عصر ایران؛ علی خیرآبادی - جهان فوتبال و سیاست گاهی در هم تنیده شدهاند و برخی از ستارگان فوتبال پس از پایان دوران حرفهای خود، با استفاده از شهرت و محبوبیتشان، به دنیای سیاست قدم گذاشتهاند. در این گزارش، به معرفی ده فوتبالیست میپردازیم که وارد عرصه سیاست شدهاند و تأثیرات مختلفی در این حوزه داشتهاند.
ژرژ وهآ، اسطوره فوتبال لیبریا و برنده توپ طلای ۱۹۹۵، نمونهای برجسته از انتقال موفقیتآمیز از زمین فوتبال به سیاست است. او در سال ۲۰۱۷ با کسب ۶۱.۵ درصد آرا به عنوان رئیسجمهور لیبریا انتخاب شد. وهآ که در باشگاههایی مانند پاری سن ژرمن و میلان درخشیده بود، پس از تلاش ناموفق در انتخابات ۲۰۰۵، سرانجام به بالاترین مقام سیاسی کشورش رسید.
روماریو، مهاجم افسانهای برزیل و ستاره جام جهانی ۱۹۹۴، در سال ۲۰۱۰ به عنوان عضو حزب سوسیالیست برزیل به مجلس نمایندگان این کشور راه یافت. او بعدها به مجلس سنا رسید و یکی از مخالفان برگزاری جام جهانی ۲۰۱۴ در برزیل بود، با این استدلال که هزینههای آن باید صرف مشکلات اساسیتر کشور شود.
ادسون آرانتس دوناسیمنته، معروف به پله، اسطوره فوتبال برزیل، از سال ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۸ به عنوان وزیر ورزش برزیل فعالیت کرد. او که سه بار قهرمان جام جهانی شده بود، قانون پله را برای کاهش فساد در فوتبال برزیل معرفی کرد، هرچند در سال ۲۰۰۱ به دلیل اتهامات فساد مالی از سمت خود کنارهگیری کرد.
آندری شوچنکو، مهاجم افسانهای اوکراین و برنده توپ طلای ۲۰۰۴، در سال ۲۰۱۲ پس از خداحافظی از فوتبال به حزب سوسیال دموکرات اوکراین پیوست و در انتخابات پارلمانی شرکت کرد. با وجود شکست در انتخابات، او همچنان در تحولات سیاسی اوکراین فعال بوده است.
کاخا کالادزه، مدافع سابق میلان و تیم ملی گرجستان، پس از بازنشستگی در سال ۲۰۱۲ وارد سیاست شد. او به عنوان نماینده پارلمان گرجستان و سپس وزیر انرژی و معاون نخستوزیر منصوب شد. کالادزه از سال ۲۰۱۷ به عنوان شهردار تفلیس فعالیت میکند.
زیکو، اسطوره فوتبال برزیل و ستاره فلامینگو، در سال ۱۹۹۰ به عنوان وزیر ورزش برزیل انتخاب شد. او لایحهای برای حمایت مالی از باشگاههای ورزشی ارائه کرد، اما پس از یک سال به دلیل مشکلات قانونی از سمت خود کنارهگیری کرد و به مربیگری بازگشت.
اولگ بلوخین، رکورددار گلزنی برای دینامو کیف و تیم ملی شوروی سابق، به عنوان عضو حزب کمونیست اوکراین دو بار به پارلمان این کشور راه یافت. او همچنین اوکراین را به جام جهانی ۲۰۰۶ رساند و در سیاست و مربیگری فعالیتهای گستردهای داشت.
هاکان شوکور، مهاجم افسانهای ترکیه و گالاتاسرای، در سال ۲۰۱۱ به عنوان عضو حزب عدالت و توسعه به پارلمان ترکیه راه یافت. با این حال، پس از دو سال به دلیل اختلافات سیاسی استعفا داد و بعدها به اتهام توهین به رئیسجمهور ترکیه مجبور به ترک کشور شد.
گرزگورز لاتو، برنده کفش طلای جام جهانی ۱۹۷۴ و مهاجم تیم ملی لهستان، در سال ۲۰۰۱ به عنوان سناتور حزب چپگرای دموکراتیک وارد سیاست شد. او همچنین رئیس فدراسیون فوتبال لهستان بود و در یک اقدام جنجالی، سرمربی تیم ملی را در برنامه زنده تلویزیونی برکنار کرد.
مارک ویلموتس، بهترین گلزن بلژیک در جامهای جهانی، پس از بازنشستگی در سال ۲۰۰۳ به عنوان نماینده حزب لیبرال فرانسویزبان به مجلس سنای بلژیک راه یافت. او دو سال بعد استعفا داد و به مربیگری بازگشت، اما تجربه سیاسیاش چندان موفق نبود.
ورود فوتبالیستها به سیاست نشاندهنده تأثیر شهرت و محبوبیت آنها در جلب اعتماد عمومی است. با این حال، موفقیت آنها در این عرصه متفاوت بوده است؛ برخی مانند ژرژ وهآ و کاخا کالادزه به مقامات بالایی دست یافتند، در حالی که دیگران مانند شوچنکو و ویلموتس نتوانستند تأثیر پایداری در سیاست داشته باشند. این ترکیب فوتبال و سیاست نشان میدهد که چگونه ورزش میتواند به عنوان پلی برای ورود به عرصههای اجتماعی و سیاسی عمل کند.