عصر ایران/ سواد زندگی؛ مریم طرزی- در گذر زندگی، روابط انسانی، چه عاشقانه و چه دوستانه، تجربه های زیستن، همچون آینه، بازتابی از شخصیت، نقاط قوت و ضعف ما را به نمایش میگذارند. گاهی این روابط به سرانجامی نمیرسند، اما این پایان، نه فقط یک نقطه، بلکه فرصتی مغتنم برای آموختن است. آموختن از خود، از دیگران و از ماهیت عشق و تعهد.
مقالهی پیش رو، هشت درس کلیدی را که میتوان از دل روابط پایانیافته بیرون کشید، واکاوی میکند؛ درسهایی که نه تنها به درک عمیقتری از خودمان منجر میشوند، بلکه ما را برای ساختن روابط سالمتر و رضایتبخشتر در آینده آماده میسازند.
بیایید با هم سفری به درونِ تجربه های گذشته داشته باشیم تا چراغ راهِ فردای خود را روشنتر کنیم.
زندگی با همه بالا بلندی ها و غم و شادی هایش به قدری زودگذر است که تا بفهمی کجای کار هستی، جوانی گذشته است!
برای به دست آوردن برخی از تجربه ها بهای بسیار سنگینی پرداخته شده است.
اگر کمی هوشمند باشیم می توانیم از یک سوراخ دو بار گزیده نشویم. می توانیم درس بگیریم و با چشم بازتر و ذهنی به هوش تر مسیر را ادامه دهیم.
این مهم در مورد تجربه روابط هم صدق می کند، چه روابط عاشقانه و چه روابط دوستانه یا رابطه بین دو همکار. فرقی نمی کند اگر از تجربه ها درس بگیریم. بهتر و شادتر ادامه خواهیم داد.
یک درس ارزشمند که ممکن است از روابط گذشته بیاموزید، درک این است که شما فقط میتوانید اعمال و واکنشهای خود را کنترل کنید.
ممکن است این درس را پس از تجربه رابطهای که در آن تلاشهای شما برای تغییر یا "بهبود" رفتار شریک زندگیتان منجر به ناامیدی و سرخوردگی شده است، درک کنید.
حتی اگر بهترین نیتها را داشته باشید، یادگیری این نکته که افراد تغییر نمیکنند مگر اینکه خودشان بخواهند، میتواند ارزشمند باشد.
تشخیص اینکه فقط میتوانید خودتان را کنترل کنید، میتواند منجر به پویایی روابط سالمتر در آینده نیز شود.
علاوه بر این، ممکن است متوجه شوید که اگر تغییر برای شما ناسالم است یا خلاف مرزهای شماست، لازم نیست برای دیگران و به خاطر دیگران تغییر کنید.
وقتی در یک رابطه هستید، اولویت دادن به رابطه یا نیازهای شریک زندگیتان گاهی به قیمت از دست دادن رشد شخصی و شادی خودتان تمام می شود.
اهمیت اولویت دادن به مراقبت از خود و علایق شخصی تان همیشه خودخواهی نیست!
مشارکت در خودشناسی و پرورش نیازهای خود، خودخواهی نیست. بلکه به شما امکان می دهد نسخهای کاملتر از خودتان را به هر رابطهای بیاورید.
روابط گذشته ممکن است به شما نشان دهد که چگونه با دیگران رفتار و ارتباط برقرار میکنید، و به طور بالقوه مشکلات دلبستگی ناسالم و سبک دلبستگی شما را آشکار میکند.
سبکهای دلبستگی در اوایل کودکی شکل میگیرند و ممکن است بر نحوه رفتار شما در روابط تأثیر بگذارند.
با درک سبک دلبستگی خود، میتوانید روی بزرگترین چیزی که مانع روابط شما میشود، کار کنید.
توجه داشته باشید که یادگیری در مورد سبک دلبستگی شما به معنای سرزنش کردن نیست. در عوض، میتواند به معنای کسب بینش در مورد رفتار شما و تلاش برای دستیابی به الگوهای روابط سالمتر باشد.
دلبستگی مضطرب، اجتنابی و ناسازمانیافته همگی ناامن هستند، بنابراین حرکت به سمت دلبستگی ایمن میتواند هدفی برای همه باشد.
سازش اغلب نقش مهمی در روابط سالم ایفا میکند. با این حال، دوطرفه بودن سازشها میتواند بسیار مهم باشد.
در روابط گذشته، ممکن است متوجه شده باشید که بیش از حد یا خیلی کم سازش کردهاید. تأمل در این تجربیات میتواند اهمیت پویایی بده بستان را آشکار کند.
به عنوان مثال، اگر در یک رابطه از راه دور بودید، اما در کل رابطه، شما تنها کسی بودید که برای دیدن شخص دیگر سفر کردید، میتواند نمونهای از سازش بیش از حد باشد.
سازش واقعی اغلب شامل احترام متقابل، عشق و درک است، جایی که هر دو طرف مایل به برآورده شدن در نیمه راه هستند.
در روابط قبلی، ممکن است رفتار خود را تغییر داده باشید، یا علایق یا تمایلات خود را با علایق شریک زندگیتان هماهنگتر کنید. تجربیاتی از این دست ممکن است به شما بیاموزد که تغییر دادن خودتان به خاطر روابط، ممکن است در درازمدت پایدار یا رضایتبخش نباشد.
یادگیری اینکه چگونه با خودتان صادق باشید، به شما کمک میکند تا روابطی را جذب و ایجاد کنید که در آینده رضایتبخشتر باشند.
علاوه بر این، اصالت میتواند به شما کمک کند تا اعتماد به نفس بیشتری در مورد خودتان ایجاد کنید.
نگاهی به روابطی که به پایان رسیدهاند، اغلب میتواند مواردی را برجسته کند که در آنها عدم ارتباط باز یا صداقت منجر به سوء تفاهم یا درگیری حل نشده شده است.
صرف وقت برای توجه به این موارد ممکن است به شما کمک کند تا مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشید و برای صادقتر و ارتباطیتر بودن در روابط آینده آمادهتر باشید.
ممکن است به راحتی درگیر رابطه عاشقانه خود شوید و روابط دیگر در اولویت قرار نگیرند.
با این حال، متعادل کردن این ارتباطات اغلب برای داشتن یک زندگی متعادل بسیار مهم است.
ارتباط با دوستان، خانواده و همکاران میتواند یک شبکه متنوع از عشق و حمایت و حس تعلق را فراهم کند.
آنها همچنین ممکن است به شما در حفظ حس فردیت و هویت شخصی کمک کنند.
یادگیری اهمیت ارتباطات و اجتماع میتواند برای کمک به رشد و رسیدن به رضایت شما حیاتی باشد.
با نگاهی به روابط قبلی خود، ممکن است متوجه لحظاتی شوید که احساسات درونی یا نگرانیهای اولیه خود را نادیده گرفتهاید و نتایج بدی رخ داده است.
بیاحترامی، عدم صداقت، عدم ارتباط، رفتارهای کنترلگرانه، خشم یا سایر پرچمهای قرمز میتوانند نشانههایی باشند که ممکن است درگیریهای مهمتری ایجاد شود.
ممکن است لحظاتی داشته باشید که به طور غریزی احساس میکردید رابطه اشتباه است اما آن را نادیده گرفتهاید.
به عنوان مثال، شاید احساس میکردید که شریک زندگیتان در حال کنارهگیری است یا به اندازهای که شما به او اهمیت میدهید به شما اهمیت نمیدهد، اما شما آن را نادیده گرفتهاید.
شما میتوانید درس های زیادی از روابطتان بگیرید و راههایی برای کنار آمدن با درد پیدا کنید.
فکر کنید چه چیزهایی در روابط گذشته شما خوب پیش رفت و چه چیزهایی نه!
بنشینید، یادداشت بردارید و مثل یک کارآگاه همه چیز را واکاوی کنید.
اما، اگر این تأملات باعث میشوند احساس دلتنگی شدید (نوستالژی) پیدا کنید، زمان زیادی رو صرفشون نکنید.
هنگام برخورد با روابط گذشته، مرزهایی را برای حفظ آرامش خود تعیین کنید. برای مثال، ممکن است ارتباط خود را با شریک سابقتان در رسانههای اجتماعی قطع کنید یا او را آنفالو کنید.
مرزهای دیگر میتواند درخواست از او برای عدم تماس با شما در مورد موضوعات خاص یا گذراندن زمان کمتر با او پس از پایان یک رابطه باشد.
برای کشف مجدد خودتان در خارج از رابطهتان وقت بگذارید. آنها ممکن است با گذشت زمان تغییر کرده باشند، بنابراین سعی کنید در فعالیتها یا سرگرمیهایی (پیدا کردن یک کتاب خوب برای خواندن، شرکت در ورزش، انجام یک پروژه صنایع دستی جدید و غیره) که قبل از آخرین رابطهتان دوست داشتید، شرکت کنید.
در مراحل اولیه جدایی، تکیه بر حمایت دیگران میتواند ضروری باشد. ارتباط با دوستان یا خانواده میتواند برای بهبودی مهم باشد و آنها میتوانند به عنوان طرحی برای چگونگی یک رابطه سالم برای شما عمل کنند.
فکر کردن به درسهایی که آموختهاید، راهی مفید برای بهبودی و پیشرفت پس از پایان یک رابطه خواهد بود. از این درسها برای رشد و حرکت به سمت روابط جدید با طرز فکر سالمتر استفاده کنید زیرا میتوانند تصمیمات و اقدامات آینده شما را هدایت کنند.
پذیرش آنچه اتفاق افتاده میتواند یکی از حیاتیترین گامها برای پیشرفت و بهبودی باشد.
ممکن است آرزو کنید که کاش بیشتر گفته بودید یا طور دیگری عمل کرده بودید. با این حال، پذیرش برای بسیاری از افراد برای پیشرفت بسیار مهم خواهد بود.
مراحل زیر را برای پذیرش رادیکال بخوانید:
به خود یادآوری کنید که واقعیت شما در این موقعیت قابل تغییر نیست.
سعی کنید علل واقعیت را یادداشت کنید. بپذیرید که بسیاری از افراد نمیتوانند فقدان را کنترل کنند، اما شما میتوانید نحوهی پیشرفت خود را کنترل کنید.
پذیرش را با قلب خود تمرین کنید
از گفتگوی مثبت با خود استفاده کنید تا به خودتان بگویید که حاضرید این وضعیت را بپذیرید، حتی اگر دشوار باشد.
تمام رفتارهایی را که اگر قبلاً این وضعیت را پذیرفته بودید، انجام میدادید، فهرست کنید.
به این روش عمل کنید تا زمانی که متوجه شوید با واقعیت شما همسو است.
با فکر کردن به راههایی برای پذیرش وضعیت در صورت بدتر شدن، از قبل با آن کنار بیایید.
با استفاده از ذهن آگاهی یا مدیتیشن، به احساسات بدن خود توجه کنید تا با خودتان ارتباط برقرار کنید.
اگر ناامیدی، غم، اندوه یا خشم بروز کرد، اجازه دهید آنها را یادداشت کنید و بر اساس آنها عمل نکنید. به آنها فضا برای وجود داشتن بدهید.
اذعان کنید که زندگی میتواند ارزش زیستن داشته باشد، حتی زمانی که درد وجود دارد.
کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@