ در سیاستگذاری تنها به حوزه تراشه‌ها محدود نمی‌شود؛ بلکه او در دیگر تلاش‌هایش برای اعمال سلطه بر مدیران ارشد شرکت‌ها نیز در تقلید از شی عملکرد ضعیفی داشته است. زمانی که بنیان‌گذار علی‌بابا در سال ۲۰۲۰ بیش از حد در کانون توجه قرار گرفت، دولت شی نه‌تنها او را توبیخ کرد، بلکه برای پنج سال از عرصه عمومی حذفش کرد. در آن زمان، شی نگران آن بود که قدرت اقتصادی‌ میلیاردرهای اینترنتی جای حزب کمونیست را بگیرد.

در مقابل ترامپ هم که به دنبال اعمال نفوذ بر رؤسای شرکت‌های بزرگ است، مستقیم یا به‌طور غیرمستقیم خواستار استعفای لیپ-بو تان، مدیرعامل جدید اینتل، و دیوید سولومون، رئیس گلدمن ساکس شده است. اما در مقایسه با شی، بسیار زود نرم می‌شود. به‌عنوان مثال، پس از دیدار مدیرعامل اینتل با ترامپ در ۱۱ اوت، رئیس‌جمهور سابق، از زندگی حرفه‌ای او با عنوان «داستانی شگفت‌انگیز» تمجید کرد.

این در حالی است که شی در چین توانسته با تزریق حس وطن‌دوستی شرکت‌ها را به پیروی از اهداف دولت وادار کند. در آمریکا هم ترامپ با تهدید به تعرفه‌گذاری تلاش کرده تا شرکت‌هایی مانند اپل را به بازگرداندن تولید به خاک آمریکا ترغیب کند، اما نتیجه آن اغلب و تاکنون چیزی جز تعارف‌های لفظی نبوده است. به عنوان مثال، تعهد تازه اپل به سرمایه‌گذاری ۶۰۰‌میلیارد دلاری در آمریکا طی چهار سال آینده صرفا به‌روزرسانی برنامه‌های قبلی بود تا تغییر آن‌ها. در مجموع به نظر می‌رسد که ترامپ نسبت به شی جین‌پینگ از اقتدار کمتری در تبدیل شرکت‌های آمریکایی به ابزار سیاسی برخوردار است.

البته اکونومیست این موضوع را به فال نیک گرفته و معتقد است که این اقتدار چین در کنترل شرکت‌های فناوری معایبی از جمله کاهش رشد اقتصادی چین، افت فعالیت‌های نوآورانه و تغییر رقابت در بازارها به جنگ بی‌رحمانه هم دارد. این در حالی است که ترامپ تاکنون از این رویکرد کنترل‌گرایانه به‌صورت مقطعی و سطحی استفاده کرده که همین میزان هم آسیب‌زاست. بنابراین در حالی شرکت‌های چینی می‌توانند به نوعی انسجام در سیاستگذاری تکیه کنند که شرکت‌های آمریکایی در میانه بی‌نظمی و بی‌ثباتی هستند.

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.